رستاخیز هیبریدیها
چرا مردم ایران به خرید خودروهای هیبریدی تمایل پیدا کردهاند؟
خرید اتومبیلهای هیبریدی مدتی است که به دغدغه بسیاری از خانوادههای ایرانی که کمتر با مشکل پرداختی بالاتر از 100 میلیون تومان برای یک خودرو مواجهاند، بدل شده و به مدد تقاضای نسبتاً چشمگیری که در دو سال اخیر شکل گرفته چند شرکت واردکننده نیز در این زمینه بهشدت فعال هستند. با این حال میزان دقیق واردات خودروهای هیبریدی را نمیتوان اعلام کرد چراکه دستاندرکار واردات این قبیل محصولات تنها یک یا دو شرکت نبوده و فضا اندکی غیرشفاف است.
خرید اتومبیلهای هیبریدی مدتی است که به دغدغه بسیاری از خانوادههای ایرانی که کمتر با مشکل پرداختی بالاتر از 100 میلیون تومان برای یک خودرو مواجهاند، بدل شده و به مدد تقاضای نسبتاً چشمگیری که در دو سال اخیر شکل گرفته چند شرکت واردکننده نیز در این زمینه بهشدت فعال هستند. با این حال میزان دقیق واردات خودروهای هیبریدی را نمیتوان اعلام کرد چراکه دستاندرکار واردات این قبیل محصولات تنها یک یا دو شرکت نبوده و فضا اندکی غیرشفاف است.
در واقع با اینکه درباره میزان واردات خودروهای هیبریدی به ایران رقم دقیقی اعلام نشده، اما میتوان با اندکی اغماض و به لطف انبوهی از واردکنندگان خرد که در سال گذشته به واردات تعدادی از این مدلها روی آوردند، میزان واردات خودروهای هیبریدی را در 18 ماه اخیر بالغ بر 10 هزار دستگاه عنوان کرد. این موضوع نشان از استقبال بالای بازار از این قبیل خودروها دارد چراکه این واکنش سوداگرانه به صورت مداوم در مورد دیگر خودروهای محبوب بازار نیز تکرار شده است. اولاً باید بدانیم برخلاف رویه کلی در جهان که عمده خریداران محصولات هیبریدی تنها خریدارانی با نگاه اقتصادی هستند، در ایران محصولات هیبریدی عمدتاً مورد استفاده اقشار ثروتمند است اما این به معنی عدم جذب اقشار پایینتر نیست.
به باور من از ابتدای سال تاکنون خودروهای هیبریدی در ایران وارد دور جدیدی از حیات خود شدهاند و به جای یک محصول تزئینی جنبه استراتژیک به خود گرفتهاند. این جدا از دردسرهایی است که به دلیل باز شدن پای دلالان به چرخه واردات خودرو برای مشتریان پیش آمده، متاسفانه هماینک قیمت کراساوور هیبریدی ch-r به واسطه ممانعت از ورود خودرو، از 180 میلیون به 240 میلیون تومان رسیده و واردات فعلی جوابگوی موج تقاضای خریداران ایرانی برای محصولات هیبریدی نیست. این موضوع البته از چند جنبه نیازمند بررسی و تحلیل است.
ارزشهای خرید خودروهای هیبریدی در ایران
نخست اینکه خودروهای هیبرید به واسطه ارزشهای ذاتی خود بین مردم جا افتادهاند و تنها یک انتخاب لوکس نیستند. خریدار وقتی میبیند خرید یک هیوندای سوناتای هیبریدی در مقایسه با نمونه بنزینی ارزانتر است و در عین حال نمونه هیبریدی کممصرفتر، بیصداتر و زیباتر است، قطعاً دیگر دست به انتخاب و خرید نمونه بنزینی نمیزند ضمن اینکه از موهبت استهلاک کمتر و استفاده از امتیاز طرح ترافیک هم سود میبرد. در عین حال شرکتهای واردکننده با برخی خلاقیتها شروع به همکاری با ناوگان حملونقل عمومی کردند و قراردادهایی را برای فروش محصولات هیبریدی اعم از کمری هیبرید و سوناتا هیبرید با تاکسیرانی امضا کردند.
این رویه اخیراً تقویت شده و بسیاری از سازمانهای متولی حوزه حملونقل عمومی در سایر شهرها هم با قرار دادن برخی از مدرنترین مدلهای هیبرید بازار ایران تلاشی جدید را برای نوسازی ناوگان حملونقل عمومی و نیز غلبه بر معضل بزرگ آلودگی هوای کلانشهرها کلید زدهاند. به موجب این اتفاق اقشار دیگری از جامعه با خودروهای هیبریدی آشنا شدند و در یک تجربه فرهنگی، به درک بهتری از کیفیت و ارزش خودروهای هیبریدی رسیدند. همین عامل شوق بسیاری در خریداران ایجاد کرد و موج خرید محصولات هیبریدی را تقویت کرد. در واقع تا قبل از این اقدام مردم نگاهی مثبت به محصولات هیبریدی نداشتند و این قبیل خودروها را در حد کاربرد روزمره تصور نمیکردند، حتی میتوان گفت سوالات بسیاری در زمینه توان حرکت محصولات هیبریدی داشتند که با دیدن توان بالای این محصولات و تجربه استفاده روزمره از آنها، نظر بسیاری از افراد تغییر کرده است. در واقع با کارکرد بینقص محصولات هیبریدی در کیلومترهای بالای 50 هزار و به اشتراک گذاشتن تجربه خریداران قبلی، جامعه اکنون پذیرفته است که ماشینهای هیبریدی توانی برابر و حتی بسیار بیشتر از خودروهای بنزینی دارند.
