در چنبره بحران
راهکارهای مقابله با بحران بانکی چیست؟
اگرچه نسخههای پیشگیری از ورود اقتصاد به بحران بانکی در قالب برنامههایی مانند «حلوفصل یا Resolution» از سوی کشورهایی که این بحران را تجربه کردهاند معرفی شده، اما امروزه در ایران از بحران بانکی به عنوان یک ابرچالش یاد میشود.
حامد صاحبی: اگرچه نسخههای پیشگیری از ورود اقتصاد به بحران بانکی در قالب برنامههایی مانند «حلوفصل یا Resolution» از سوی کشورهایی که این بحران را تجربه کردهاند معرفی شده، اما امروزه در ایران از بحران بانکی به عنوان یک ابرچالش یاد میشود. ابرچالشی که از مرحله پیشگیری گذشته و نیازمند طراحی نسخههایی است که در مرحله اول مجاری تشدید بحران بانکی را تنگ کرده و در مرحله دوم به درمان این بیماری کمک کنند. مطالعه تجربه کشورهایی که بحران بانکی را پشت سر گذاشتهاند حاکی از آن است که لازم است سیاستگذار در تقابل با بحران بانکی سه دسته واکنش در سه مرحله متعاقب زمانی نشان دهد. مرحله اول زمانی است که بحران بانکی هنوز نمایان نشده است. در این مرحله سیاستگذار سیاستهای پیشگیرانه از جمله کنترل کیفیت سرمایه بانکها قبل از لمس نقطه شکست را در پیش میگیرد. مرحله دوم زمانی است که سیاستگذار سیگنال بحران بانکی را دریافت کرد اما بحران فراگیر نبوده و به اندازه کافی تشدید نشده باشد. در این مرحله واکنش سیاستگذار ارائه راهحلهایی است که از تشدید بحران بانکی جلوگیری کند. مرحله سوم بحران بانکی زمانی است که دامنه بحران به حدی گسترده شد که مدیریت آن نیاز به راهحلهای سرسخت و هزینهزا دارد. نسخههایی مانند «ادغام بانکها»، «نجات مالکیت» و «نجات مالی» از جمله نسخههایی است که از سوی تجربه جهانی در این مرحله مورد استفاده قرار گرفته است. شواهد نشان میدهد در مقطع کنونی اقتصاد ایران در مرحله دوم مذکور قرار دارد؛ به طوری که اگرچه سیگنالهای بحران بانکی از سوی سیاستگذار دریافت شده اما به مرحله تشدید مانند هجوم بانکی نرسیده است. به همین دلیل لازم است در مقطع کنونی سیاستگذار دنبال نسخههایی باشد که احتمال تشدید بحران بانکی را کاهش دهد. نسخههایی که نحوه عملکرد بانکها در حوزههای مختلف تجهیز و تخصیص منابع را به سمتی هدایت کند که از یک طرف آسیبپذیری بانکها از تشدید بحران را کاهش دهد و از طرف دیگر بانکها را در پیشگیری از بحران بانکی کمک کند. ارزیابی کیفیت دارایی بانکها و موسسات اعتباری یکی از اولین نسخههایی است که لازم است مورد توجه سیاستگذار قرار گیرد. کیفیت داراییها شدت پاسخگویی بانک در معرض بحران را توضیح میدهد. به طوری که هرچه نقدینگی داراییها بیشتر بوده احتمال پاسخ به هجوم بانکی نیز افزایش مییابد. در طرف مقابل، هرچه در نتیجه کیفیت بد داراییهای بانک، شکاف داراییها از بدهیهای بانک بیشتر بوده، شدت پاسخگویی بانک به شکستهای بانکی نیز کاهش مییابد. در مرحله بعد لازم است بانکها بسته به کیفیت ترازنامه آنها تفکیک شده و به گروههای مختلف تقسیم شوند. به طوری که سیاستگذار برای مدیریت هر گروه از بانکها نسخههای متفاوتی ارائه دهد. بانکهایی که تنها مشکل نقدینگی دارند و کمک مالی به آنها منجر به احیای آنها شده، در خصوص کمک مالی قابل توجیه است. اما کمک مالی به بانکها و موسساتی که از یک طرف شکست آنها منجر به سرایت به شکست کل سیستم بانکی نشده و از طرف دیگر در زمره گروه غیرقابل برگشت قرار میگیرند، غیرقابل توجیه است. بنابراین لازم است رشد بدهی این گروه کنترل شده و جذب سپرده آنها نیز متوقف شود. در این پرونده راهکارهای لازم به منظور کاهش احتمال تشدید بحران بانکی مورد واکاوی قرار گرفتهاند.