از عرش به فرش
بررسی مزیتهای صنعت نساجی و پوشاک
بدون شک نساجی و پوشاک بعد از خوراک و نیازهای غذایی، دومین نیاز حیاتی بشر بوده و پس از هنر شکار که به منظور تامین این نیاز اولیه بشر مورد احتیاج است، به عنوان دومین هنر انسان مطرح شده است.
بدون شک نساجی و پوشاک بعد از خوراک و نیازهای غذایی، دومین نیاز حیاتی بشر بوده و پس از هنر شکار که به منظور تامین این نیاز اولیه بشر مورد احتیاج است، به عنوان دومین هنر انسان مطرح شده است. نیازی که در ابتدا به عنوان تامین پوشش و حفاظت بدن در مقابل گرما و سرما و سایر عوامل طبیعی مطرح بود؛ ولی بعدها به عنوان نمادی از موقعیت اجتماعی، فرهنگی و تشخص فرد، مورد توجه همگان قرار گرفت. در ایران نیز نساجی، دارای سابقهای طولانی و کهن بوده و از دیرباز، هنرمندان و صنعتگران ایرانی در این رشته تبحر و مهارت داشته و پارچههای زربافت و ابریشمی ایران بسیار پرطرفدار بوده و در ایام کهن، بافت زیرانداز و انواع گلیم و جاجیم در اقصی نقاط کشور پهناور ما رواج داشته است. در دوران معاصر و خصوصاً پس از انقلاب صنعتی در اروپا و به علت رشد جمعیت و تقاضای بالا برای منسوجات، تولید محصولات نساجی از حالت دستی و هنری به تولید انبوه و صنعتی تغییر یافت و کارخانجات متعدد ریسندگی و بافندگی، در اروپا تاسیس و شروع به کار کرد تا بتواند نیازهای رو به رشد این صنعت را تامین کند. حدود یکصد سال پیش و اندکی پس از انقلاب صنعتی در اروپا و رسیدن امواج آن به سایر نقاط جهان، صنعت نساجی در کشور ما نیز متحول، از حالت سنتی خارج و وارد فاز صنعتی آن شد؛ بنابراین شاید بتوان به جرات ادعا کرد که پس از صنعت نفت، نساجی دومین رشتهای بود که در کشورمان وارد فاز صنعتی شده و کارخانههای متعدد ریسندگی و بافندگی در شهرهای مختلف مانند اصفهان، تهران، کاشان و قائمشهر تاسیس و شروع به فعالیت کرد؛ از اینرو صنایع مختلف نساجی در کشور خیلی زود سهم قابل توجهی را در تولید ثروت، اشتغال و حتی ارزآوری بر عهده گرفتند؛ اما متاسفانه و پس از ظهور سایر صنایع، نساجی آن قدر و منزلت خود را آهستهآهسته از دست داد؛ به نحوی که اینک به عنوان صنعتی با اولویت دوم در کشور و در اسناد توسعهای شناخته میشود، این در حالی است که این صنعت همچنان در بسیاری از کشورهای پیشرفته و توسعهیافته، در زمره صنایع اولویتدار مطرح بوده و مورد توجه قرار میگیرد و این در شرایطی است که صنعت نساجی، تنها صنعتی است که در تمامی شاخصهای مهم اقتصادی از قبیل ایجاد ارزش افزوده، ارزآوری و اشتغالزایی دارای موقعیت ممتازی بوده و برای ایجاد یک شغل در این صنایع، احتیاج به سرمایهگذاری کمتری نسبت به سایر صنایع برآورد شده است که از مزیتهای ممتاز این صنعت به شمار میرود.
