شهرآشوب بازار
بورس تهران در شرایط نااطمینانی و شیوع ویروس کرونا آبستن چه تحولاتی است؟
پیشبینی در مورد شرایط آینده بازارهای مالی همواره با دشواریهای فراوانی همراه است و در صورتی که این پیشبینی بر بستر متغیرهای کلان ناپایدار و پرنوسان صورت پذیرد، این دشواری افزوده خواهد شد و تبعاً دقت نتایج نیز کاهش خواهد یافت. در شرایط فعلی اقتصاد ایران که به دلیل مشکلات مزمن بلندمدت و شیوع بیماری کرونا با انواع نااطمینانیها مواجه است، داشتن چشمانداز از شرایط آتی بازار میتواند کمک مناسبی جهت بهبود پیشبینیهای فعالان بازارهای مالی فراهم آورد. نوشتار حاضر به دنبال آن است تا برخی از مهمترین پیشرانها و چالشهای رشد بازار سهام طی بهار 99 را ارائه کند.
بخش اول: محرکها
1- افزایش اقبال عمومی به بازار سهام
بازار سهام در سال 1398 در میان تمامی بازارهای دارایی، بیشترین بازدهی را داشته و از این حیث، فاصله چشمگیری با سایر سرمایهگذاریها داشته است. ارزش بورس تهران طی دوازدهماهه سال 1398 معادل 139 درصد و ارزش فرابورس 181 درصد افزایش یافته است. این در حالی است که سه دارایی ارز، طلا و مسکن همگی در دوره مشابه بازدهی کمتر از 35 درصد داشتهاند. فاصله قابل ملاحظه بازدهی در بازار سهام نسبت به سایر بازارها منجر به افزایش جذابیت و ورود قابل ملاحظه نقدینگی به این بازار شده است. افزایش جذابیت بازار سهام و بازدهی مناسبتر نسبت به سایر بازارها باعث شده تا خریداران حقیقی در سال 1398 بیش از 20 هزار میلیارد تومان سهام جدید (خالص خرید منهای فروش) در بازار سهام خریداری کنند. این رقم، سه برابر بیشتر از خرید سهام جدید توسط افراد حقیقی در سال قبل بوده است. روند افزایش دارایی افراد حقیقی در بازار سهام طی سال 1398 به صورت پیوسته در جریان بوده و تنها در طول چند روز و برای دوره کوتاهی متوقف شده است. طی دو ماه پایانی سال نیز روند ورود سرمایه، سرعت بسیار بالایی داشته به شکلی که روزانه بیش از 300 میلیارد تومان پول جدید توسط افراد حقیقی به بازار سرمایه وارد شده است. طی سه هفته ابتدای سال 1399 نیز این روند تشدید شده و روزانه بیش از 500 میلیارد تومان پول جدید وارد بازار سهام شده است.
افزایش جذابیت بازار سرمایه موجب ورود شمار زیادی از افراد جدید به بازار سرمایه شده و بررسی تعداد شرکتکنندگان در عرضههای اولیه، به خوبی نشانگر تداوم روند ورود افراد جدید به بازار سرمایه است. میانگین تعداد شرکتکنندگان در عرضههای اولیه سال 1398 معادل 961 هزار نفر بوده که این رقم، چهار برابر میانگین شرکتکنندگان سال 1397 و نه برابر میانگین تعداد شرکتکنندگان سال 1396 است. با توجه به بازدهی بسیار مطلوب شرکتهای عرضهشده، سرمایهگذاران تازهوارد غالباً اقدام به افزایش سرمایه خود و خرید سهام بیشتر میکنند. تداوم روند عرضههای اولیه در سال 1399 موجب افزایش ضریب نفوذ بازار سرمایه و توسعه سهامداری خرد خواهد شد و ورود نقدینگی جدید به بازار سرمایه را افزایش خواهد داد. البته باید توجه داشت که سرعت خروج این نوع از سرمایهگذاران از بازار بسیار سریع خواهد بود.
