شناسه خبر : 27820 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چاره‌ای جز انتشار پول نیست؟

بررسی دلایل چاپ پول در گفت‌وگو با تیمور رحمانی

تیمور رحمانی می‌گوید: سال گذشته پایه پولی یعنی پولی که بانک مرکزی منتشر کرده، نزدیک 20 درصد رشد کرده و این به آن معناست که 20 درصد پول جدید منتشر شده است. این کار را بانک مرکزی در سال‌های قبل انجام داده و در سال‌های بعد هم انجام می‌دهد. این کار البته اقتصاد را با مشکل مواجه می‌کند اما بانک مرکزی چاره‌ای جز این ندارد.

چاره‌ای جز انتشار پول نیست؟

دولت در تنگنای اقتصادی گرفتار است و این تنگنا احتمالاً مجبورش می‌کند دست در جیب بانک مرکزی ببرد. در گفت‌وگو با تیمور رحمانی بررسی کرده‌ایم که چقدر احتمال انتشار پول از سوی بانک مرکزی وجود دارد؟ پاسخ عضو هیات علمی دانشگاه تهران به این سوال جالب است. رحمانی می‌گوید بانک مرکزی نه به اصرار و خواسته دولت، بلکه به دلایل متعدد در چند سال گذشته اقدام به انتشار پول کرده و تنها در سال گذشته 20 درصد پول جدید منتشر شده است. این اقتصاددان می‌گوید دلیل انتشار پول در این سال‌ها نه فشار دولت بلکه مشکلات نظام بانکی بوده. چون بانک مرکزی می‌داند اگر به داد بانک‌ها نرسد مشکلات جدی‌تری برای آنها پیش می‌آید. پس تلاش کرده با این کار، بخشی از مشکل ناشی از رشدهای نقدینگی و بحران بانکی را حل کند. در کنار اینها، کاهش درآمدهای نفتی هم قطعاً به زودی دولت را مجبور می‌کند به سمت برداشت از منابع بانک مرکزی برود. برداشتی که به گفته رحمانی گریزی از آن نیست. چون نمی‌توان انتظار داشت، دولت هم هزینه‌های جاری‌اش به روال سابق باشد، هم به مشکلات و چالش‌های اقتصاد بپردازد و هم میزان درآمدش کاهش یابد. این اقتصاددان هشدار می‌دهد دولت ناگزیر از دست‌درازی به منابع بانک مرکزی است. تبعات انتشار پول در شرایط کنونی اما بیش از گذشته است. دلیل آن هم افزایش بالای نقدینگی در جامعه است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

♦♦♦

 به‌رغم نگاه منفی که ما اصولاً به مقوله چاپ پول در کشور داریم، اما می‌دانیم که اصولاً بانک‌های مرکزی در سراسر دنیا در مقاطع مختلفی اقدام به انتشار پول و افزایش پایه پولی می‌کنند. انتشار پول از سوی بانک مرکزی اصولاً چه زمانی و بر اساس چه شاخص‌هایی انجام می‌شود؟

اگر بانک مرکزی در کشوری بر اساس قواعد مالی اداره شود و سیاست‌های آن منطبق بر قواعد اقتصادی باشد، با نگاه به برخی از شاخص‌های اقتصادی اقدام به انتشار پول می‌کند. انتشار پول اصولاً زمانی رخ می‌دهد که اقتصاد به نقدینگی نیاز داشته باشد. شاخص‌های متعددی برای بررسی این مساله وجود دارد، مانند نرخ رشد اقتصادی، نرخ تورم، نرخ بهره و برخی علائم اقتصادی دیگر. اما اصولاً بانک‌های مرکزی اگر تحت سلطه دولت‌های خود نباشند و کاملاً مستقل عمل کنند، با نگاهی به این شاخص‌ها و البته توجه به دو شاخص نرخ رشد و نرخ تورم، ضرورت انتشار پول را درک می‌کنند. برای مثال در کشورهایی که هدف میانی سیاست‌های پولی، بر اساس نرخ بهره است، بانک مرکزی مشخص می‌کند که نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصاد، چند درصد است. با توجه به این نرخ بهره، میزان عرضه و تقاضای پول مشخص می‌شود. در این شرایط اگر عرضه و تقاضای پول برابر باشد نیازی نیست بانک مرکزی پول منتشر کند. اما اگر تقاضای پول بیش از میزان عرضه باشد، بانک مرکزی شروع به انتشار پول می‌کند. برای مثال از طریق عملیات بازار باز اوراق قرضه می‌خرد و پول منتشر می‌کند تا نیاز اقتصاد را برآورده کند.

 پس مساله انتشار پول به نفسه امر منفی نیست و وابسته به شرایط اقتصادی کشورهاست. چون ما در اقتصاد همواره از چاپ پول به‌ عنوان یک امر مذموم یاد می‌کنیم.