نگاهی اجمالی به وضعیت فعلی
در حال حاضر بیش از 9 هزار واحد صنعتی نساجی و پوشاک دارای پروانه بهرهبرداری از وزارت صنایع، در کشور به فعالیت مشغول هستند که این تعداد، 11 درصد از کل واحدهای صنعتی فعال در کشور را تشکیل میدهند. میزان سرمایهگذاری انجامشده در این واحدها بر اساس پروانههای صادره وزارت صنعت، معدن و تجارت، بالغ بر حدود 78 هزار میلیارد ریال است که پنج درصد سرمایهگذاری صنعتی در کشور را پوشش میدهد. این سرمایهگذاری انجامشده منجر به ایجاد بیش از 300 هزار شغل صنعتی و پایدار در این صنعت شده است که حدود 12 درصد از اشتغال صنعتی را شامل میشود. قابل توجه اینکه با سهم فقط پنجدرصدی از سرمایهگذاری انجامشده، به نسبت کل صنایع، صنعت نساجی حدود 12 درصد از کل اشتغال صنعتی را به خود اختصاص داده که نشان از قدرت اشتغالزایی این صنعت دارد. البته این آمار، فقط مختص شاغلان صنعتی بوده و با احتساب سایر صنوف و کارگاههای شاغل در این بخش، این رقم به بیش از 700 هزار شغل بالغ خواهد شد که بیش از 20 درصد از کل اشتغال صنعتی را دربر خواهد داشت. بر همین اساس، ارزش بازار داخلی صنایع نساجی و پوشاک، بالغ بر حدود 20 میلیارد دلار در سال است که اندکی بیش از نیمی از این مقدار، سهم پوشاک بوده است. در این میان، سهم کالای قاچاق و آن دسته از اقلامی که از مبادی غیررسمی در هر سال، وارد کشور میشود در حدود سه میلیارد دلار تخمینزده شده که عمدتاً شامل پوشاک میشود. در این میان، لطمات جبرانناپذیر ورود کالای قاچاق، آن هم در این حجم، بر هیچکس پوشیده نیست و از راهکارهای مقابله با این پدیده میتوان به افزایش کیفیت و کمیت تولیدات داخلی، تولید بر مبنای مد و سلیقه بازار، کاهش مقررات، بوروکراسی واردات از طریق مجاری رسمی و کاهش تعرفه واردات در کنار برخوردهای قهرآمیز اشاره کرد.
برنامه راهبردی
یکی از اقدامات مهم و موثر وزارت صنعت، معدن و تجارت، تدوین برنامه راهبردی این وزارتخانه در خصوص برخی صنایع منتخب از جمله صنعت نساجی بود که در سال 1394 انتشار یافت و برنامهها و دیدگاههای مسوولان صنعتی کشور در خصوص این صنایع و اهداف آن را، برای افق 1404 ترسیم کرد. اما اینکه این برنامه برای صنعت نساجی چه اهدافی را در نظر گرفته است، در جای خود قابل بحث است. بر مبنای این سند، صنعت نساجی کشورمان در سال 1404 دارای رتبه سوم در منطقه و پنجاهم جهان خواهد بود. تعداد شاغلان این صنعت تا سال هدف به 500 هزار نفر خواهد رسید و سهم نساجی از ارزش افزوده صنعت، از سه درصد فعلی به چهار درصد افزایش خواهد یافت. صادرات این صنعت از حدود 700 میلیون دلار فعلی، به سه میلیارد دلار افزایش مییابد و تولید برخی از رشتههای اولویتدار این صنعت تا سال 1404 افزایش خواهد یافت؛ به نحوی که تولید الیاف پلیاستر، از 140 هزار تن در سال 94 به 350 هزار تن، الیاف آکریلیک از 25 به 150 هزار تن، نخ پنبهای از 190 به 500 هزار تن، نخ فیلامنت پلیاستر از 220 هزار تن به 400 هزار تن و تولید فرش ماشینی از 88 میلیون مترمربع به 150 میلیون مترمربع خواهد رسید.
سنجش تحقق اهداف
با این توضیح که آمار قطعی تولیدات صنعتی در سال 1395 هنوز از طرف وزارت صنعت اعلام نشده است؛ از اینرو به آمارهای 11ماهه بسنده میشود؛ به نحوی که در الیاف پلیاستر که از جمله محصولاتی است که کاربرد بسیار زیادی در جهان پیدا کرده و پیشبینی میشود به زودی تا مرز 80 میلیون تن در سال در جهان تولید شود و به خوبی توانسته جای خود را در میان کلیه تولیدات صنعت نساجی و پوشاک و کفپوشها باز کند. آمارها نشانگر این است که در ایران نیز، تولید این محصول رشد و توسعه مناسبی پیدا کرده و جزو رشته صنایعی قرار دارد که مورد حمایت وزارت صنعت قرار گرفته است.
