کوچ فولادسازان از کمیت به کیفیت
فولادسازان چطور از تولید کمی به کیفی کوچ خواهند کرد؟
آمارهای اقتصادی حکایت از آن دارد که با مجموعه سیاستگذاریهای صورتگرفته، وضعیت تولید فولاد و محصولات فولادی در کشور در نقطه مناسبی قرار گرفته و هماکنون، وضعیت تولید فولاد کشور، در شرایط مناسبی به سر میبرد؛ اگرچه برخی بحرانهایی که این صنعت از سر گذرانده، حرکت رو به رشد آن را به شدت کند کرده است. واقعیت آن است که بعد از بحران کمبود برق در تابستان امسال، بسیاری از فولادسازان کشور دچار مشکل شده و قطعیهای مکرر برق سبب شده عملاً تولید فولادسازان در یک بازه زمانی که از سوی وزارت نیرو تعیین شد، متوقف شود؛ اما خوشبختانه از اوایل مهرماه که مجدد با رفع کمبودهای برق در بخش خانگی و اتصال مجدد برق در کارخانههای تولیدی، شرکتهای فولادساز دوباره نفس کشیدند و با توجه به اینکه توانسته بودند موجودی آهن اسفنجی خوبی را ذخیره کنند؛ با قدرت پیش رفته و افت تولید فولاد در ماههای گرم تابستان را جبران کردند؛ اما این روند در شرایطی رو به رشد است که بیم قطعیهای گاز در زمستان نیز شرایط سختی را پیشروی فولادسازان قرار داده و چشمانداز پیش رو این بار، نگاه نگران تولیدکنندگان فولاد به چالش قطعی گاز و تولید را در پی داشته است که به نظر میرسد تولید آهن اسفنجی که در تابستان از قطعی برق آسیب ندیده است، با قطعی گاز دچار مشکل شود که این امر، اثر مستقیم بر روی تولید فولاد کشور به عنوان یک ماده اولیه دارد؛ پس اولین اثری که ممکن است قطعیهای گاز در زمستان برای صنایع فولادی کشور ایجاد کند، گلوگاههای مرتبط با تامین مواد اولیه برای خطوط تولیدی است.
در واقع، گلوگاه تابستان برق بوده است که خوشبختانه فولادسازان آن را سپری کرده و با ذخیرهسازی آهن اسفنجی توانستند این موضوع را مدیریت کنند؛ اما تصور ما بر این است که در پیک سرما و نیمه میانی زمستان، فولادسازان بخشی از تولید خود را در واحدهای فولادی از دست بدهند و این مشکلاتی را بر روی آمارها و پیشبینیهای مرتبط با تولید فولاد در کشور به وجود خواهد آورد. آمارهای تولیدی وزارت صنعت، معدن و تجارت حکایت از آن دارد که در حال حاضر، سالانه 30 میلیون تن تولید فولاد در کشور صورت میگیرد که امسال رشد تولید را در ماههای اول سال مشاهده کردیم، اما با قطعی برق، حتی در برخی از ماهها، مجبور به کاهش تولید تا 15 درصد هم بودیم که البته این روند تا مهرماه صورت گرفت و از این ماه، به رشد برگشتیم ولی فکر میکنم که در ماههای آینده و بهخصوص از ماه بعد دچار کاهش تولید شویم و به این ترتیب، تا پایان سال در بهترین حالت، تولید سال گذشته در صنعت فولاد یعنی همان 30 میلیون تن را تجربه خواهیم کرد.
در این میان فولادسازان نیز برخی برنامهها را برای تغییر تولید از کمیت به کیفیت برنامهریزی کردهاند؛ این در حالی است که مشخصاً شرکتهایی همچون فولاد مبارکه در این میان توانستهاند با برنامهریزی به سمت تولیداتی حرکت کنند که هماکنون بخشی از نیاز بازار داخل در ارتباط با آنها، از خارج از کشور تامین میشود.
نکته حائز اهمیت آن است که به دلیل اینکه روند قیمت گاز هماکنون به صورت تصاعدی است و از سوی دیگر، قیمت سنگآهن نیز متناسب با قیمتهای جهانی در حرکت است، اوضاع اندکی متفاوت شده است. این در حالی است که کسری عرضه کنسانتره نیز وجود دارد و این کسری به سایر زنجیرهها هم، منتقل شده است.
