چالشهای چندوجهی تولید
آیا تهدید تحریم به یک فرصت واقعی بدل شده است؟
کاهش واردات مواد اولیه در کنار محدودیتهای تولید همچنین فاصله گرفتن از بازارهای جهانی در کنار شیوع ویروس کرونا مواردی است که اثر مستقیمی بر کاهش حجم تولید و تضعیف رشد اقتصادی در سالهای گذشته بر جای گذاشته، آن هم در شرایطی که ماههای نخستین سال جاری افت واردات مواد اولیه ضربه جدیدی به تولید وارد کرده است.
رشد قیمتها، تکانههای ارزی و کاهش تقاضای داخلی در کنار نگرانی از افت تولید و حتی تضعیف بیشتر آن نگرانیهای جدیدی است که میتواند شرایط پیچیدهتری را به همراه آورد. این در حالی است که ذات تحریمها شاید بتواند مزایای مغفول و جدیدی را به همراه آورد که از پتانسیل تبدیل چالش به فرصت برخوردار خواهد بود. فاصله گرفتن از اقتصاد جهانی تاکنون ضربههای بزرگی به اقتصاد ایران زده، آن هم در شرایطی که دنیای امروز توجه جدی به اقتصاد دارد.
کرونا مزید بر چالشهای وارداتی شد
تولید اقتصادی و بهصرفه انواع محصولات در دنیای امروز نیازمند داشتن ارتباطات بینالمللی است چراکه در بسیاری موارد حتی اگر هر کشوری بتواند مواد اولیه یا کالای نهایی مورد نظر را بهصورت کامل نیز در کشور خود تولید کند، این موضوع فاقد توجیه اقتصادی 100درصدی است.
این موضوع دلایل متعددی دارد، بخشی از قضیه به هزینه نسبت به تیراژ تولید مربوط میشود و با افزایش تیراژ، هزینه تولید کاهش پیدا میکند. برخی کشورها به دلیل برخورداری از یک ماده طبیعی خاص در تولید یک یا چند کالا مزیت دارند و همین موضوع نیز باعث میشود که این محصول از این نقاط به سایر کشورها صادر شود. داشتن نیروی کار و انرژی ارزان، رشد تکنولوژی و... همه از جمله مواردی است که به برتری تولید یک کالا در یک کشور نسبت به منطقهای دیگر منجر شده و باعث میشود که لازم باشد تمامی کشورهای مختلف دنیا با یکدیگر تعامل داشته باشند و در واقع تولید بر مبنای تعامل با دنیا امکانپذیر شود.
اما شدت گرفتن تحریمها علیه ایران باعث شده تا روابط ایران در دادوستد کالا و مواد اولیه به حداقل ممکن برسد. بخشی از تولیدکنندگان و فروشندگان انواع کالاها در دنیا از برقراری ارتباط با ایران به علت ترس از جریمههای بینالمللی واهمه دارند، نقل و انتقال کالا به ایران به علت تحریم بسیار دشوار شده است، تحریم و نپذیرفتن FATF باعث شده تا ارتباط ایران با بانکهای دنیا از میان برود و به این ترتیب مشکلات نقل و انتقال پول نیز بر چالشهای واردات مواد اولیه افزوده شود. در کنار تمامی موارد بیانشده درگیری دنیا با شیوع ویروس کرونا نیز مزید بر علت شده و باعث شده تا واردات انواع مواد اولیه، میانی و کالاها به حداقل برسد. به این ترتیب شاهد کاهش قابل توجه واردات مواد اولیه خطوط تولیدی در کشور برای امسال بودهایم.
خودکفایی در هیچ صنعتی جایگاه ندارد
اگرچه میزان نیاز صنایع مختلف به مواد اولیه یا تجهیزات وارداتی متفاوت است اما واقعیت آن است که تقریباً تمامی صنایع به واردات وابسته هستند، هر چند که میزان وابستگی در برخی صنایع بسیار کمتر است اما هیچ صنعتی از این قاعده مستثنی نیست. حتی در صنایعی همانند نفت، گاز و پتروشیمی که مواد اولیه آن از ذخایر داخل کشور تامین میشود نیز این وابستگی در برخی مواد خاص مورد نیاز در بخش پالایش وجود دارد. بهعنوان نمونه صنایع پتروشیمی در زمینه کاتالیست بعضاً به واردات وابسته هستند. همچنین حتی در صنعتی همچون فولاد که گفته میشود کاملاً داخلی است نیز وابستگی به واردات موادی همچون کک و قطعات وجود دارد. بنابراین باید اذعان کرد که عدم وابستگی مطلق به واردات در هیچ صنعتی وجود ندارد.
