بهای جذابیت
بورسیها دست پر به مجمع میروند؟
سهماهه ابتدایی سال برای فعالان بازار سرمایه سرشار از جنب و جوشهای خبری است. از صورتهای مالی سالانه حسابرسیشده گرفته تا گزارشهای ماهانه تولید و فروش و مهمترین آن که برگزاری مجامع شرکتهاست.
سهماهه ابتدایی سال برای فعالان بازار سرمایه سرشار از جنب و جوشهای خبری است. از صورتهای مالی سالانه حسابرسیشده گرفته تا گزارشهای ماهانه تولید و فروش و مهمترین آن که برگزاری مجامع شرکتهاست. وزندهی بالا به این رویداد سالانه از آن جهت است که تاثیرگذارترین اطلاعاتی که هرساله دورنمای پیشروی شرکتها را برای سهامداران ترسیم میکند در مجامع به دست میآید. در واقع جدای از تحولات سیستماتیک همچون نوسانات ارز و تغییر قوانین و مقررات، برنامههای آتی شرکت و سیاستهای ارائهشده در این مجمع سالانه، قدرت پیشبینی سود و ارزش سهام شرکت را برای سهامداران فراهم میآورد.
فضای خاص کشور در برهه کنونی موجب شده چالشهای مطرحشده در مجامع نسبت به سالهای گذشته جدیتر و متفاوتتر باشد. اعمال تحریمهای پیدرپی، پرسشها را بیشتر به سمت میزان فروش خصوصاً در بخش صادراتی، نرخهای محصولات صادراتی، مواد اولیه وارداتی و استفاده از نرخ ارز نیمایی یا آزاد در عملیات شرکت سوق داده است. جدا از متغیرهایی که عملیات شرکت را دربر میگیرد، موضوعات غیرعملیاتی همچون تجدید ارزیابی داراییها، درآمد تسعیر ارز و فروش دارایی هم از موضوعاتی بود که ابهامات سهامداران را افزایش داده است. با اینکه گزارشهای ماهانه و آمار گمرک نگرانی را در دل سهامداران کمرنگ ساخته، اما نکته مهم، توان شرکت در استمرار روند و کیفیت سودآوری آن هم در شرایط کنونی اقتصاد است.
طی سال گذشته با وجود ضربههایی که عوامل سیاسی و تغییرات پیدرپی قوانین و مقررات به بنگاههای اقتصادی وارد آورد، اما به لطف جهش نرخ ارز سودآوری شرکتها از رشد چشمگیری برخوردار شد و در برخی موارد نقاط ضعف آنها در سایه ریالی کردن ارقام پوشش داده شد و از نظرها دور ماند. دادههای آماری بورس اوراق بهادار تهران از 91 شرکت بورسی نشان میدهد که از ابتدای سال تا پایان خردادماه سود شرکتها مجموعاً به میزان 215 هزار میلیارد ریال بوده که این میزان نسبت به مدت مشابه سال گذشته و با تعداد برابر اما شرکتهای غیرمشابه، 34 درصد رشد داشته است. طبق گزارش مذکور، همچون سال گذشته حدود 63 هزار میلیارد ریال از این رقم مربوط به دو شرکت مخابراتی بوده که با تقسیم سود 87درصدی بیشترین سهم از این رقم را تشکیل دادند. پس از آن فلزات اساسی و استخراج کانههای فلزی مجموعاً 75 هزار میلیارد ریال سود خالص ایجاد کردند که از رشد بالایی نسبت به سال گذشته خود برخوردار بودند.
افزایش قابل توجه سود شرکتها، سهامداران را در مجمع با این پرسش مواجه ساخته که برنامه شرکتها برای حفظ تداوم سودآوری چیست. چراکه سوار شدن بر موج افزایش قیمتها عامل چنین روندی بوده حال آنکه طی سال جاری احتمال تکرار آن ناچیز است. در واقع به نظر نمیرسد شاهد افزایش قابل توجه نرخهای فروش مانند آنچه رخ داده باشیم. نگاهی به مجامع برگزارشده نشان میدهد شرکتها در توضیح برنامههای آتی و چشمانداز پیشرو، محافظهکارانهتر پیش میروند. در کنار فشارهای سازمان بورس مبنی بر افشای اطلاعات از طریق سامانه کدال، بلاتکلیفی شرکتها در شرایط کنونی اقتصادی مانع از ارائه اطلاعات مفید برای فعالان بازار سرمایه شده است. از یکسو شرایط سیاسی، بازارهای صادراتی را محدود ساخته و برنامه شرکتها برای یافتن شرکای جدید بینالمللی از قطعیت کافی برخوردار نبوده و از سوی دیگر فشارهای داخلی جهت تنظیم قیمتهای بازار و تغییرات پیوسته قوانین دست شرکتها را بسته نگه داشته است. نتیجتاً از مجامع برگزارشده جز در موارد محدود، خبر مثبت و تاثیرگذاری به گوش نرسیده است. همین عامل موجب شده توقعات سهامداران نیز از شرکتها خصوصاً شرکتهای بنیادیمحور محدود به تداوم فروش ریالی در نرخهای موجود باشد و انتظار افزایش مقداری و بهبود حاشیه سود شرکتها کاهش یابد.
