حلوای نسیه
تحلیلی درباره ابهامات پیشنهاد مالیاتی برای کاهش فشار به تولید
اخیراً وزیر صنعت، معدن و تجارت درخواست کرده که برای حمایت از بخش تولید کشور، فشار مالیاتی بر بخش تولید کاهش یابد. در این مورد ابهاماتی وجود دارد. یک مساله این است که برای حمایت از تولید کشور اقدامات دیگری هم میتوان انجام داد، اما چرا اولین راهکاری که به ذهن رسیده معافیت مالیاتی است؟
اخیراً وزیر صنعت، معدن و تجارت درخواست کرده که برای حمایت از بخش تولید کشور، فشار مالیاتی بر بخش تولید کاهش یابد. در این مورد ابهاماتی وجود دارد. یک مساله این است که برای حمایت از تولید کشور اقدامات دیگری هم میتوان انجام داد، اما چرا اولین راهکاری که به ذهن رسیده معافیت مالیاتی است؟ این در حالی است که پیش از این مرحله باید شرایط را به گونهای کنیم که واحدهای تولیدی ابتدا شکل بگیرند و راه بیفتند و سپس درباره مالیات آنها به بحث بپردازند. در مقطع فعلی مسائل و مشکلات اقتصادی آنقدر تشدید شده که امکان شکلگیری واحدهای تولیدی هم وجود ندارد، چرا در این شرایط که دولت یک درآمد حداقلی از بخشهای تولیدی کشور دارد، باید کاهش یابد؟
پیش از اجرای چنین طرحهایی باید بررسیهایی صورت بگیرد و مشخص شود که از این طریق چه فرصتهایی در اقتصاد کشور خلق میشود. چرا تجربههای قبلی بررسی نمیشود؟ میتوان با اتکا به تجربههای قبلی برای تحقق هدف حمایت از تولید راههای موثرتری را پیدا کرد. حتی با پذیرش شرایط خاص تولید در مقطع فعلی تا زمان اجرا شدن چنین پیشنهادی سه سال زمان نیاز است و تا این حمایت خودش را عملاً نشان دهد سه سال زمان میبرد. سیاستهای مالی دولت خصوصاً در بخش مالیات پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و بدون اتکا به بررسیها و پژوهشها نمیتوان ناگهان پیشنهادی را مطرح کرد.
اکنون در قانون مالیاتی موجود معافیتهایی برای بخشهای مختلف از جمله مناطق محروم در نظر گرفته شده است، اما چرا کسی گزارشی نمیدهد که به واسطه اعمال چنین معافیتی چه میزان به اقتصاد ایران ارزش افزوده اضافه شده است؟ باید ابتدا بررسی کرد مثلاً معافیت در بخش صادرات چه مزایایی به همراه داشته و بعد به معافیتهای دیگر فکر کرد. یا با توجه به بخش قابل توجهی که اصلاً مالیاتی پرداخت نمیکنند چرا دولت سراغ این بخشها برای تحقق درآمدهای خود نمیرود؟ مثلاً چرا در بخش سود سپردههای بانکی مالیاتی اخذ نمیشود؟
مالیات، اولین علاقه سیاستگذاران
تجربههای پیش از این اقتصاد ایران هم نشان میدهد که تا پیش از این سیاستگذاران بخش مالیات را اولین گزینه مورد علاقه خود دانسته و در این مورد سخنان قابل تاملی را بیان کردهاند. حتی در دورهای برای بهرهمندی بخشهای مختلف از مالیات خیلی از مناطق کشور را مناطق محروم معرفی کردیم تا بخشهای مختلف از پرداخت مالیات معاف شوند اما حاصل آن چه شد؟ بهتر است به جای طرح چنین درخواستها و پیشنهادهایی به فکر بهبود وضعیت کلی فضای کسبوکار باشیم تا بخش خصوصی بتواند راحتتر کار کند و وقتی این اتفاق بیفتد و چرخ تولید کشور بچرخد، آنوقت میزان مالیاتهای پرداختی به سازمان امور مالیاتی نیز بیشتر خواهد شد. اما نمیتوان اقدامی برای بهبود وضعیت تولید نکرد و بعد درباره مالیات آنها سخن گفت. اینگونه اقدام کردن بیشتر جنبه شعاری دارد. متولی بخش صنعت و وزارت صنعت کشور هم معمولاً طبق سنوات گذشته به دنبال شعار دادن بوده و به تبعات مالی دولت فکر نمیکنند. بررسی تجربیات گذشته متولیان صنعت نیز نشان میدهد آنها معمولاً در حوزه مالیات چندان موفق عمل نمیکنند.
تجربههای قبلی اقتصاد ایران نشان میدهد پس از اعمال معافیتها گزارش عملکردی منتشر نمیشود که مشخص باشد این سیاستهای معافیتی چه تاثیری داشتهاند. وقتی معافیتی در نظر گرفته میشود به معنای این است که غیرمستقیم از جیب دولت خرج میشود، به همین دلیل باید دید هزینه کردن از جیب دولت تحت عنوان معافیت مالیاتی چه میزان ارزش به همراه خواهد داشت؟ در واقع در نظر گرفتن معافیت مالیاتی مانند یارانهای است که دولت میتواند به بخش تولید بپردازد و باید پس از در نظر گرفتن ارقام قابل توجه یارانه در این بخش طی سالیان گذشته بررسی کرد که این رقم چقدر توانسته به تولید ناخالص داخلی کشور اضافه کند. اگر هیچ نتیجهای نداشته معلوم میشود که اجرای این سیاست، درست، مطلوب و اثرگذار نبوده و باید فکری دیگر برای تحقق چنین اهدافی کرد.