خیر، فراموش نکنید که در بحران اقتصادی سال 2008 ایالات متحده آمریکا و بسیاری از کشورهای صنعتی اروپا برای خروج از بحران اقتصادی و حل مشکل رکود اقتصادی، اقدام به انتشار پول کردند. در سال‌های 2008 تا 2015 پایه پولی در برخی کشورهای اروپایی پنج برابر شد. اما مشکل جدی برای کشورهای اروپایی ایجاد نشد و حتی به رشد و توسعه اقتصادی آنها هم دامن زد. دلیل این مساله این بود که بانک مرکزی در این کشورها، تنها انتشار پول را در دستور کار قرار نداده بود. بلکه سیاست انتشار پول در کنار دیگر سیاست‌های اقتصادی در پیش گرفته شد. این کشورها همزمان با انتشار پول، هدف‌گذاری تورم را هم در نظر داشتند. یعنی کاملاً مراقب بودند که اقداماتشان کوچک‌ترین فشاری روی تورم ایجاد نکند و به محض اینکه این سیاست‌ها روی تورم اثر گذاشت، اقدامات کنترل تورم را در پیش گرفتند. این کشورها چون می‌دانستند افزایش پایه پولی فشار تورمی ایجاد نمی‌کند، به این سمت رفتند. اما ما الان چنین وضعیتی نداریم. انتشار پول در ایران حتماً آثار تورمی خواهد داشت.

 در نقطه مقابل این مساله انتشار پول در چه شرایطی مضر است؟

زمانی که انتشار پول بدون توجه به نیاز و شرایط اقتصاد انجام شود. فرض کنید اقتصاد یک کشور برای رشد بیشتر نیاز به افزایش پنج‌درصدی پایه پولی دارد اما بانک مرکزی 10 درصد پول بیشتر از نیاز داخل منتشر کند. چنین اقدامی چه به خواسته بانک مرکزی انجام شود و چه دستور دولت، مضر است و تورم ایجاد می‌کند. از طرف دیگر اگر دولت‌ها یاد گرفته باشند که کسری بودجه خود را از طریق انتشار پول توسط بانک مرکزی تامین کنند، در این حالت هم انتشار پول می‌تواند زیانبار باشد و آثار تورمی بر جای می‌گذارد.

 اصولاً در ادبیات بانکی می‌گویند اگر پول چاپ‌شده بدون پشتوانه باشد می‌تواند آثار زیانباری بر جای بگذارد و اصولاً می‌گویند پولی که چاپ می‌شود باید پشتوانه طلا و ارز داشته باشد.

بگذارید توضیحی بدهم اساساً از نظر اصول حسابداری، پول بی‌پشتوانه وجود خارجی ندارد. این مساله بیشتر خلط مطلب است. در گذشته دور زمانی که اسکناس منتشر می‌شد مابه‌ازای آن طلا نزد بانک‌ها می‌گذاشتند. مثلاً بانک ناشر اسکناس، 100 واحد طلا می‌گرفت و در ازای آن 100 واحد اسکناس منتشر می‌کرد. در این حالت می‌گفتند این پول پشتوانه طلا دارد. اما امروزه در هیچ کجای دنیا، پشتوانه پول، طلا نیست و حتی ضرورتاً دارایی خاصی پشتوانه پول نیست. به طور معمول پولی که چاپ می‌شود چهار پشتوانه دارد: ذخایر طلا، ارز، اوراق قرضه و اوراق مشارکت. در همه کشورها همین‌گونه است. یعنی وضعیت ما با وضعیت کشوری مانند کانادا فرقی ندارد و مهم نیست پولی که منتشر می‌شود با پشتوانه طلا منتشر شود یا ارزهای معتبر بین‌المللی یا اوراق. بلکه مهم این است که پول منتشرشده با نیاز اقتصاد هماهنگی داشته باشد.

 نمونه این مساله را ما در کشور خودمان می‌بینیم. برای مثال در دهه 40 بیشتر پولی که منتشر شد بر اساس اوراق دولتی بود. انتشار پول در این دهه چون منطبق با نیاز اقتصاد بود نه‌تنها هیچ مشکلی ایجاد نکرد، بلکه تاثیر مثبتی هم داشت. اما در دهه 50 بیشتر پشتوانه پول ما طلا و ارز بود. اما در عین حال هم نرخ رشد اقتصادی افت کرد و هم تورم بیشتر شد. هیچ ضرورتی ندارد که اگر پول پشتوانه طلا یا ارز داشته باشد نشانه خوب بودن شرایط باشد. مهم‌ترین چیز این است که پول منتشرشده با نیاز اقتصاد هماهنگی داشته باشد.

