بازگشت به دوران طلایی
آیا ایران و امارات متحده عربی میتوانند به دوران طلایی همکاری خود بازگردند؟
منظور از دوران طلایی تجاری بین ایران و امارات متحده عربی، روابط تجاری-اقتصادی آن دو تا قبل از ایجاد بحران مالی جهانی 2008 است. اکنون حدود 10 سال از آن دوران دور شدهایم. در این مدت تحولات شگرفی در کل جهان اتفاق افتاده است. اختراعات و اکتشافات بشر و تحولات ناشی از آن چنان سریع اتفاق افتاده که بسیار تعجبآور است. مثلاً تا پایان قرن 19 بشر زندگی یکنواخت خاص خود را داشت؛ اما ناگهان طی صد سال در قرن بیستم تحولات عجیبی در زندگی انسانها پدید آمد. از جمله میتوان به دسترسی دولتها و مردم به برق، تلفن، هوانوردی، تحولات عجیب در پزشکی و بسیاری از اختراعات در قرن بیستم اشاره کرد. سپس اتفاقات قرن 21 نیز طی 20 سال، بسیار سریعتر از صد سال قبلی خود رخ داد و جهان را متحول کرد. برای درک این موضوع تنها به تحولات 22ساله جهان، از سال 2000 تا امسال(2022) نگاه کنید. چنان اتفاقات جدیدی در زندگی بشر به وجود آمده، که خود تقریباً معادل اتفاقات یک قرن گذشته خود (قرن بیستم) است! رابطه ایران و امارات نیز حتماً تحت تاثیر وقایع جاری بوده و خواهد بود. مثلاً تا سال 2005 تجارت ایران و امارات سالانه حدود 30 میلیارد دلار بوده که عموماً از روش سنتی آن دوران صورت میگرفت؛ مثل گشایش Letter of Credit) LC)، استفاده از تسهیلات بانکها برای واردات کالا و صدور مجوز (RE-EXPORT) به ایران. فراموش نکنیم که امروز تجارت دیجیتال به وجود آمده و دنیا را تحت تاثیر قرار داده، که در آن سالها نبود. از اینرو حتماً نمیتوانیم به روش گذشته و سنتی به کار تجارت ادامه دهیم. باید با زمانه و روزگار موجود کنار بیاییم و خود را وفق دهیم؛ وگرنه از قافله اقتصاد جهانی عقب خواهیم ماند. با تمام این توضیحات میخواهم بگویم به نظر من امکان بازگشت به دوران طلایی مشکل است و تجدید عینی آن دوران بعید به نظر میرسد.
چه موانعی برای بازگشت به آن دوران وجود دارد؟
مانع اصلی و ضربه سنگینی که به تجارت میان دو کشور وارد آمد، داستان برجام بوده است. تحریمها موجب سکته ناقص در این ارتباط شد که هنوز هم ترمیم نشده است. با نظری به اوضاع فعلی دنیای امروز، متوجه خواهیم شد که ترمیم صد درصد آن ارتباط بسیار مشکل خواهد بود. مگر آنکه با کمک ویلچر و عصا بتوان مریضی ازپاافتاده را کمکم به راه انداخت؛ نه با سرعت قبلی، بلکه آهسته و آهسته. به قول سوفیان مانع اصلی، امالخبائث ماجرای به وجودآمده یا همان مادر تمام مشکلات سر راه این دو کشور همسایه، اجرا و استقرار تحریمها علیه اقتصاد ایران است. بازرگانان همانند کارشناسان اقتصاد سیاسی میدانند که تحریمها سبب فلج شدن و ویلچرنشینی اقتصاد ایران شده است.
اثر ادامه تحریمها و عدم بازگشت به برجام
طبیعی است که محکومیت اقتصاد ایران به وسیله تحریمها، به خانهنشینی این کشور در عرصه اقتصادی منجر شده است. نتیجه ادامهدار شدن این شرایط بر همه روشن است. حتی اگر همین امروز هم تمامی تحریمها برداشته شود، راهاندازی این اقتصاد در محیط جدید بینالمللی به زمان و فیزیوتراپی اقتصادی نیاز خواهد داشت. بعضاً بازرگانان ایرانی مقیم امارات، سابقهای در حدود 50، 60 سال داشته و اکثر آنان تجربه تجارت با ایران را در کارنامه خود دارند. اما در سالهای گذشته، به علت تحریمها و بسته شدن حسابهای بانکی عملاً این ارتباط فلج شده، یا با زحمت پیش میرود. نتیجه چنین وضعیتی موجب سقوط شدید تجارت میان دو کشور شده و 30 میلیارد دلار تجارت سالانه به حدود پنج یا شش میلیارد دلار، آن هم با زحمت فراوان، رسیده است.
