بباخت هرچه بودش
بازار خودرو ایران به کجا میرود؟
محمدحسین شاوردی: قصه خودروسازی در ایران، قصه نداری و قماربازی است. احتمالاً شعر مولانا درباره قماربازی را شنیدهاید. در ایران هم دولت تا ریال آخر قصد دارد روی صنعتی که با این شکل نمیتواند ادامه حیات دهد، قمار کرده و میکند. ایدهاش هم این است که چون نمیتوانیم ارز لازم برای واردات حجم عظیمی از خودرو را تامین کنیم و بعد هم دنیا با ما سر جنگ و ناسازگاری دارد در نتیجه بهتر است به کسی وابسته نباشیم و خودمان ماشین خودمان را بسازیم و سوار شویم. این ایده نخنما اما آنقدر بد است که حتی در ظاهر هم جز خود بانیانش کسی را قانع نمیکند. در دنیایی که همه به هم وابستهاند ادعا درباره بینیازی به جهان چیزی درست شبیه بینیازی از واکسن در عصر پاندمی کروناست. نظام جهانی یک مفهوم بههمپیوسته و مشخص است که از 50 سال قبل شکل گرفته و تا امروز هم دوام آورده است و البته با همه پیچیدگیهایی که دارد، میلیاردها نفر را از فقر نجات داده است. الگوی تجارت جهانی اساساً یک مسیر یکطرفه نیست و جهان دادوستد روی برنامه برد-برد طرفین میچرخد. بازنده هم تنها کسانی هستند که خود را از بازی کنار میکشند. امروز که بحران در بخش بازار خودرو ایران لانه کرده، ردپای نگرشی غلط را که ناظر بر بینیازی صنعت ایران از جهان است، میتوان به عینه دید. در دو ماه اخیر به دلیل کمبود قطعه در صنعت خودرو تولید به شدت افت کرده و این خطر وجود دارد که ناتوانی در تامین قطعاتی که از خارج کشور میآیند، صنعت را زمینگیر کند. کمبود عرضه خودرو از نظر برخی یک بهانه است برای ایجاد تقاضای کاذب در بازار. اما از آنجا که دولت سیزدهم فعلاً هیچ چشمانداز دقیقی از توافق با 1+5 بر سر برجام پیش روی جامعه و فعالان اقتصادی قرار نداده، کسی هم تخممرغهایش را در سبد خوشبینی نچیده، از اینرو خودرو همپای دلار ظرف فقط چند هفته تا ارقام عجیبی بالا رفته و به اوج خود رسیده است. التهاب کنونی البته صرفاً برگرفته از توهم فروپاشی اقتصاد نیست. جمیع متغیرهای اقتصاد کلان و نیز مرور آمارهای سطح خرد اقتصاد اعم از گزارش شامخ یا آمار کالاهای منتخب صنعتی، بدتر شدن شرایط تولید در کشور و احتمال ورود به رکود اقتصادی را تقویت میکند. طبیعتاً با تداوم چنین شرایط بغرنجی و عدم احیای برجام، گسل کسری بودجه پر نخواهد شد. ادعاهایی در خصوص تیمار مالیه دولت با منابع مالیاتی یا اصلاح بودجه هم به نظر مسالهای دور از واقعیت است. اگر بدبین نباشیم، شاید در بهترین حالت دولت بتواند بخشی از منابع آزادشده ارزی را صرف خرید مایحتاج تولید، دارو و غذا کند اما اینها هیچ کدام دردی از ناترازی بودجه دوا نمیکند. بدیهی است با تداوم همین روند، قیمت خودرو به شکل روزافزون بالا رود و تا آخر سال، شاهد قیمتهای بسی عجیبتر برای خودروهای تولید داخل باشیم. این قیمتها حتی اگر هیچ خریداری نداشته باشند، تا بیانتها میتوانند بالا بروند. بالاتر از سیاهی رنگهای بسیاری هست. ونزوئلا فقط یکی از کارگاههای عملی عاقبت اقتصاد دولتی است. کسی اگر ریل قطار اقتصاد ایران را تغییر ندهد، ایرانیها حتماً میتوانند چیزی شبیه به ونزوئلا را تجربه کنند.