مصائب رئیس کل
چه مسیری پیشروی رئیس جدید بانک مرکزی قرار دارد؟
علی صالحآبادی که از ۱۴ مهر ۱۴۰۰ سکان ریاست بانک مرکزی را در دست گرفته بود، در تاریخ 8 دی 1401 از این سمت برکنار شد. داستان از این قرار بود که با رشد شتابان قیمتها و اوجگیری تورم، اختلاف نظر میان تیم اقتصادی دولت شامل احسان خاندوزی، مسعود میرکاظمی و علی صالحآبادی افزایش یافت. با تداوم شوک ارزی، ابراهیم رئیسی از علی صالحآبادی خواست استعفا کند و به این ترتیب صالحآبادی بانک مرکزی را ترک کرد و جای خود را به محمدرضا فرزین داد. اکنون این سوال مطرح است که آیا با آمدن فرزین مسیر سیاستگذاری پولی در ایران تغییر میکند؟ کارشناسان معتقدند درست است که بر عملکرد شخص صالحآبادی در کسوت ریاست بانک مرکزی انتقادهای جدی وارد است و وی در مدت کوتاهی که رئیس بانک مرکزی بود از آنچه انتظار میرفت هم ضعیفتر عملکرد، اما آنچه درباره سیاستگذار پولی در ایران باید در نظر داشته باشیم این است که نمیتوان از رئیس بانک مرکزی رفتاری منطبق با روسای بانکهای مرکزی در کشورهای پیشرو صنعتی داشت.
در ساختار سیاسی ایران همه نهادها بانک مرکزی را ضعیف و نحیف میخواهند و نهایت انتظاری که دارند این است که ابلاغکننده پیام دولت به بانکها باشد، هر وقت نیاز بود بدانند کی چقدر پول دارد، بانک مرکزی بتواند به آنها گزارش دهد، گردش پول را در کشور مدیریت کند و هر وقت نیاز بود او را شماتت کنند، تورم را گردنش بیندازند و سیلی به صورتش بزنند. حالا صالحآبادی رفته و فرزین آمده است و به نظر نمیرسد که سرنوشت چندان دلانگیزتری در انتظار رئیس جدید بانک مرکزی باشد. در این پرونده وضعیت سیاستگذاری پولی در ایران و راه پیشرو رئیس جدید بررسی میشود.