فقر و دلالتهای آن
مرکز پژوهشهای مجلس خط فقر و نرخ فقر را چگونه محاسبه میکند؟
با وجود اهمیت بالای محاسبه خط فقر و شناسایی ویژگیهای گروههای فقیر و همچنین با وجود آنکه حمایت از فقرا و اجرای سیاستهای حمایتی و برخورداری افراد از عدالت اقتصادی همواره از شعارهای سیاستگذاران اقتصادی در ایران بوده است، اما هیچ نهاد رسمی در کشور، خط فقر را بهطور پیوسته و عمومی منتشر نکرده و محاسبات صورتگرفته حول این متغیر معمولاً به صورت دروندستگاهی یا در مطالعات آکادمیک و مقالات و پایاننامههای دانشگاهی انجام شده است.
با وجود اهمیت بالای محاسبه خط فقر و شناسایی ویژگیهای گروههای فقیر و همچنین با وجود آنکه حمایت از فقرا و اجرای سیاستهای حمایتی و برخورداری افراد از عدالت اقتصادی همواره از شعارهای سیاستگذاران اقتصادی در ایران بوده است، اما هیچ نهاد رسمی در کشور، خط فقر را بهطور پیوسته و عمومی منتشر نکرده و محاسبات صورتگرفته حول این متغیر معمولاً به صورت دروندستگاهی یا در مطالعات آکادمیک و مقالات و پایاننامههای دانشگاهی انجام شده است. نقطه ضعف این نوع محاسبات این است که در طول زمان پیگیری نمیشود و با توجه به پایه متفاوت محاسبات در هریک از مطالعات، نتایج آنها قابل مقایسه با یکدیگر نیست و سری زمانی پویا و قابل اعتمادی به دست نمیدهد. در این راستا، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تهیه و انتشار خط فقر به صورت دورهای را در دستور کار خود قرار داده و در اولین گام با استفاده از دادههای هزینه- درآمد خانوار مرکز آمار و روش «حداقل نیازهای اساسی (با تکرار)» خط فقر سال 1395 را محاسبه کرده است. در روش حداقل نیازهای اساسی یک سبد خوراکی به عنوان مرجع انتخاب میشود که در این مطالعه سبد خوراکی تامینکننده 2100 کیلوکالری انتخاب شده است. سپس هزینه دستیابی به این سبد برای فقرا بر اساس دادههای موجود استخراج میشود. با مشخص شدن هزینه تامین این سبد، خط فقر خوراکی به دست میآید. سپس با استفاده از معکوس ضریب انگل در حولوحوش خط فقر (سهم هزینه خوراکی از کل هزینه خانوار) خط فقر کل تخمین زده میشود. منطق استفاده از ضریب انگل آن است که فرض میشود شخصی که هزینه خوراکش در محدوده خط فقر است، سایر هزینههایش نیز متناسب با آن است. همچنین در این پژوهش، بهجای برآورد خط فقر کشوری (شهری و روستایی)، 9 خط فقر (چهار خط فقر شهری و پنج خط فقر روستایی) محاسبه شده است. بر این اساس، استانهای دارای بردار قیمتی مشابه در مواد غذایی و مسکن را در یک گروه (خوشه) تعریف کرده و خط فقر برای هر خوشه بهطور جداگانه محاسبه شده است.
همچنین برای برآورد خط فقر سالهای 96 و 97 هزینه خانوارها در نسبت شاخص قیمت استان و گروه هزینهای (خوراکی، پوشاک، مسکن و...) زمان مورد نظر به سال 95 (که برابر 100 است) ضرب شده و سایر مراحل برآورد، مشابه با سال 95 ادامه یافته تا مقادیر خط فقر برای این سالها به دست آید. در حقیقت هزینه هرکدام از اقلام موجود در خط فقر، در رشد قیمت آنها در این دو سال نسبت به سال 1395 به تفکیک استان ضرب شده و تخمین هزینه به دست آمده است.
در این پژوهش مقادیر برآورد شده برای خط فقر در سال 1396 و فصول بهار و تابستان 1397 و مقدار محاسبهشده برای سال 1395 در مناطق شهری و روستایی کشور و نرخ رشد خط فقر در هر خوشه، متناسب با زمان معادل سال قبل نیز محاسبه شده است.
بر اساس این محاسبات، بالاترین خط فقر ماهانه برای شهرستان تهران به دست آمده که در سال 1395 برای یک خانوار چهارنفره دو میلیون و 76 هزار تومان محاسبه شده و در تابستان 1397 حدود دو میلیون و 728 هزار تومان برآورد شده است. نکته قابل توجه آنکه خط فقر تهران تنها در تابستان 1397 نسبت به بهار 1397، حدود 300 هزار تومان برای یک خانوار چهارنفره افزایش داشته که این موضوع میتواند نشاندهنده قرار گرفتن افراد بیشتری زیر خط فقر در سال 1397 نسبت به سالهای قبل باشد.