تولید این محصول در کشور در سالهای 92، 93 و 94 (سال رونمایی از برنامه راهبردی وزارت صنعت) به ترتیب بالغ بر 173، 134 و 140 هزار تن بوده است. بر اساس برنامه راهبردی وزارت صنعت، باید در سال 95 به تولید 160 هزار تن الیاف پلیاستر برسیم که خوشبختانه در ظرف 11 ماه ابتدایی سال 95 به تولید 193 هزار تن رسیده و تقریباً 32 درصد از برنامه جلو هستیم؛ اما هدف نهایی برای افق 1404، تولید 350 هزار تن الیاف پلیاستر در سال در نظر گرفته شده که دستیافتنی به نظر میرسد. در بخش الیاف آکریلیک، با ذکر این نکته که این ماده بیشتر در تریکوبافی و فرش ماشینی مصرف دارد، دارای تولید قابل توجهی در کشور نیستیم و در مدت 11 ماه ابتدایی سال جاری فقط به میزان هفت هزار تن تولید داشته که نسبت به مدت مشابه سال قبل، 58 درصد کاهش تولید داشته و از برنامه تعیینشده وزارت صنعت برای سال 1395 نیز حدود 70 درصد عقب است. این در حالی است که هدف تعیینشده برای تولید این لیف در سال 95 بالغ بر 27 هزار تن و برای افق 1404 بالغ بر 150 هزار تن است که فعلاً دستنیافتنی به نظر میرسد. مواد اولیه تولید این لیف از طریق مجتمعهای پتروشیمی قابل تامین بوده ولیکن در حال حاضر در داخل کشور تولید نمیشود و وارداتی است. شاید به همین دلیل است که تولید این محصول در داخل کشور رشد و توسعه مطلوبی نداشته و همواره با نوسان روبهرو است. در مورد انواع نخ در سیستم پنبهای، باید به این نکته توجه داشت که یکی از باکیفیتترین نخهای مورد مصرف در تولید پارچه و پوشاک، همین سری نخهاست و به خصوص نخ صددرصد پنبهای که محصولات بسیار باکیفیتی از آن به دست آمده و بسیار با بدن انسان سازگار است، به درستی در میان صنایع منتخب نساجی و حمایتهای دولتی قرار گرفته است. ریسندگی سیستم پنبهای، از صنایع مادر در صنعت نساجی است که با توجه به سرمایهگذاری سنگین مورد نیاز، بازده قابل توجهی ندارد، لیکن از صنایعی است که به شدت در توسعه صنعت نساجی و پوشاک موثر بوده و به همین دلیل است که اکثراً دولتها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در تاسیس این قبیل واحدها سرمایهگذاری و مشارکت میکنند. تولید این قبیل نخها در کشور در سالهای 92، 93 و 94 به ترتیب بالغ بر 192، 188 و 190 هزار تن بوده و هدف تعیینشده برای سال 95 بالغ بر 200 هزار تن است که تولید 11ماهه سال 95 بالغ بر 195 هزار تن بوده که هدف تعیینشده دستیافتنی مینماید. هدف تعیینشده در برنامه منتشره در سال 1394 برای این نخ و برای سال 96، بالغ بر 220 هزار تن و برای افق 1404 بالغ بر 500 هزار تن تعیین شده است. هدف تولید 500 هزار تن انواع نخ در سیستم پنبهای به لحاظ ظرفیت تولید ماشینآلات و سرمایهگذاری مورد نیاز قابل دسترسی است، لیکن تامین مواد اولیه مورد نیاز که عمدتاً لیف پنبه بوده، به میزان حداقل سالانه 300 هزار تن پنبه محلوج تا حدودی مشکل به نظر میرسد. باید توجه داشت که در حال حاضر، تولید سالانه پنبه محلوج در کشور در حدود 50 هزار تن بوده و مابقی آن باید از محل واردات تامین شود؛ ضمن اینکه پنبه نیز محصولی کشاورزی با مصرف آب زیاد بوده، که تولید جهانی آن نیز با محدودیتهایی روبهرو