نیازمند برجام
همه میدانیم ابزار و وسیله کار صنعت و تجارت، گردش پول و سرمایه است. هنگامی که صنعتگر ابزار کار یا وسایل در اختیار نداشته باشد، چگونه میتواند کار را به انجام برساند؟ سرنوشت تاجر و کارخانهدار اگر نتواند از سرمایه خود بهرهبرداری کند چه خواهد شد؟ او در چنین زمانهای چه تصمیمی خواهد گرفت؟ معلوم است که کند شدن گردش کار و در پایان توقف آن به تحریمها مربوط است. تا هنگامی که برجام زنده نشود و پول به گردش نیفتد، به قول ضربالمثلی قدیمی همین آش است و همین کاسه. شاهکلید رونق اقتصادی، لغو تمامی تحریمها و باز شدن حسابهای بانکی و گردش پول در اقتصاد است که آن را دقیقاً به گردش خون در رگهای بدن انسان میتوان تشبیه کرد.
موانع سیاسی، اجازه روابط پایدار را نخواهند داد
سیاست و اقتصاد نظیر دو ریل راهآهن هستند که برای کارا بودن باید موازی یکدیگر باشند تا قطار بتواند از آنجا عبور کند. عدم توازن میان آن دو، مانند مسیری برای موتوری است که سرعت بسیار کمی دارد و هر لحظه ممکن است چپ شود.
بار سنگین بر دوش بازرگانان ایرانی و اماراتی
فعالان اقتصادی امارات و ایرانیان مقیم در امارات، بار عظیم تجارت میان دو کشور را بر دوش میکشند. آنها معتقدند تا موانع ایجادشده از طریق تحریمهای حاصل از خروج ایران و ایالات متحده آمریکا از برجام برداشته نشود، موانع فعلی وجود خواهد داشت و به مرور اقتصاد بنیادی میان این دو کشور به زوال خواهد رفت. گویی سالبهسال دریغ از پارسال خواهد شد.
آمادگی بخش خصوصی برای مشورتدهی به مسوولان
پیش از وضع تحریمهای برجامی، در سالهای گذشته، تلاشهایی برای تسهیل رابطه تجاری-بازرگانی نه فقط میان دو کشور فوقالذکر بلکه سایر کشورهای دوست صورت گرفت. بهطور مثال در سال 1386 خود من به رسانهها خبر تشکیل کمیتهای برای بررسی مسائل سرمایهگذاری ایرانیان خارج از کشور را دادم که قرار بود نظرات فعالان اقتصادی این حوزه در مورد سرمایهگذاری در ایران به مقامات تصمیمگیرنده منتقل شود. ما امیدوار بودیم که این کمیته و گروههای مشترک امثال آن بتوانند به تسهیل در قوانین و مقررات برای سرمایهگذاری در ایران و همچنین فعالیت بازرگانان ایرانی در خارج از ایران کمک کنند. سرمایهگذار خارجی قبل از اینکه وارد بازار شود، تحقیق و مطالعه میکند و اگر با قوانین سخت گمرکی مواجه شود از سرمایهگذاری منصرف خواهد شد. در شرایطی که ترخیص کالا از گمرک امارات در مدت یک روز انجام میشود در ایران این مساله گاه تا یک ماه زمان میبرد و بازرگان باید به سوالات متعددی نیز پاسخ دهند. برای تشویق ایرانیان مقیم امارات یا سرمایهگذاران خارجی ابتدا باید بسترهای مناسب برای حضور آنان فراهم شود. مهم آن است که هرچه زودتر از ارائه بخشنامههای متعدد به گمرک و کاغذبازیها جلوگیری شود تا بخش خصوصی نیز همانند بخش دولتی قادر به فعالیت باشد. به نظر من بازرگانان مقیم امارات در صورت نیاز و تشکیل کمیته مشورتی با مسوولان تصمیمگیرنده به عنوان بخش خصوصی نظرات خود را در مورد رابطه جدید با امارات و سرمایهگذاری بیشتر اماراتیها در ایران و ایرانیان در امارات و راههای سهولت آن را به مقامات ارائه خواهند داد.