2- افزایش نرخ ارز
سهم بالای صنایع صادراتی و مرتبط با بازارهای جهانی سبب شده تا بازار سهام وابستگی زیادی به نرخ ارز داشته باشد. افزایش نرخ ارز از طریق افزایش معادل ریالی درآمد شرکتها موجب رشد قیمت سهام خواهد شد. در کنار این تاثیر مستقیم، افزایش نرخ ارز از طریق اثر فزاینده بر نرخ تورم میتواند درآمد شرکتهایی را که دارای بازار مصرف داخلی هستند نیز افزایش دهد. هرچند که برخی صنایع وارداتی نیز از افزایش نرخ ارز تاثیر منفی میپذیرند اما در مجموع، برآیند رشد نرخ ارز بر بازار سهام مثبت است. میانگین نرخ ارز نیما در سال 1398 نسبت به سال قبل 5 /36 درصد افزایش یافته است که این رقم تناسب زیادی با نرخ تورم 35درصدی سال 1398 دارد. در پایان اسفندماه 1398 نرخ ارز سامانه نیما به رقم 13700 تومان رسیده است که در صورت تداوم این روند و ثبت نرخ ارز 14 هزارتومانی برای سال 1399، درآمد شرکتها حداقل معادل 25 درصد افزایش خواهد یافت. نکته قابل توجه در زمینه نرخ ارز نیما آنکه طی اسفندماه عرضه ارز در این سامانه رشد چندانی نداشته است. با توجه به آنکه صادرکنندگان معمولاً در ماه پایانی سال اقدام به بازگرداندن و تسویه ارز حاصل از صادرات میکنند و تجربه سال 1397 نیز موید این موضوع است، به نظر میرسد انتظار افزایش بیشتر نرخ ارز در سال جاری، دلیل کاهش عرضه در سامانه نیما طی اسفندماه بوده است.
3- چشمانداز افزایش نرخ تورم
آمار منتشره از نقدینگی تا پایان آذر 1398 نشانگر روند صعودی این متغیر است. نرخ رشد نقطهبهنقطه نقدینگی در پایان آذرماه به 2 /28 درصد رسیده است که این رقم، بالاترین رشد نقدینگی در 38 ماه اخیر (از آبان 1395) بوده است. روند افزایش نرخ رشد نقدینگی از ابتدای سال 1397 و آغاز نوسانات ارزی شروع شده و تاکنون ادامه داشته است. با توجه به شرایط نامناسب درآمد دولت، کاهش محسوس نرخ رشد نقدینگی حداقل در کوتاهمدت محتمل نخواهد بود چراکه برنامه دولت برای انتشار بیش از 80 هزار میلیارد تومان اوراق تامین مالی در سال 1399 و انتقال بخش اصلی آنها به ترازنامه نظام بانکی، عامل مهمی است که میتواند تا حدی بر رشد نقدینگی اثر بگذارد. هرچند که اجرای مناسب عملیات بازار باز میتواند تا حد زیادی این شرایط را کنترل کند اما در هر صورت، بخشی از کسری بودجه دولت به پایه پولی و نقدینگی منتقل خواهد شد. رشد نقدینگی و تورم، عاملی است که قیمت سهام را نیز افزایش خواهد داد. افزایش سرعت گردش پول پس از جهش ارزی و تحریک انتظارات تورمی پدیدهای است که از ابتدای سال 1397 در اقتصاد ایران ایجاد شده و با افزایش محسوس سهم سپردههای جاری (برای استفاده از فرصتهای سفتهبازانه) نمود یافته است. تداوم رشد سرعت گردش پول عامل مهمی است که میتواند نرخ تورم را همچنان در سطوح بالا نگه دارد. هرچند که در اسفندماه 1398 (و متاثر از شرایط افت تقاضا به دلیل کرونا) سهم سپردههای جاری کاهش یافته است اما به نظر نمیرسد که این شرایط برای یک دوره طولانیمدت ادامه یابد از اینرو همچنان چشمانداز سرعت گردش پول و نرخ تورم برای سال 1399 کاهشی نخواهد بود.
4- کاهش فرصتهای سفتهبازی در سایر بازارها
شیوع گسترده بیماری کرونا در کشور از اوایل اسفند سبب شده تا بخش زیادی از معاملات سفتهبازانه به ویژه در بازارهایی نظیر خودرو و مسکن بنا به دلایل بهداشتی کاهش یابد. هرچند که آمار معاملات مسکن شهر تهران برای اسفندماه تاکنون منتشر نشده اما کاهش محسوس این آمار مورد انتظار است. در بازار خودرو نیز در کنار شواهد میدانی کاهش معاملات، بررسی تعداد بازدیدهای روزانه سایتهای تخصصی خرید و فروش (و مظنهگیری) خودرو نظیر باما و ایرانجیب نشانگر افت محسوس ورود کاربران به این سایتهاست. با توجه به تداوم شرایط کنترل مراودات و فاصلهگذاری اجتماعی در اوایل فصل بهار، انتظار میرود که افت معاملات در بازارهایی نظیر خودرو و مسکن نیز تداوم یابد و بخشی از نقدینگی بلااستفاده در این بازارها میتواند به بازار سهام منتقل شود. لازم به ذکر است که معاملات روزانه بازار سهام تا هفته سوم فروردین 1399 همچنان روند صعودی داشته است.