است. در حوزه نخ یکسره پلیاستر نیز باید به این نکته توجه داشت که این محصول نیز کاربردهای متنوعی در تولید پوشاک، انواع روکشها و کفپوشها داشته و از رشد و توسعه مناسبی در جهان و از جمله ایران برخوردار شده است و در حال حاضر، واحدهای تولیدی مدرن و باکیفیتی در کشور وجود دارند. مواد اولیه تولید الیاف پلیاستر و نخ یکسره پلیاستر، از منابع عظیم گاز در کشور که از سوی واحدهای پتروشیمی داخلی فرآوری میشود، تامین و در اختیار صنایع پاییندستی قرار میگیرد و در این زمینه، هیچگونه وابستگی به خارج از کشور وجود ندارد و مسیر رشد و توسعه آن کاملاً هموار است؛ ضمن اینکه با توجه به بازار گسترده مصرف آن در جهان، امکان صادرات آن نیز کاملاً مهیا بوده و با کمی توجه و تشویق میتواند منبع پایدار و مطمئنی برای ارزآوری صنعت نساجی و کل کشور باشد. تولید این محصول در سالهای 92، 93 و 94 به ترتیب بالغ بر 243، 211 و 220 هزار تن بوده است و هدف تعیینشده برای سال 1395 نیز بالغ بر 240 هزار تن بوده است که در 11 ماه نخست سال 95، مقدار 193 هزار تن تولید شده است که نشان میدهد حدود 12 درصد از هدف تعیینشده، عقبتر هستیم. شاید از دلایل کاهش تولید در سال 95 بتوان به رکود بازار داخل اشاره کرد، لیکن این محصول آنقدر جذابیت جهانی دارد که بتوان با اندکی توجه، مازاد تولید را به خارج از کشور صادر کرد تا واحدهای تولیدی داخلی بتوانند با تمام ظرفیت کار کنند. تولید این محصول برای افق 1404، بالغ بر 400 هزار تن در سال هدفگذاری شده که بهراحتی قابل حصول است اما در حوزه فرش ماشینی، باید به این نکته اشاره کرد که رشته فرش ماشینی یکی از رشتههایی است که در سالهای اخیر، در کشور ما به خوبی رشد و توسعه پیدا کرده و از نظر کیفیت، طرح و نقشه، با بهترینهای جهان رقابت میکند؛ به این معنا که پیشرفتهترین تکنولوژی روز دنیا در خدمت این صنعت در کشورمان بوده و ظرفیت تولید و صادرات آن نیز بسیار مطلوب است و به درستی در بین صنایع منتخب نساجی قرار گرفته است. مواد اولیه مورد نیاز آن شامل نخهای پلیاستر، آکریلیک، پلی پروپیلن و پنبهای است که اکثراً در داخل کشور قابل تامین بوده؛ ضمن اینکه نخ جوت نیز در این صنعت مصرف دارد که صددرصد وارداتی است. برآوردها حکایت از این دارد که تولید این محصول در سالهای 92، 93 و 94 به ترتیب بالغ بر 80، 87 و 88 میلیون مترمربع بوده و هدف سال جاری نیز 90 میلیون مترمربع تعیین شده که در 11ماهه سال 95 بالغ بر 81 میلیون مترمربع تولید شده و دو درصد از برنامه عقبماندگی وجود دارد؛ این در حالی است که هدفگذاری تولید این محصول برای سال 96 بالغ بر 95 و برای افق 1404 بالغ بر 150 میلیون مترمربع در نظر گرفته شده که به نظر قابل دستیابی میرسد. در حال حاضر تولید فرش ماشینی در کشور، علاوه بر تامین نیازهای داخلی، به خارج از کشور نیز صادر میشود؛ به نحوی که در حدود 50 درصد از مجموع صادرات نساجی و پوشاک، به صادرات کفپوشها و به خصوص فرش ماشینی اختصاص دارد. در عین حال، در صورت حصول به تولید 150 میلیون مترمربع فرش ماشینی در سال 1404، میتوان تا یک میلیارد دلار صادرات از این محل برای این صنعت متصور بود.