تورم یکی دیگر از نتایج قطع روابط با دنیاست. قطع رابطه با دنیا هزینه واردات را افزایش میدهد و طبیعتاً بهای تولید را بالا میبرد که همین موضوع میتواند عاملی در جهت تورم در بخش تولید باشد. البته این صحبت به این مفهوم نیست که تمامی تورم بخش تولید کشور ظرف ماههای گذشته را مربوط به کاهش واردات بدانیم. تورم ایجادشده نتیجه نقدینگی سرگردان کشور و ورود این نقدینگی به بخشهای مختلف بوده است. اما کاهش روابط بینالملل و روابط تجاری بر شدت گرفتن این تورم تاثیر جدی داشته است.
میزان قابلیت صنایع و اقتصاد کشور به تحمل شرایط فعلی کاملاً وابستگی به تابآوری عموم جامعه و صنایع کشور دارد. البته تمامی بخشهای جامعه تابهحال تابآوری بسیار بالایی در این زمینه از خود نشان دادهاند اما باید دید که هزینه این تابآوری چه بوده است و در شرایط فعلی استمرار این وضعیت چه نتیجه اقتصادی و اجتماعیای برای کشور به دنبال دارد.
چالش را به فرصت تبدیل کنیم
در شرایطی که صنایع کشور در تامین مواد مصرفی در خطوط تولید خود دچار چالش جدی شدهاند که به کاهش تولید منجر شده است، باید به فکر راه چاره بود. در کوتاهمدت باید به فکر جایگزینی بازارهای واردات بود و به هر طریقی راهی برای واردات پیدا کرد تا خطوط تولید از حرکت نایستند. همچنان کشورهایی در دنیا هستند که حاضر به تجارت با ایران باشند، البته این موضوع هزینه واردات را افزایش میدهد. در بسیاری موارد چارهای جز خرید یک کالا از طریق چند واسطه نداریم و همین موضوع نیز به افزایش هزینه و در نهایت بالا رفتن قیمت منجر میشود، اما در شرایط استمرار وضعیت فعلی چارهای جز آن وجود ندارد.
با فرض باقی ماندن تحریمها در سالهای آتی باید برای بلندمدت نیز برنامهریزی صورت گیرد؛ با بررسی کامل مشخص شود که کدامیک از این مواد مصرفی که پیش از این از طریق واردات تامین میشده امکان تولید در داخل کشور را دارد. بنابراین باید اذعان کرد که روی دیگر سکه تحریم میتواند به کاهش وابستگی وارداتی منجر شود. در واقع این موضوع باید به چشم انگیزهای در جهت رشد تولید داخلی نگاه شود.
اگرچه تولید تمام مواد اولیه در داخل یک کشور مقرونبهصرفه نیست اما شرایط ایران در دوران تحریم متفاوت بوده و با توجه به بالا بودن هزینه واردات برای ایران شاید تولید برخی کالاها از نظر اقتصادی نیز صرفه بیشتری نسبت به واردات داشته باشد. البته در این مورد میتوان اهداف صادراتی را نیز مدنظر قرار داد. درواقع اگرچه هدف اولیه از رفتن به سمت افزایش تولید داخل، رفع نیازهای بازار داخل است اما میتوان به صادرات این محصولات در سالهای آینده و پس از رفع یا کاهش تحریم نیز امید داشت.
اقتصاد حرف اول را در دنیای امروز میزند
در دنیای امروز جنگ سیاسیون کشورها در عرصه بینالملل نیز کاملاً مرتبط به اقتصاد میشود و در واقع قدرتهای بزرگ دنیا بر سر کسب سهم بیشتری از بازارها میجنگند. این موضوع حاکی از اهمیت قدرت بازار است. چین با داشتن درآمد سالانه بیش از سه هزار میلیارد دلار از صادرات توانسته با پشت سر گذاشتن اتحادیه اروپا، تبدیل به دومین اقتصاد دنیا شود و این موضوع را با گسترش بازارهای خود در تمام نقاط دنیا به دست آورده است. رشد اقتصادی بدون دسترسی به بازارهای صادراتی عملاً غیرممکن است. بنابراین اگر در ایران نیز به دنبال توسعه و رشد اقتصادی هستیم نباید از این موضوع مهم غافل شویم.
در واقع توجه به اقتصاد سیاسی و اقتصاد بینالملل موضوعات مهمی هستند که باید در ایران بیشتر مورد توجه قرار گیرد. اقتصاد سیاسی به این مفهوم که اجازه دهیم اقتصاد در مسیر صحیح خود حرکت کند و از مناسبتهای سیاسی آسیب نبیند.