در قوانین مالیاتی معمولاً کلیگویی میشود و هدفمند نیست. مثلاً ناگهان بخش کشاورزی از پرداخت مالیات معاف میشود و این در حالی است که تعدادی از شاغلان در همین بخش درآمدهای خیلی جذابی دارند و با معافیت مالیاتی در بخش کشاورزی تنها دولت خودش را از کسب درآمد محروم کرده است. به همین دلیل است که میتوان طرح چنین پدیدههایی را گرفتاری در دام پوپولیسم عنوان کرد.
با این حال اگر وزارتخانهای مانند وزارت صنعت، معدن و تجارت طرحی در این باره دارد که ادعا میکند میتوان با کاهش فشار مالیاتی بر بخش تولید در نهایت به این بخش کمک کرد باید جزئیات آن را منتشر کند. ممکن است حتی متولی بخش صنعت بگوید که ما معافیتی در نظر نمیگیریم و اصلاً بخشودگی را لحاظ میکنیم، برای چنین کاری هم باید در نظر گرفت که پیش از اجرای چنین طرحهایی باید بنگاهی وجود داشته باشد که بتوان به اخذ مالیات از آن فکر کرد.
از سوی دیگر دقیقاً در همین دوره که وزارت صنعت، معدن و تجارت پیشنهاد کاهش فشار مالیاتی را داده و دولت به شدت در تنگنای مالی قرار دارد توجه به بخشهای فرار مالیاتی هم میتواند راهگشا باشد. در این مورد یک طرح جامع مالیاتی بود که دولت میتوانست پیگیری کند اما نکرده است. دولت باید سازوکار مشخصی برای حوزه مالیات داشته باشد، نمیتوان هر روز طرحی را مطرح کرد. حال که بخش تولید در تنگنا قرار گرفته و دولت میخواهد اقدام فوری کند، با دستپاچگی طرحی را مطرح و خواستهای را بیان کرده است. این در حالی است که چنین مقطع زمانیای را ما قبلاً هم تجربه کرده بودیم. منتها باید توجه کرد معمولاً در چنین شرایطی سیاستهای پولی است که میتواند راهگشا باشد نه سیاستهای مالی. دولت باید توجه کند برای تحقق اهدافش سیاستهای پولی موفقتر از سیاستهای مالی است. سیاستهای مالی معمولاً در بلندمدت اثرگذار است و از سوی دیگر باید سیاست مشوق مالیاتی به صورت مشخص منتشر شود تا بتوان نقاط قوت و ضعف آن را ارزیابی و مطرح کرد.
از سوی دیگر ما نقصهای مختلفی هم در قوانین داریم. مثلاً هرچند بخشهای حقوقبگیر خیلی فوری باید مالیات پرداخت کنند و پیش از دریافت حقوق خود، مالیات پرداخت کردهاند اما در بخشهای دیگر مانند تولید بعد از گذشت 16 ماه از دریافت درآمد، آنها تازه اظهارنامه مالیاتی را تکمیل میکنند و تا زمان دریافت این مالیات معمولاً دو سال طول میکشد. حال قرار است حتی این بخش را معاف کنند یا بخشودگیای را در نظر بگیرند، در این شرایط چه تضمینی وجود دارد که این کار به نتیجه برسد؟ اصلاً حتی در صورت قطعیت در به نتیجه رسیدن این خواسته باید بدانیم که این اتفاق سه سال زمان میبرد تا به منصه ظهور برسد و آنوقت دیگر اصلاً دوره فعالیت دولت یازدهم هم به اتمام رسیده است. به همین دلیل به نظر میرسد در مقطع فعلی این پیشنهاد بیشتر جنبه شعاری دارد. مالیات معمولاً آخرین مرحله از یک چرخه است. ابتدا باید اقتصاد به صورت مناسبی فعال باشد، چرخه اقتصاد که بچرخد تولیدکننده به صورت مطلوب فعالیت میکند و سود به دست میآورد و از همین محل است که میتواند مالیاتی پرداخت کند. مالیات عامل آخری است که باید به آن فکر کرد. در شرایطی که وابستگی بودجه جاری دولت به مالیات در حد 48 درصد است، در صورت کاهش درآمدهای مالیاتی دولت، دولت باید چه کند؟ لذا باید درآمد دولت و مالیات را با حساسیت زیادی پیگیری کرد؛ کسی که با حمایت از تولید مخالف نیست اما نباید با طرحهای ارزیابینشده به بخشهایی از اقتصاد کشور صدمه وارد کنیم. کمک به تولید و اشتغال یک اصل است و از هیچ کوششی در این زمینه نباید کوتاهی کرد، حتی اگر دولت درآمد خود را از دست بدهد اما این امر نباید باعث شود چشمبسته هر طرح به اصطلاح خلقالساعهای باعث خوردن همزمان چوب و پیاز شود. چرا بخشی از منابع یارانهها طبق قانون برای کمک به تولید اختصاص نمییابد!؟ منابع یک ماه کل یارانههای اقتصاد ما از بودجه عمرانی یک سال کشور بیشتر است! تولید به نقدینگی نیاز دارد. بخشودگی و معافیت مالیاتی حلوای نسیه است و دردی از شرایط فعلی را دوا نمیکند. سیاستهای مالی دولت و بهخصوص مالیات پیچیدگیهایی دارد که به راحتی نمیتوان درباره آن نسخهای داد.