مردم علیه مردم
چرا برخورد با گرانی در ایران از حمایت اجتماعی بالایی برخوردار است؟
محمدحسین شاوردی: دلار شعله میکشد، لوازم خانگی همسو با این وضعیت مرزهای قیمتی را یکی پس از دیگری میپیمایند و بازار خودرو پس از یک دوره سرکوب و سرپوش، راه خود را میرود. این سناریو اصلاً تازگی ندارد. سال 91 در بحبوحه تحریمهای جهانی و نیز سالها پیش در روزهای سخت سال 1355 چنین شرایطی به جامعه ایران تحمیل شده بود. حالا هم دوباره در حال تکرار است. اما مردم انگشت اشاره را به سمتی غیر از سیاستگذار پولی گرفتهاند. در واقع در حالی که عامل اصلی تورم دهههاست مشخص شده، باور عمومی انگشت اتهام را به سوی فروشندگان و انگیزههای منفعتطلبانه چند بنگاه خرد نشانه رفتهاند. عجیبتر از این باور اما رفتار مجامع صنفی، نخبگان سیاسی و فعالان اقتصادی است. برای نمونه روسای اتحادیه املاک در شیراز و مشهد، چندین و چند نماینده مجلس و طیفی از نمایندگان اصناف خواستار تشدید مجازات گرانفروشان شدهاند. کاری که نه مبارزه با تورم است و نه دردی را از مردم دوا میکند. جالب اینکه نتایج چند تحقیق مهم نشان میدهد که تنها نیرویی که موجبات گسترش فقر را طی چهار دهه اخیر در ایران مهیا کرده، نه اقتصاد نفتی و دولتی که تورم افسارگسیخته است. یکی از مهمترین مقالات که در ژورنالهای خارجی و مجلات داخلی بازتاب بسیاری داشته، کار مشترک هاشم پسران، کامیار محدث و هادی صالحیاصفهانی است که با عنوان صادرات نفت و رشد اقتصادی در ایران در سال 1391 در مجله پژوهشهای پولی و بانکی منتشر شده و آشکارا گناه افول سطح رفاه در جامعه را به شیوهای بدیع و علمی، ناشی از سیاستهای تورمزای دولتها در ایران میداند. در مقابل این گزاره علمی اما دستگاه دولت کماکان به کار خود مشغول است و سیاستگذار به جای حل مساله تورم، صدور بخشنامه برای مبارزه با بیکاری را ضماد درد جامعه میداند. نمونه بارز این وضعیت سه نامه رئیسجمهور روحانی در هفتههای گذشته است که پشت سرهم به خواست عمومی برای کنترل قیمت پاسخ داد و برای کنترل گرانی در بخشهای مسکن، خودرو و لوازم خانگی دستوراتی صادر کرد. از یک منظر این واکنش طبیعی است. همزمان با اوجگیری تورم، افراد زیادی هر روز در شبکههای اجتماعی از نقش کمرنگ دولت در برخورد با «گرانی» انتقاد میکنند. مردم انتظار دارند دولت سریعاً به مبارزه با گرانی برخیزد و مقابل افزایش قیمتها بایستد. اما چنان که گفتیم، اقتصاددانان موضوع را به گونهای دیگر تحلیل میکنند. آنها معتقدند آنچه با آن مواجهیم، گرانی نیست؛ تورم است که مسببش خود دولت است. دولت تورم ایجاد میکند و چون مردم به این مساله حساسیت دارند، به بهانه کنترل تورم، وارد مبحث قیمتگذاری شده و شروع به مداخله در قیمتگذاری میکند. شاید اگر از مردم سوال کنیم تامین امنیت از سوی دولت را ترجیح میدهید یا توزیع برنج و روغن را، احتمالاً به توزیع برنج و روغن رای دهند. در نتیجه این بدفهمی برخورد با افزایش قیمتها یک مطالبه سیاسی نهادینهشده از دولت است. در این پرونده میخواهیم ببینیم چرا برخورد با گرانی و قیمت در کشور ما از حمایت اجتماعی بسیار بالایی برخوردار است؟