زمستان پرحاشیه بازار سرمایه
بیشترین سود نصیب سرمایهگذاران چه بازارهایی میشود؟
آخرین زمستان این قرن هم از راه رسید و پاییز چمدان خود را جمع کرد. سالی که سراسر فراز و نشیب بود، با آمدن زمستان رو به پایان است و از اینرو نگاهها در بازارهای مختلف، به پتانسیلهای سرمایهگذاری در سال آتی معطوف شده است. ظرف مدت سپریشده از سال جاری تا به این جای کار، با تمامی اتفاقات عجیب و غریبی که تمامی دنیا را متاثر کرد، وضعیت در داخل کشور پرتنشتر و خاصتر بود. بهگونهای که تا مشخص نشدن نتیجه انتخابات آمریکا، چشم مردم در داخل رنگ آرامش را ندید. اما با روی کار آمدن دولت جدید و تلاش برای تزریق همگانی واکسن کرونا، به نظر در سال آتی متغیرها کمی متفاوتتر خواهند بود.
9 ماه طوفانی بازارها
ظرف مدت 9 ماه گذشته تمامی بازارها در تب و تاب بودند. روند رو به رشد نرخ ارز از 15 هزار تومان در ابتدای سال و رشد آن تا محدوده 30 هزار تومان در اواخر مهرماه، انتظارات تورمی را به سمتی سوق داد که شاهد جهش قیمت در بسیاری از بازارها بودیم. پس از کاهش ریسک سیاسی ناشی از انتخابات ایالات متحده آمریکا و با وجود اصلاح نرخ ارز و ثبات نسبی آن در محدوده 25 هزار تومان، افزایش تقاضای سرمایهگذاری مسکن در فصل تابستان و متعاقباً ابتدای پاییز به اوج خود رسید. قیمت هر مترمکعب مسکن در شهر تهران که در ابتدای سال در محدوده 15 میلیون تومان قرار داشت با رشد 80درصدی به 27 میلیون تومان افزایش یافت.
در بازار طلا نیز همسو با افزایش نرخ ارز و افزایش بهای طلای جهانی، قیمت سکه از محدوده شش میلیون تومان در ابتدای سال به بیش از 16 میلیون تومان در انتهای مهرماه رسید. متعاقباً با کاهش ریسک بینالمللی و کاهش نرخ ارز قیمت هر سکه بهار آزادی تا محدوده 12 میلیون تومان در انتهای پاییز کاهش یافت.
حتی در بازار سهام اعداد و ارقام جذابتر بود. همزمان با تلاشهای دولت برای سرازیر کردن خیل نقدینگی به سمت بازار سهام و رکود در بازارهای موازی، بورس تهران که تا آن زمان در سبد سرمایهگذاری آحاد جامعه سهم کوچکی داشت، با اقبال عمومی مواجه شد. شاخص بورس (تهران) که در ابتدای سال در محدوده 500 هزار واحد قرار داشت با حجم بالای ورود نقدینگی تا اواسط مردادماه به بیش از دو میلیون واحد رسید. اما عقبگرد بازار سرمایه زودتر از سایر بازارها و از 20 مردادماه آغاز شد.
طی این مدت عرضههای سنگین به بازار سرمایه تحمیل شد و قوانین دستوپاگیر بازار، موجب فشار فروش و قفل شدن صفوف فروش شد. این موج فروش بیوقفه کاهش شاخص کل بورس تهران را از بیش از دو میلیون واحد تا محدوده یک میلیون و 211 هزار واحد کاهش داد. ارزش معاملات نیز با افت قابل توجهی روبهرو شد. ظرف مدت بهار و تابستان سال جاری و همزمان با ورود نقدینگی به بازار سرمایه، ارزش معاملات روزانه بازار از حدود پنج هزار میلیارد تومان به مرز 30 هزار میلیارد تومان در تیرماه نیز رسید. اما همسو با تلاش نقدینگی برای خروج از بازار که به قفل شدن سهام در صفوف فروش و افت قیمتها منجر شد، ارزش معاملات در آبانماه به پنج تا ششهزارمیلیارد تومان بازگشت. با شروع هفتمین ماه سال و بهبود شفافیت فضای سیاسی و متغیرهایی همچون ارز، در کنار شروع به کار صندوقهای بازارگردانی، تقاضا به سمت بازار بازگشت و ارزش معاملات روزانه 20 هزار میلیارد تومان را مجدداً لمس کرد.
در این میان، ثبات دلار در محدوده 25 هزار تومان در کنار افزایش قابل توجه بهای کامودیتیها، سهام بزرگ بازار را با خود همراه کرد و شاخص بورس را تا محدوده یک میلیون و 500 هزار واحد پیش برد. سهمهای کوچک نیز بعضاً رشد قیمت قابل ملاحظهای را تجربه کردند و شاخص هموزن نیز از کمینه خود در آبان ماه، بیش از 25 درصد رشد را تجربه کرد.