از سوی دیگر، سود آن دسته از فولادسازانی که به دنبال فروش شمش هستند، امسال نسبت به سال گذشته کاهش داشته است و بر این اساس، فولادسازان برای حفظ سود و تامین رضایت سهامداران خود، تصمیم گرفتهاند به دنبال تولید فولاد کیفی باشند؛ به این معنا که فولاد با ارزش افزوده بیشتری تولید کنند و حاشیه سود خود را از این محل جبران کنند. البته برخی از فولادسازان نیز به دنبال بالا بردن سطح کمی محصولات خود و فروش سریع آن در بازار هستند؛ اما باید به همه اینها اختلاف قیمت بین کالاهای داخلی و صادراتی را نیز اضافه کرد که در الگوی جدید مدیریت بازار که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت تدوین شده، این موضوع احتمالاً در قالب عوارض یا حذف مشوق، مدیریت شده و اختلاف از بین میرود؛ بنابراین این امر هم فولادسازان را به سمت تامین بهتر نیازهای داخلی هدایت خواهد کرد؛ ضمن اینکه با توجه به برنامهریزی دولت فولاد برای اجرای پروژههای مسکن ملی نیز باید بهموقع تامین شود.
به نظر میرسد 30 تا 40 میلیون تن بر تقاضای فولاد ایران در چهار سال آتی اضافه خواهد شد که بر این اساس، تصور ما بر این است که پارامترهای اقتصادی، همزمان با افزایش تقاضای بازار داخلی، فولادسازان را به سمتی هدایت خواهد کرد که تولید محصولات را افزایش داده و در عین حال، به سمت افزایش کیفیت نیز حرکت کنند. البته هماکنون نیز در بخشی از فولادسازان بزرگ کشور، حرکت برای تغییر جهت به سمت محصولات کیفی آغاز شده و تولیدات آنها از سوی صنایع پاییندستی در حال خریداری است.
بر این اساس، بخشی از فولاد، با اقلام کیفی تولید میشود که به سمت ایجاد ارزش افزوده بالاتر، صنایع را هدایت خواهد کرد. نمونه آن هم، ورقهای کیفی، در فولاد مبارکه تولید شده است که بر این اساس حرکت به سمت تولید با ارزش افزوده بالاتر در فولاد مبارکه با تولید ورق ایپیآی صورت گرفته است که در خطوط انتقال انرژی کشور و نفت و گاز وارد شده است.
در واقع، این حرکت را در سایر واحدهای فولادی نیز به تدریج خواهیم دید که فولادسازان، به سمت تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر حرکت خواهند کرد.
در واقع، اقتصاد ایران به حدی رسیده است که دیگر نتواند تولید شمش فولاد و صادرات آن را هدفگذاری کند؛ چراکه کمبود سنگآهن و انرژی در کشور وجود دارد و طبعاً مولفه صادرات شمش، مولفه مناسبی برای میانمدت نیست و حتماً باید روی تولید محصولات کیفی تمرکز کنیم تا بتوانیم روند افزایش هزینه را کنترل کنیم.
در این میان بررسیها نشان میدهد که فولاد مبارکه قطعاً به سمت فولادهای کیفی حرکت خواهد کرد و پروژه نورد2 قطعاً فعال و اجرایی خواهد شد؛ این در حالی است که فولاد مبارکه در میانمدت و بلندمدت، دیگر صادرکننده اسلب نخواهد بود و من فکر میکنم که بتواند در بخش کیفی بازار ایران و بازارهای جهانی هدفگذاری کند.
به هر حال فولاد مبارکه یکی از فولادسازان بزرگ کشور است که نقش مهمی را همواره در تولید محصولات کیفی ایفا کرده است و در این مسیر، با گامهای جدیدی که تعریف کرده طی ماههای آینده اتفاقات خوبی را در بازار رقم خواهد زد و به سمت تولیداتی حرکت خواهد کرد که ارزش افزوده بالاتری برای این بنگاه اقتصادی ایجاد کرده و در عین حال، زمینه را برای تامین بخشی از نیازهای بازار فراهم خواهد کرد. ضمن اینکه به مرور در بازارهای جهانی نیز نقشآفرینی خواهد کرد.