 در شرایط فعلی دولت با تنگناهای مالی مواجه است و این نگرانی وجود دارد که دولت برای تامین مالی خود به منابع بانک مرکزی دست‌درازی کند و به سمت چاپ پول برود. اما بسیاری هشدار می‌دهند که این کار تبعات بدی دارد. چرا انتشار پول در شرایط کنونی اقتصاد بد است؟

قبل از این هم که دولت با تنگنای مالی فعلی مواجه شود، بانک مرکزی به کرات دست به انتشار پول زده است. یعنی حتی در دو سه سال گذشته که به نظر می‌رسد اوضاع اقتصاد خوب بوده، بانک مرکزی نه تحت فشار دولت، که به خاطر شرایط خاص دیگر بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری پول چاپ کرده است. بانک مرکزی در این سال‌ها پول چاپ کرده چون می‌داند اگر به داد بانک‌ها نرسد مشکلات جدی‌تری برای آنها پیش می‌آید. پس تلاش کرده با این کار، بخشی از مشکل ناشی از رشدهای نقدینگی و بحران بانکی را حل کند.

این افزایش نقدینگی کمتر از ناحیه بانک مرکزی و بیشتر از ناحیه خود بانک‌ها بوده و بانک‌ها با نرخ سودهای بالایی که داشته‌اند نقدینگی خلق کرده‌اند. بانک‌ها با پرداخت سود بالا و کاهش بازدهی سرمایه، قطعاً به مشکل می‌خورند پس مجبورند از بانک مرکزی قرض بگیرند و قرض گرفتن از بانک مرکزی یعنی انتشار پول جدید. سال گذشته پایه پولی یعنی پولی که بانک مرکزی منتشر کرده، نزدیک 20 درصد رشد کرده و این به آن معناست که 20 درصد پول جدید منتشر شده است. این کار را بانک مرکزی در سال‌های قبل انجام داده و در سال‌های بعد هم انجام می‌دهد. این کار البته اقتصاد را با مشکل مواجه می‌کند اما بانک مرکزی چاره‌ای جز این نداشت.

 شما می‌گویید دولت در چند سال گذشته مدام به انتشار پول روی آورده است. پس دلیل چیست که هشدارها اکنون جدی شده و حتی ما از تریبون نماز جمعه می‌شنویم که دولت را به حفظ استقلال بانک مرکزی دعوت می‌کنند.

استقلال بانک مرکزی امر بسیار مطلوبی است و در همه دوره‌ها بر آن تاکید می‌شود و چه خوب است که همیشه رعایت شود. اما نکته این است که در چهار سال اخیر، دولت در انتشار پول توسط بانک مرکزی نقش چندانی نداشته و افزایش چاپ پول به دلیل دست‌درازی دولت در جیب بانک‌ها نبوده، بلکه مشکل اصلی بیشتر از منظر ضعف نظارتی روی بانک‌ها اتفاق افتاده است. بانک مرکزی در این سال‌ها هیچ کنترلی روی خلق نقدینگی بانک‌ها نداشته است. به عبارتی دولت در افزایش نقدینگی چند سال اخیر نقشی نداشته است. الان هم که اقتصاد در این شرایط است، حتی اگر دولت فشاری وارد نکند، بانک مرکزی برای جبران فشار ناشی از رشد نقدینگی سال‌های گذشته مجبور است پول چاپ کند. در چنین شرایطی دیگر مساله، حفظ استقلال بانک مرکزی نیست، مساله حفظ بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری مشکل‌دار است. یعنی بانک مرکزی برای اینکه به داد بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری مشکل‌دار برسد، چاره‌ای جز انتشار پول ندارد. حل کردن مشکل بانک‌ها و موسسات ربطی به استقلال بانک مرکزی و دست‌درازی دولت به جیب بانک مرکزی ندارد.

 اما مساله این است که در کنار مشکلات بانکی که به افزایش نقدینگی دامن زده، دولت در شرایط جدیدی است. در آستانه تحریم‌ها کاهش درآمدهای نفتی این نگرانی را ایجاد می‌کند که دولت چگونه تعهدات مالی خود را انجام می‌دهد. احتمال اینکه در این شرایط دولت برای کسری بودجه به سمت منابع بانک مرکزی برود چقدر است؟

بله، البته این نگرانی وجود دارد. این یک مساله تجربه‌شده است که وقتی دولت با افت شدید منابع مالی مواجه شود، یکی از راه‌های تامین منابع مالی، انتشار پول است. این یک اصل اساسی است. چون وقتی تعهدات و هزینه‌های دولت بالاست و منابع اندک، نمی‌توان انتظار داشت که دولت دست در جیب بانک مرکزی نکند. نمی‌توانیم از دولت انتظار داشته باشیم، در شرایطی که درآمدهایش کم شده، هم هزینه‌های جاری را بدهد، هم مشکل محیط زیست را حل کند، هم بحران صندوق‌های بازنشستگی را حل کند و هم به منابع بانکی متوسل نشود. در این شرایط طبیعی است که دولت به سمت منابع بانک‌ها می‌رود. اگر از دولت انتظار داریم استقلال بانک مرکزی را به رسمیت بشناسد و از منابع آن برداشت نکند، باید قبول کنیم که دولت بتواند هزینه‌هایش را کاهش دهد. جز این دولت راهی جز دست‌درازی به منابع بانکی ندارد.

