سنگقلاب فساد
فساد در نظام اداری چگونه کم میشود؟
محبوبه فکوری: سخنان محمود حجتی، وزیر جهاد کشاورزی طی هفتههای گذشته در حوزه وجود فساد در سطوح مختلف وزارتخانه متبوعش، واکنشهای زیادی را در پی داشته است. او از یکسو، صحبت از رفتار کارمندانی در وزارت جهاد کشاورزی به میان میآورد که اربابرجوع را تیغ میزنند و از سوی دیگر، دستور ایجاد معاونتی را میدهد که بتواند با شکلگیری این فسادها مقابله کند. او به صراحت میگوید برخی در این وزارتخانه، به دنبال آن هستند که وقتی اربابرجوع به وزارتخانه مراجعه میکند، چگونه به او نه بگویند یا او را سرکار قرار دهند؛ پس نباید اجازه داد که اربابرجوع را تیغ بزنند. حجتی میگوید وقتی کار مردم انجام نمیشود و بهطور مرتب کار وی به تاخیر انداخته میشود، معنایش آن است که اربابرجوع را در جای دیگر تیغ بزنند. حال او به یک وزیر حماسهساز در عرصه مبارزه با فساد در میان وزرای کابینه دوازدهم تبدیل شده است؛ غافل از اینکه تجربه نشان داده که فسادهای اداری در ایران ناشی از کارمندان نیست، بلکه این سیستمهای اداری هستند که فسادها را شکل میدهند و زمینه وقوع مفسدهها را برای سطوح پایینتر و نیروهای انسانی فراهم میکنند. در واقع، بوروکراسیهای اداری، کاغذبازی در ادارات کشور، قواعد دست و پاگیر و از همه مهمتر بوروکراسیهای بزرگ مرتبط با دولت، کاملاً بر میزان فساد ادراکی، اثر مستقیم داشته و حتی دارای همبستگی مستقیم است. در این زمینه شواهدی وجود دارد که در کشورهایی که دولت بزرگ است و حضور قانون و مقررات در همه عرصههای فعالیت اقتصادی، پررنگ است، شاهد آن هستیم که از سوی دیگر، میزان فساد از سمت شهروندان بسیار بالاست. از سوی دیگر، مقرراتزدگی کشور، با شاخص آزادی اقتصادی نیز همبستگی بسیار بالایی دارد و در زمانهایی که تلاش شده مقررات کمتر شوند شاخص آزادی اقتصادی نیز افزایش نسبی داشته است. نکته حائز اهمیت آن است که فساد، یک مساله اخلاقی و وابسته به فرد نیست؛ بلکه ناشی از ضعف مقررات و نظارتها و رویه اداره سازمانها است. به همین دلیل اگر بخواهیم بهبودی را در حوزه مبارزه با فساد و توقف شکلگیری آن شاهد باشیم، حتماً باید به این نکته به خوبی دقت کنیم که مبارزه با فساد، لزوماً با بگیر و ببند شدید که در بسیاری از کمپینهای سیاسی تبلیغ میشود، امکانپذیر نیست و با عمل به این حالت، کاهش فساد محقق نخواهد شد؛ پس باید تصویر مشخصتر و روشنتر بدون شعارزدگی از موضوع داشت. واقعیت آن است که هر جایی که کاغذبازی زیاد باشد و دولت به مفهوم خود، بزرگ و فربه شود، اتفاقات خوبی در سیستمهای شفافیت اقتصادی رخ نمیدهد. پس باید تمام هدف این باشد که امور به شکلی پیش رود که به نقطهای برسیم که فساد کمتر شود؛ اما در شرایط کلی، به نظر نمیرسد که فساد را بتوان به صورت کلی از بین برد؛ ولی اگر بخواهیم عوامل آن را کنترل کنیم، باید بر کم کردن قوانین زیاد، از بین بردن دولت بزرگ، تقویت حقوق مالکیت و در یک کلام وجود آزادی اقتصادی تمرکز کنیم؛ هرچند مبارزه با فساد در ذهن دولتیها، دارای منطق سیاسی بوده و این منطق نیز طی سالهای متمادی، تغییر نکرده است؛ بنابراین شاید نتوان امیدوار بود که اتفاق ویژهای در این زمینه رخ دهد.