فراز و فرود بازارها
در 9 ماه اخیر بازارهای مختلف چه عملکردی از خود نشان دادهاند؟
محمدحسین بابالو: رشد بهای ارز و افزایش پایه پولی در کنار تقویت قیمتها در بازارهای جهانی مواردی است که 9 ماه ابتدایی امسال را با یک روند صعودی قدرتمند در بازارهای مختلف همراه کرده است. سالهاست نوسان بهای آزاد ارز یک محرک روانی قدرتمند برای بازارها بوده است. اما این محرک در یک بازه زمانی به یک داده واقعی در اقتصاد بدل میشود که اینبار به صورت بنیادین قیمتها را تحت تاثیر قرار میدهد. تاکنون رشد بهای آزاد ارز به افزایش قیمت نیمایی آن بدل شده است و این روند یعنی تعقیب بهای آزاد توسط بهای نیمایی، هنوز ادامه دارد. این در حالی است که تاکنون قیمت پایینتر نرخ آزاد از نیمایی به ندرت تجربه شده و همیشه بهای آزاد به عنوان چراغ راهنمای قیمت نیمایی ارز ایفای نقش کرده است. با توجه به مکانیسم معامله مواد اولیه در بورس کالا یا بهای تمامشده واردات مواد اولیه یا سایر ملزومات تولید بر اساس قیمت نیمایی ارز، نوسان این نرخ یک داده بنیادین جدی برای هزینه تولید و قیمت تمامشده بسیاری از کالاهاست. این روند که از مسیر شاخص قیمت تولیدکننده و در نهایت تورم آن نیز قابل رهگیری است نشان میدهد بازارهای کالایی را باید با بهای ارز همراستا ارزیابی کرد. همین نکته مهمترین محرک رشد قیمتها در بازارهای داخلی است که به صورت مستقیم بر شاخص سهام نیز موثر است آن هم در شرایطی که بازار سرمایه کشور را باید یک بورس کالامحور به شمار آورد که اثرپذیری مستقیمی از بهای ارز حاصل از صادرات دارد. در کنار آن باید نوسان قیمتهای جهانی را مدنظر قرار داد آن هم در شرایطی که پاندمی کرونا اثر گستردهای بر بازارهای کالایی در جهان داشته و هرچه از روزهای اوج شیوع آن فاصله گرفتیم، رشد قیمتهای بزرگتری به ثبت رسید. تجمیع این دو داده یک روند صعودی قدرتمند را تا دیماه به ثبت رساند اما انتخابات آمریکا و کاهش انتظارات تورمی، از یکسو بهای آزاد ارز را کاهشی کرد و از سوی دیگر ترس از کاهش سودآوری شرکتها، مسیر رشد قیمتها را در بازار سهام کندتر از قبل ساخت. این روند اگرچه به کاهش قیمتها منجر شد ولی تفاوت نرخ بین ابتدای سال جاری تا پایان پاییز، هنوز یک روند صعودی قدرتمند را نشان میدهد. رشد 56درصدی بهای آزاد ارز در کنار افزایش 90درصدی بهای نیمایی آن در 9ماهه ابتدایی سال جاری به وضوح نشان میدهد که فضای قدرتمندی برای رشد قیمتها پدید آمده اگرچه همهچیز با این روند صعودی ارزیابی نمیشود. افزایش 85درصدی بهای سکه در کنار رشد 165درصدی بهای فولاد نشان میدهد که بسیاری از بازارها از این روند صعودی تنها به عنوان بستری برای افزایش نرخ استفاده کرده و حتی از رشد قیمتهای جهانی سوختگیری مضاعفی داشتهاند. اما کاهش انتظارات و در نهایت عقبگرد تقاضا موجب شده تا فضای چندانی برای رشد بیشتر قیمتها باقی نماند آن هم در شرایطی که بازارهای جهانی برای رشد بیشتر قیمتها اندکی تردید کرده است.