بخش دوم: چالشها
1- تداوم گسترش کرونا و افت تقاضای داخلی و خارجی
شیوع بیماری کرونا شوک غیرمنتظرهای بود که یکباره بر اقتصاد جهانی وارد شد و تبعات گستردهای را تاکنون به دنبال داشته است. ویژگی منحصربهفرد این شوک، اثر همزمان بر دو سمت عرضه و تقاضای اقتصاد است به شکلی که در سمت عرضه، به دلیل کاهش حضور نیروی کار در محیط کار و اخلال در زنجیرههای تامین (به دلیل کاهش تجارت بینالملل و تجارت داخلی کشورها) افت تولید ایجاد شده و در سمت تقاضا نیز بنا به دلایلی نظیر کاهش تقاضا برای برخی کالاها و خدمات و عدم تمایل مصرفکنندگان برای حضور در اماکن خرید به دلیل مسائل بهداشتی، تقاضا کاهش جدی یافته است. تداوم این شرایط از یکسو میتواند قیمت جهانی محصولات به ویژه کالاهای پایه را کاهش دهد و از سوی دیگر میزان تولید و فروش داخلی شرکتها را نیز کاهش دهد. عدم کنترل بیماری طی ماههای ابتدایی سال 1399 (چه در داخل و چه خارج از کشور) میتواند شرایط فاجعهباری را برای شرکتهای ایرانی رقم بزند. لازم به ذکر است که آمار تراکنشهای شاپرک (به عنوان شاخص فروش داخلی شرکتها) طی اسفندماه به شکل چشمگیری کاهش یافته است.
2- کاهش قیمت نفت
مشکلات ناشی از بیماری کرونا و افت تقاضای سفر باعث شده تا مصرف بنزین و سایر سوختها در یک ماه گذشته کاهش محسوسی را تجربه کند. این موضوع نقش مهمی در کاهش قیمت جهانی نفت و در نتیجه مشتقات داشته است. در کنار شیوع بیماری، عدم حصول توافق در نشست اوپک پلاس در میانههای اسفند و ایجاد جنگ نفتی میان عربستان و روسیه عامل مهم دیگری بوده که کاهش بیشتر قیمت نفت را به دنبال داشته است. به این ترتیب، در اوایل فروردینماه، قیمت جهانی نفت کمترین سطوح خود در 18 سال اخیر را تجربه کرد. کاهش قیمت نفت علاوه بر کاهش درآمدهای دولت و تهدیداتی که برای فضای اقتصاد کلان به همراه دارد، میتواند اثرات منفی قابل ملاحظهای نیز بر بازار سهام داشته باشد. در حال حاضر دو گروه محصولات شیمیایی و فرآوردههای نفتی که شرایط درآمد و سودآوری آنها ارتباط مستقیمی با قیمت جهانی نفت و مشتقات دارد، سهمی حدود یکسوم از مجموع ارزش بازار را دارا هستند و تداوم شرایط فعلی میتواند اثرات منفی زیادی بر این دو گروه و در نتیجه کلیت بازار سرمایه داشته باشد. در مجموع با احتمال بالایی میتوان انتظار داشت که میانگین قیمت جهانی نفت در سال 1399 کمتر از میانگین آن در سال 1398 باشد.
3- بیشارزشگذاری در بخشهایی از بازار
رشد سریع بازار در سال 1398 سبب شده تا شمار زیادی از کارشناسان بر اساس سنجههای مختلف این گمان را مطرح کنند که حباب قیمتی حداقل در بخشهایی از بازار ایجاد شده است. در حال حاضر ارزش دلاری بورس تهران به بیش از 120 میلیارد دلار رسیده است که این رقم در مقایسه با میانگینهای بلندمدت این شاخص (در محدوده 100 میلیارد دلار)، کمی بالاتر است. مشابهت روند فعلی بازار به شرایط پیش از ریزش بازار در سال 1392 نیز این گمان را تقویت کرده که بازار دارای حباب است. رسیدن نسبت قیمت به درآمد به محدوده 3 /10 واحد در اسفندماه نیز از دیگری مواردی است که به عنوان نشانه حباب قیمتی عنوان میشود. با وجود تمامی این موارد، شرایط نسبتاً مناسب سودآوری در گروههای بزرگ احتمال وجود حباب کلی در بازار را رد میکند اما به نظر میرسد که برای برخی صنایع و شرکتهای کوچک، فرضیه وجود حباب چندان نامحتمل نیست. ریزش احتمالی قیمت در این شرکتها و ایجاد هراس جمعی و نااطمینانی گسترده پس از آن میتواند چالش بزرگی برای بازار ایجاد کند و ریزش کلیت بازار را به دنبال داشته باشد. البته باید توجه داشت که عرضه قابل ملاحظه سهام دولت، بانکها و نهادهایی نظیر شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی در سال جاری میتواند تا حدی این شرایط را تعدیل کند.