سومین نکته هم به موضوع ترند شدن این خودروها و فراگیری استفاده از آنها در ایران برمیگردد. تا قبل از این، تحقیقات عمومی نشان میداد سلایق و ذائقه مردم ایران همسویی چندانی با سلایق جهانی در خرید خودرو ندارد؛ یعنی اگر شما در اروپا با موج شدیدی از خریداران اقتصادی که هوادار محصولات کوچک، کممصرف و کماستهلاک بودند روبهرو بودید یا علاقه شدید آمریکاییها را به پیکاپها میدیدید، در ایران این موضوع یا بالعکس بود یا رونقی نداشت چراکه ذهنیت یکسانی میان خریداران این سه نقطه وجود نداشت اما اخیراً هرچه زمان میگذرد شباهت بیشتری بین امواج تقاضا برای محصولاتی خاص در ایران و سایر نقاط جهان دیده میشود که در بخش هیبریدیها نیز این موضوع صدق میکند.
در واقع اگر قبلاً در رنکینگ خواستههای متعدد خریداران ایرانی آپشن، طراحی، سانروف و دنده اتوماتیک حرف اول را میزد، حالا به جرات میتوان گفت که سلیقه مردم ایران آرامآرام به سمت سلایق اروپایی و جهانی متمایل شده و مردم به ارزشهای یک خودرو هیبریدی به خوبی پی بردهاند. چهارم اینکه قوانین جهانی در حال تغییر به سمت رواج خودروهای هیبریدی در بازار است.
برای نمونه مثلاً در اتحادیه اروپا به موجب قانونی که اخیراً تصویب شده تا کمتر از هشت سال دیگر نباید هیچ محصول یگانه تولید شود و اتفاق بزرگی در حال رخ دادن است که در یک فاصله کوتاه زمانی، صنعت خودرو و بازار خودرو تغییر مسیر داده و محصولات غیرهیبریدی به صورت اجباری یا فرهنگی از بازار طرد میشوند. اگر چنین اتفاقی در ایران نیز بیفتد و مثلاً قانونی تصویب شود که در افق پنجساله از ورود خودروهای تکسوز به حریم طرح ترافیک ممانعت به عمل آید، بازار خود به خود در کلانشهرها این محصولات را طرد خواهد کرد.
پنجمین مورد به مصرف سوخت بهشدت پایین خودروهای هیبریدی برمیگردد که در سال چیزی بالغ بر یک تا دو میلیون تومان برای راننده صرفهجویی ایجاد میکند و در عین حال تعداد دفعات مراجعه به پمپ بنزین را نیز کاهش میدهد در عین حال بر برد خودرو نیز میافزاید. در واقع خودرویی مثل کمری هیبرید یا سوناتای هیبرید با یک باک 60لیتری قادر هستند 1200 کیلومتر حرکت کنند و دو برابر نمونه بنزینسوز پیمایش داشته باشند، در عین حال آلایندگی کمتر و هزینه پایینتری را به راننده تحمیل کنند. فقط به این موضوع فکر کنید که سازمانهای دولتی که از خودروهای قدیمی و پرمصرف تولید داخل استفاده میکنند تا چه اندازه میتوانند با استفاده از محصولات هیبریدی در هزینه عمومی خود صرفهجویی کنند و بهرهوری بالاتری را عاید سیستم دولتی کنند.
این صرفهجویی برای یک خودرو پلیس که از بین محصولات وطنی انتخاب شده و سالانه تا 12 هزار لیتر مصرف میکند میتواند به مبلغ بسیار بالایی سر بزند و هزینه خرید ناوگان هیبریدی را در یک بازه زمانی کوتاه از محل صرفهجویی در سوخت تامین کند.
با وجود این همه مزیت هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب و رساندن پیام جهانی حملونقل سبز به مردم ایران فاصله بسیاری داریم و در این بین نقش فرهنگسازی در این حوزه راهگشاست. در واقع میتوان با به اشتراکگذاری اطلاعاتی که مفید بودن محصولات هیبریدی را برای جامعه شفاف و روشن میکند، بیش از امروز به گسترش فرهنگ استفاده از خودروهای هیبریدی و حملونقل سبز امیدوار بود و توسعه اقتصادی را به پایداری محیطزیست گره زد. در این راستا رسانههای جمعی بهترین پیامآوران حملونقل سبز هستند و میتوانند با اطلاعرسانی دقیق در این حوزه، مردم را با فواید این محصولات پاک و ایمن آگاه کنند.