شعارهای انتخاباتی در ایران چقدر واقعیاند؟
جنجال تعهد(اینفوگرافیک)
در آخرین انتخابات مجلس شورای اسلامی یکی از کاندیداها وعده ساخت فرودگاهی را داده بود که بعداً مشخص شد اصلاً محل اعلامشده برای ساخت فرودگاه در حوزه انتخابی آن نماینده مجلس نبوده است. در لیستهای بلند هرکدام از آن کاندیداها میشد شعارهایی را مشاهده کرد که شاید اصلاً در توان اجرای نمایندههای مجلس هم نباشد. این اتفاق شاید در یک دامنه محدودتر از نظر تعداد شعارها در انتخابات ریاستجمهوری هم رخ دهد.
در آخرین انتخابات مجلس شورای اسلامی یکی از کاندیداها وعده ساخت فرودگاهی را داده بود که بعداً مشخص شد اصلاً محل اعلامشده برای ساخت فرودگاه در حوزه انتخابی آن نماینده مجلس نبوده است. در لیستهای بلند هرکدام از آن کاندیداها میشد شعارهایی را مشاهده کرد که شاید اصلاً در توان اجرای نمایندههای مجلس هم نباشد. این اتفاق شاید در یک دامنه محدودتر از نظر تعداد شعارها در انتخابات ریاستجمهوری هم رخ دهد. در چند هفته اخیر که شعارهای پیدرپی جذاب و فریبنده اقتصادی از سوی کاندیداهایی مطرح شد هرکدام از کارشناسان و اقتصاددانانی که در حوزههای مربوطه تخصصی داشتهاند واکنش نشان دادهاند. وقتی سخن از رشد 5 /2 برابری درآمد در اقتصاد شد،وقتی وعده سه برابر شدن یارانهها مطرح شد و وقتی ایجاد شش میلیون شغل مطرح شد، هر کدام از اقتصاددانان متخصص با اتکا به تجربه پیشین اقتصاد ایران توضیح دادند که چرا نمیتوان چندان به این تعهدات دل بست. از نگاه برخی دیگر حتی اگر وعدهای مانند افزایش یارانهها هم اجرا شود آن وقت باید خیلی زود منتظر بروز تبعات آن بر جیب مردم بود. با این حال چرا کاندیداهای هرکدام از انتخابات دست از طرح چنین شعارهایی برنمیدارند؟ آیا آنها از هزینه اجرای چنین وعدههایی اطلاع ندارند؟ به عنوان مثال ایجاد پنج یا شش میلیون شغل یا دو برابر کردن درآمد اقتصاد یا سه برابر کردن یارانه مستلزم پذیرش هزینههای نجومی در اقتصاد ایران نیست؟ آیا اصلاً عملی شدن چنین برنامههایی با اصول علم اقتصاد همخوانی دارند؟ چرا سیاستمداران ایرانی علم اقتصاد را ساده میپندارند و زیانهای شعارهای پوپولیستی را جدی نمیگیرند؟ از سوی دیگر باید دید اصلاً در مقطع فعلی، اقتصاد ایران به چه سیاستهایی نیاز دارد؟ آیا اقتصادی که دیگر مانند دهه پیش از درآمدهای نفتی برخوردار نیست میتواند همچنان به اجرای سیاستهای توزیعی دلخوش باشد؟ تنگنای این روزهای اقتصاد ایران مسائلی مانند رشد اقتصادی است که برای تحقق آن به نظر میرسد بیش از سیاستهای توزیعی نیاز به اقداماتی باشد که بتواند فضای کسبوکار کشور را بهبود دهد، سرمایهگذاری را زیادتر کند و در نتیجه به اقتصاد بیش از پیش رونق دهد. با این حال چرا برخی کاندیداها هنگام طرح مساله از مناسب نبودن فضای کسبوکار و تولید سخن میگویند اما هنگام طرح شعارها و وعدههایش به توزیع یارانه و افزایش آن اشاره میکنند؟