با توجه به اینکه فقرا، نسبت به سایر افراد جامعه، سهم بیشتری از هزینههای خود را به گروه خوراکی تخصیص میدهند، پیشبینی میشود با توجه به رشد قابل توجه شاخص قیمت برخی گروهها (نظیر گروه خوراکی) در سال 1397 نسبت به سالهای گذشته، خط فقر نیز در ادامه سال 1397 با مقدار رشد بیشتری روبهرو باشد. همچنین، خط فقر معادل با شهریورماه 1397 نیز محاسبه شد که برای شهرستان تهران، مقدار سرانه آن حدود 1050 هزار تومان و برای خانوار چهارنفره حدود 2850 هزار تومان برآورد شد.
بعد از تهران، با اختلاف نسبتاً زیادی (در حدود 900 هزار تومان برای یک خانوار چهارنفره) هشت شهرستان بزرگ کشور که جمعیت بالای یکمیلیون نفر دارند، قرار گرفتهاند. در این شهرستانها، خط فقر در تابستان 1397، یکمیلیون و 810 هزار تومان برای خانوار چهارنفره برآورد شده که نسبت به بهار 1397، افزایشی در حدود 200 هزار تومان داشته است. باید توجه داشت که 200 هزار تومان افزایش در هزینه سبد خط فقر، برای فقرا رقم بسیار قابل توجهی است زیرا بهطور معمول مشاغل این گروههای درآمدی در دسته مشاغل با بهرهوری پایین و با درآمد ثابت قرار دارد که به سختی افزایش درآمد در آنها رخ خواهد داد.
خط فقر در مناطق روستایی اختلاف معناداری با مناطق شهری دارد. بیشترین خط فقر برای مناطق روستایی تهران و البرز به دست آمده که برای تابستان 1397، یکمیلیون و 578 هزار تومان برآورد شده است. بعد از آن مناطق روستایی خوشه استانهای زنجان، کرمانشاه، اصفهان، قم و قزوین با اختلاف قابل توجهی (539 هزار تومان برای خانوار چهارنفره) قرار دارند. نکته قابل توجه در خصوص مقایسه خط فقر روستایی و شهری آن است که خط فقر روستایی در تمامی خوشهها در تابستان 1397 نسبت به مدت مشابه سال قبل، رشد بیشتری را نسبت به خط فقر شهری داشته است. این موضوع میتواند نشاندهنده افزایش شدت فقر در این مناطق باشد.
بهطور کلی محاسبه خط فقر اگرچه گام اول مطالعات در خصوص فقر و سیاستهای فقرزدایی است، اما میتواند دلالتهای قابل قبولی برای سیاستگذار به همراه داشته باشد. در ادامه به برخی از دلالتها اشاره خواهد شد:
لزوم سیاستهای حمایتی: نرخ فقر کل در مناطق شهری و روستایی به ترتیب 9 /14 و 6 /11 در سال 1395 برآورد شده است. از آنجا که طی چند ماه اخیر بهطور معمول درآمد خانوارهای فقیر در بهترین حالت ثابت است یا حتی به واسطه از دست دادن شغل ممکن است با کاهش نیز مواجه شده باشد، بنابراین با توجه به افزایش قابل توجه خط فقر ماههای اخیر، میتوان انتظار داشت که درصد بیشتری از افراد جامعه به زیر خط فقر رفته باشند و نرخ فقر نسبت به ارقام فوق با افزایش مواجه شده باشد. همچنین با توجه به روند فزاینده شاخص عمومی قیمتها در حالی که پیشبینی میشود تا پایان سال 1397 نرخ تورم نقطه به نقطه به حدود 40 تا 50 درصد برسد، خط فقر در ماههای آینده مجدداً افزایش خواهد یافت و پیشبینی میشود خانوارهای بیشتری به زیر خط فقر بروند. در چنین شرایطی اجرای یک سیاست حمایتی هدفمند از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا محاسبات فوق تنها خط فقر مطلق را نشان میدهد، یعنی بیانگر حداقل نیازهای اساسی برای زندگی است و ازاینرو افزایش تعداد فقرا، دارای مخاطرات جدی خواهد بود.
هدفمندی سیاستهای حمایتی: سیاستهای حمایتی به کار گرفته شده باید هدفمند باشند. در حال حاضر سیاستهای حمایتی متعددی مطرح میشود که به نظر میرسد از هدفمندی کافی برخوردار نباشند. به عنوان مثال در خبرها عنوان شده که خانوارهایی که درآمدهای ماهانه آنها کمتر از سه میلیون تومان است مورد حمایت قرار خواهند گرفت، یا سیاست افزایش حداقل دستمزد در طول سال مطرح میشود. با این حال تفاوت قابل توجه خط فقر مناطق مختلف کشور نشان میدهد که یک سیاست حمایتی یکسان نباید در کل مناطق کشور به اجرا گذاشته شود.
همچنین در حال حاضر اخبار متعددی از طراحی سیاستهای حمایتی توسط نهادهای مختلف شنیده میشود. موضوع مهمی که باید به آن توجه شود، یکپارچهسازی آمار و اطلاعات مربوط به فقر و دادههای مربوط به درآمدها و سایر اطلاعات خانوار است. در این راستا در مرحله اول دسترسی همه نهادهای سیاستگذار و پژوهشی به این دادهها باید صورت گیرد و در مرحله دوم با هماهنگی نهادهای مسوول، سیاستهای متناسبی اتخاذ شود.