سد سیلاب
بانک مرکزی با چه ابزارهایی میتواند ترمز رشد نقدینگی را بکشد؟
«فرهاد نیلی» اقتصاددان بانک جهانی در یادداشتی که پس از تغییر در دفتر رئیس کل ساختمان لاجوردی میرداماد در هفتهنامه «تجارت فردا» به انتشار رسید به بررسی راهکارهای ممکن برای کمرنگ کردن سایه تهدید نقدینگی آتی در اقتصاد ایران پرداخته است.
بابک صحراگرد: «فرهاد نیلی» اقتصاددان بانک جهانی در یادداشتی که پس از تغییر در دفتر رئیس کل ساختمان لاجوردی میرداماد در هفتهنامه «تجارت فردا» به انتشار رسید به بررسی راهکارهای ممکن برای کمرنگ کردن سایه تهدید نقدینگی آتی در اقتصاد ایران پرداخته است. بررسی آمارهای اقتصادی نشان میدهد که طی سه دهه گذشته نرخ رشد نقدینگی در اقتصاد ایران در روندی افسارگسیخته نسبت به استانداردهای بینالمللی حرکت کرده است. روندی که تعدیل قیمتها و فشار تورمی را به سناریوی محتمل در اقتصاد ایران تبدیل کرده است. بر مبنای آمارهای بانک مرکزی حجم نقدینگی در اقتصاد ایران طی سه دهه گذشته سالانه حدود ۲۷ درصد افزایش یافته است. همچنین بررسی آمارهای اقتصادی نشان میدهد که در پنج سال اخیر نرخ رشد نقدینگی در اقتصاد ایران سالانه به طور میانگین بیش از ۲۵ درصد افزایش یافته است. بنابراین سیاستگذاران باید از طریق اقدامات عاجلی چون بازارسازی برای جذب بخشی از این تقاضا به اوراق قرضه جدید دولتی و اتخاذ تدابیر لازم برای صفر کردن ریسک اعتباری اوراق از طریق الزامات بودجهای و سپس مدیریت نرخ بازده اوراق از طریق عملیات بازار باز بخشی از دامنه اثر سیلاب نقدینگی در اقتصاد ایران را کاهش دهند. البته به عقیده فرهاد نیلی مهمترین وظیفه سیاستگذاران در شرایط فعلی جلوگیری از تداوم روند زایش نقدینگی در اقتصاد ایران و اطمینان از مهار نقدینگی آتی است.
بررسیها نشان میدهد که نرخ رشد نقدینگی در اقتصاد ایران نهتنها با کشورهای توسعهیافته بلکه در مقایسه با کشورهایی مانند عربستان و امارات نیز وضعیت ناخوشایندی دارد. به همین دلیل کارشناسان همواره توصیه میکردند که سیاستگذاران باید ابزارهایی را برای جریان دادن این نقدینگی به سمت تولید و مدیریت جریان آن در بازارهای مختلف به کار گیرند. البته به عقیده برخی از کارشناسان نباید به نقدینگی به چشم موجودیتی نگاه کرد که جریان آن قابل رصد و هدایت به بخشهای مختلف اقتصادی است. با وجود این تناسب بخشیدن به سود نسبی در بازارهای مختلف میتواند بر دبی پخش نقدینگی در بازارهای مختلف اثر بگذارد. در اقتصادهای توسعهیافته تناسب نرخ سود بین بازارها و محدودیتهای اعمالشده بر دولت در ایجاد نقدینگی در کنار طراحی ابزارهایی مانند عملیات بازار باز توان اثرگذاری بانکهای مرکزی بر جریان نقدینگی را افزایش داده است. اما در اقتصاد ایران که بهخصوص در شرایط فعلی که تبسنج بازارها شرایط پرالتهاب را نشان میدهد و اذهان عمومی اعتماد چندانی به سیاستهای بانک مرکزی ندارند سیاستگذاران ابزار چندانی برای مهار نقدینگی ندارند. برخی از ابزارهای تعریفشده مانند دخالت دستوری در نرخ سود نیز به جای حل مشکل تنها مواجهه با مساله نقدینگی را به زمان دورتر و وضعیت پیچیدهتر موکول میکند. با وجود چنین پازل مشکلی اقتصاددانان عقیده دارند در شرایط پیچیده فعلی نیز برخی انتخابهای درست از سوی سیاستگذاران میتواند سایه تهدید نقدینگی بر سر اقتصاد ایران را کمرنگتر کند. اما آیا نقدینگی به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای اقتصادی قابل به افسار کشیدن است؟ سیاستگذاران برای مهار اثر مانور این متغیر چموش در اقتصاد ایران چه راهحلهایی در اختیار دارند؟