پتانسیلهای سرمایهگذاری در سه ماه باقیمانده
رفتار هیجانی سرمایهگذاران را میتوان مهمترین آفت بازار سرمایه کشور در 9 ماه ابتدایی امسال، خصوصاً در تابستان و پاییز به حساب آورد. یکی از نکاتی که میتواند برای سرمایهگذاران جدید مفید باشد، تعیین افق سرمایهگذاری است؛ چراکه با وجود نوسانات مقطعی که ذات بازار سرمایه بهشمار میرود، بورس تهران همواره بازدهی بالاتری نسبت به سایر بازارها داشته است. بررسی بازارهای سرمایهگذاری طی 20 سال اخیر نشان میدهد که بازار سرمایه ظرف این مدت بیش از 48 هزار درصد بازدهی داشته است، که در مقایسه با سایر بازارها به مراتب بالاتر است. ظرف این مدت بازارهای مسکن، سکه و دلار به ترتیب 27 هزار درصد، 19 هزار درصد و سه هزار درصد بازدهی را برای سرمایهگذاران خود به همراه داشتهاند. اگر این اعداد را به صورت دلاری بررسی کنیم شاید نتایج جالبتر هم باشد. به بیانی ساده اگر سرمایهگذاری، 20 سال گذشته صد دلار در بورس تهران سرمایهگذاری میکرد، بهطور متوسط در انتهای پاییز سال جاری 1,623 دلار پول داشت. اما اگر این پول را در بازارهای مسکن و طلا سرمایهگذاری میکرد، دارایی او به ترتیب 860 دلار و 600 دلار بود.
اما اگر دید سرمایهگذاری افراد میانمدت و حتی کوتاهمدت باشد، میتوان گفت که زمستان پیشرو شاید آنطور که فکر میکنند هم سخت نبوده و سرمای دلچسبی با خود به همراه داشته باشد. تجربه تاریخی نشان میدهد زمستانها فصل خوبی برای بازار بوده و با نزدیک شدن به انتهای سال، تحلیلها فراتر از سال جاری میرود و مفروضات رشدی به خود میگیرد. با این حال شاید این زمستان تا حدودی پرحاشیهتر باشد. چراکه بودجه جنجالبرانگیز دولت در راه است و با وجود اصلاحات واردشده به آن، اما همچنان میتواند تاثیرات نامطلوبی بر اقتصاد کشور بگذارد. در کنار موضوعاتی همچون شیوهنامه زنجیره فولاد که تحلیلهای بنیادی را با ریسک همراه میسازد، تحمیل کسری بودجه بالا و تلاش دولت فعلی و بعدی برای تامین این امر از بازار سرمایه، همانند آنچه تجربه شد، تیغ دولبهای است که یکسوی آن میتواند بازار را با روند صعود تورمی حبابگونه همراه سازد و سوی دیگر آن هم، اعتمادزدایی به بار آورد.
از اینرو بعید نیست که در کنار رشد سودآوری مناسب شرکتها که البته زیر سایه افزایش نرخها و رشد قیمت کامودیتی رخ خواهد داد، انتظارات تورمی ناشی از بودجه نامتوازن دولت، تقاضای سرمایهگذاری را تا حدودی به سمت بازار سرمایه سوق دهد.
معیارهای تشکیل پورتفو
ظرف مدت سپریشده از سال جاری، شاید هیچ زمانی به اندازه اکنون بازار به تحلیلهای بنیادی محتاج نبوده است. درست است که این راه برای سرمایهگذاران تازهوارد کمی دشوار است، اما در اصل قاعده بازی همین بود. آنچه اکنون بازار به دنبال آن است بیشتر از دل گزارشها و همچنین خبرهای سیاسی و متعاقباً اقتصادی استخراج خواهد شد. توصیهای که همواره به سرمایهگذاران شده تشکیل سبدهای سرمایهگذاری از سهامی با پتانسیلهای سودآوری مناسب است. سبدی متنوع از سهام دلاری متشکل از صنایع پتروشیمی و فلزات و معدنی که انتظار بهبود فروش و راهاندازی طرح توسعه در آنها وجود دارد و همچنین سهام ریالی در گروههایی که مشمول قیمتگذاری با نرخ ارز ترجیهی میشوند یا شرکتهایی با اهرم بالا که با افزایش نرخ رشد چشمگیری در سودآوری ایجاد میکنند، گزینههای مناسب سرمایهگذاری بهشمار میرود.