صادرات صنعت نساجی و پوشاک
متاسفانه صادرات صنایع نساجی و پوشاک قابل توجه و مورد انتظار ظرفیت این صنعت کهن نیست و چند سالی است که در حدود 700 میلیون دلار یا کمتر، ثابت باقی مانده و جهش چشمگیری نداشته؛ به نحوی که صادرات کل صنایع نساجی و پوشاک در سال 95 نیز بالغ بر حدود 620 میلیون دلار بوده که در شأن این صنعت و ظرفیتهای متنوع آن نیست. واردات این صنعت نیز در سال 95 بالغ بر یک میلیارد و 650 میلیون دلار بوده است که با احتساب ارزش واردات ماشینآلات، به حدود دو میلیارد دلار میرسد که تراز این صنعت در بخش بازرگانی منفی است. بر اساس هدفگذاری انجامشده در برنامه راهبردی وزارت صنعت، هدف صادراتی صنایع نساجی و پوشاک به همراه چرم و کفش در سال 96، بالغ بر 6 /1 میلیارد دلار و در سال 1404، سه میلیارد دلار تعیین شده که در صورت حفظ روند فعلی، قابل دسترسی نخواهد بود؛ هر چند که هدف سه میلیارددلاری صادراتی این صنعت برای سال 1404 هم، جاهطلبانه نیست؛ اما هدف تعیینشده کشور ترکیه در حوزه نساجی و پوشاک در همان سال (2025 میلادی) بالغ بر 75 میلیارد دلار تعیین شده یا اینکه صادرات صنایع نساجی و پوشاک ویتنام در سال 2016 به حدود 20 میلیارد دلار رسیده است. تمام اینها در شرایطی است که صادرات پوشاک کشور نیز در حدود سالیانه 50 میلیون دلار بوده که بسیار ناچیز است؛ این در حالی است که مدیرکل سابق دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنعت، هدف صادراتی این بخش در سال 1404 را یک میلیارد دلار اعلام کرده که با روند فعلی غیرقابل دسترس به نظر میرسد.
در عین حال، عمده اقلام وارداتی این صنعت در سال 95 به ترتیب انواع پارچه به ارزش 500 میلیون دلار، انواع الیاف به ارزش 433 میلیون دلار و انواع نخ به ارزش 300 میلیون دلار و عمده کالای صادراتی این صنعت نیز طبق روال سالهای اخیر، انواع کفپوش به ارزش 285 میلیون دلار بوده است. بر اساس این آمارها، به نظر میرسد توجه به صنایع پنجگانه منتخب نساجی و پوشاک در برنامه راهبردی وزارت صنعت، به همراه رشته صنعتی پوشاک و حمایت موثر از این صنایع به منظور رشد و توسعه مناسب و ارائه مشوقهای صادراتی موثر و بهنگام، میتواند اثرات مثبتی در تولید ثروت و افزایش صادرات و ارزآوری و اشتغال پایدار به همراه داشته باشد.
شرایط توسعه و حضور در بازارهای جهانی
بدون شک یکی از الزامات حضور موثر و موفق صنایع نساجی در بازارهای جهانی، صرفنظر از ارتقای کیفیت محصولات و کاهش قیمت تمامشده، انطباق مستمر با مد و سلیقه عمومی، جذب سرمایهگذار و شریک خارجی و ایجاد پیوندهای مستحکم با سایر برندهای معتبر و شناختهشده جهانی است. جذب سرمایهگذاری خارجی، صرفاً جذب منابع مالی نیست، اگرچه آن هم به جای خود بسیار ضروری و مورد نیاز است؛ بلکه با جذب سرمایهگذار خارجی، همزمان با جذب منابع مالی، دانش و علم مدیریت و تکنولوژی روز نیز جذب میشود و به بازارهای جهانی مرتبط میشویم؛ در این شرایط به راحتی به این بازارها رخنه کرده و از موقعیت و اعتبار این شرکا در بازارهای بینالمللی بهره میبریم تا ضمن ایجاد اشتغال و ارزآوری برای کشور، سهم قابل قبولی از بازارهای جهانی را نیز به دست آوریم؛ البته جذب شریک و سرمایهگذار خارجی مستلزم بازاری جذاب و سودآور و در عین حال امن به لحاظ تکانههای اقتصادی و امنیت سرمایهگذاری است که بر مسوولان دولتی و قانونگذاری کشور است که این محیط امن را فراهم آورند. در چنین حالتی است که صنایع نساجی و پوشاک کشورمان نیز میتواند مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته و توسعهیافته سهم مناسب و درخور شأن خود از بازار گسترده این محصول را به دست آورد.