رخداد دیگری که هرسال در مجامع پررنگ جلوه میکند سیاست تقسیم سود شرکتهاست؛ چراکه برنامه شرکت برای عملکرد آتی را روشنتر میسازد. بررسی میزان سود پرداختی در مجامع تا خردادماه نشان میدهد که حدود 161 هزار میلیارد ریال سود بین سهامداران تقسیم شده که این رقم در سال گذشته منتهی به خرداد 97، حدود 135 هزار میلیارد ریال بوده است. با وجود رشد در میزان سود پرداختی در مجامع، اما به نظر میرسد سهم سهامداران از سود کاهش یافته است. بهطوری که حدود 75 درصد از سود خالص شرکتها میان سهامداران توزیع شده است که پایینتر از ارقام مشابه سالهای گذشته است.
به صورت تئوریک معادل سود پرداختی از قیمت سهام کاسته میشود و عملاً ارزش داراییهای سهامداران پس از مجمع تغییر نمیکند. اما همیشه درصد سود پرداختشده در مجامع از اهمیت بالایی برای سهامداران برخوردار بوده و بخش عمدهای از اختلاف نظرها پیرامون این موضوع قرار دارد. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته شرکتها، خصوصاً شرکتهای نوپا سالیان اولیه سود تقسیم نمیکنند تا پول از شرکت خارج نشود. بدین ترتیب سودهای انباشته صرف پروژههای توسعهای شده و پس از چند سال سودآوری بالا، تقسیم سود زیادی را به همراه خواهد داشت. اما این سیاست در بازار سرمایه ایران بعید به نظر میرسد.
نگاه سهامداران عمده به سود نقدی شرکتها با سهامداران جزء متفاوت است. سهامداران عمده از دو حیث، سیاست تقسیم سود را به شرکتها تحمیل میکنند. یکی اینکه سهامداران عمده عموماً هلدینگهایی هستند که سود نقدی را از شرکتهای زیرمجموعه به جهت توان پرداخت سود نقدی خود طلب میکنند. دوم محدود کردن شرکتها از ورود به طرحها و پروژههای جدید است که طی دو سال اخیر بیشتر مشاهده میشود. طی سالهای گذشته عدم تمکین سهامداران عمده به تقسیم سودهای بالا، به دلیل راهاندازی پروژهها و طرحهای شرکت بود. حال آنکه بیثباتی در شرایط اقتصادی کنونی شرکتها را به عدم شروع و راهاندازی طرحها و پروژهها سوق داده است. چراکه با فرض نرخ بازده داخلی بالا، ریسکهایی همچون محدودیتهای انتقال تکنولوژی را به دنبال دارد که ورود به حوزههای جدید را عقلانی نشان نمیدهد. اینجاست که تقسیم سود بالا بهای جذابیت شرکت و حفظ سهامداران خرد است. منطق توجیهکننده توجه به سود نقدی از دید سهامدار خرد، جذابیت قیمتی سهام پس از تقسیم سود بالاست. در واقع با کاهش ضریب قیمت به درآمد اقبال به سمت سهامی که سودآوری رو به رشدی داشته باشد، ایجاد خواهد شد. اما نکتهای که امسال پررنگتر جلوه میکند زمان پرداخت این سودهاست. چراکه با کاهش ارزش پول عملاً ارزش کمتری نصیب سهامداران خواهد شد. در نتیجه عمده بازیگران بازار که سهامداران کوتاهمدت و میانمدت هستند یا در مجامع شرکت نمیکنند یا تقسیم سود بالا را طلب نمیکنند. چراکه اجازه تحرک در سهمها و گروهها از آنها گرفته میشود.
نگرانی فعالان بازار نسبت به ادامه روند صعودی که عمده تاثیر خود را از ریسکهای سیاسی میپذیرد، دید بلندمدت سرمایهگذاری را به کوتاهمدت بدل کرده است. برخی فعالان بازار سرمایه روند پیش روی بازار را تعادلی دیده و برخی اعتقاد دارند که همچنان میتوان بازار را در شرایط صعودی دید. اما توافق بر این موضوع است که ورود به سهمها باید محتاطانهتر صورت گیرد و دوران رشدهای بیوقفه در فضای فعلی بورس کالا و سامانه نیما به اتمام رسیده است. بازار بورس در برخی شرکتها هنوز جای رشد دارد و در برخی دیگر اصلاح جدی نیازمند است. برخی از شرکتها و گروهها با وجود شرایط بنیادی رو به رشد، به سبب تمایلات سفتهبازانه به میزانی رشد کردند که جذابیتی ندارند اما در میان برخی شرکتهای پتروشیمی و فلزات به سبب صادرات و مقدار فروش مناسب، دارویی و دامپروری و غذایی که نرخ 4200 تومان دلار را همچنان در صورتهای مالی خود دارند و شرکتهایی که با افزایش نرخ ارز رقیب وارداتی خود را از دست دادهاند، گزینههایی را میتوان یافت که ارزش سرمایهگذاری داشته باشند.