 این راهی است که دولت‌ها همیشه در اقتصاد ما طی کرده‌اند. هر گاه منابع کم آمده دست در جیب بانک مرکزی کرده‌اند.

این فقط مختص ایران نیست. در دیگر کشورهای دنیا هم این شیوه آزموده شده است. یعنی هر کشوری که توانسته در چنین شرایطی از منابع بانک مرکزی برداشته است.

 اما یونان این کار را نکرد.

بله، یونان این کار را نکرد. چون انتشار پول در اختیار خودش نبود. در یونان انتشار پول با مجوز بانک مرکزی اروپا اتفاق می‌افتد و بانک مرکزی اروپا هم به یونان اجازه انتشار پول را نداد. اگر یونان هم می‌توانست حتماً چنین می‌کرد. یونان برای حل کسری بودجه خود، به استقراض خارجی و ریاضت اقتصادی متوسل شد. این کشور مجبور شد هزینه‌هایش را کاهش دهد. اما کشورهایی که مجوز انتشار پول دارند و دولتشان با مخارج بالا و افت درآمد مواجه‌اند، حتماً به سمت انتشار پول می‌روند. در ایران هم اگر بخواهید دولت در شرایط جدید به منابع بانک مرکزی دست‌درازی نکند، دولت باید مخارجش را کم کند وگرنه چاره‌ای جز انتشار پول ندارد.

 یعنی اگر امسال با تشدید تحریم‌ها دولت روحانی دست به انتشار پول بیشتری در مقایسه با گذشته زد، نباید به دولت خرده گرفت؟

من نمی‌توانم بگویم که دولت چه کند و چه نکند، من می‌گویم در شرایط افت درآمدهای نفتی، اگر می‌خواهید دولت به انتشار پول روی نیاورد، باید کاری کنیم که مخارج دولت کم شود. کاهش مخارج هم فقط در اختیار دولت نیست. دولت و مجلس هر دو باید با هم این مساله را بپذیرند. مجلس باید زیر بار برود و بسیاری از تعهدات بودجه‌ای را حذف کند. بسیاری از نمایندگان محترم مجلس که مدام می‌گویند دولت باید فلان جا هزینه کند و فلان جا پروژه جدید بسازد باید بپذیرند که منابع کم است و باید کمک کنند که هزینه‌های دولت پایین بیاید وگرنه اتوماتیک هزینه‌ها منجر به انتشار پول می‌شود. تبعات انتشار پول هم تشدید تورم است. اکنون نرخ تورم در حال افزایش است و انتشار پول به افزایش بیشتر این تورم دامن می‌زند. این نکته را هم باید بگویم که قطعاً تبعات انتشار پول در این دوره بیشتر از دوره‌های پیش است. چون میزان نقدینگی در مقایسه با گذشته افزایش یافته است. زمانی که پول منتشر می‌کنیم به ‌صورت تکاثری نقدینگی گسترش پیدا می‌کند و افزایش نقدینگی به معنای افزایش بی‌ثباتی در اقتصاد کلان است.

 بسیاری معتقدند اگر پولی که بانک مرکزی منتشر می‌کند، به سمت تولید هدایت شود، می‌تواند تاثیر مثبتی در اقتصاد بگذارد. آیا اگر ما در اقتصاد خود پول منتشر شده را به سمت تولید سوق دهیم، می‌توانیم از آثار منفی چاپ پول کم کنیم؟‌

یک نکته را باید حتماً عنوان کنم. چاپ پول باید منطبق با نیاز تولید باشد. اما نمی‌توان 50 درصد پول بیشتر از نیاز کشور منتشر کرد و بعد بگوییم این پول را به بخش تولید هدایت می‌کنیم. چنین چیزی وجود ندارد. آنچه در رسانه‌ها مدام عنوان می‌شود که نقدینگی را به سمت تولید هدایت کنیم، ممکن نیست و به سادگی ایجاد نمی‌شود. نقدینگی بالا اقتصاد را از ثبات خارج می‌کند. در شرایط متلاطم و بی‌ثبات اقتصادی، اساساً نقدینگی به سمت بخش تولید نمی‌رود. کدام عقل سلیمی قبول می‌کند که به جای رفتن به سمت دلالی با سود 50 درصد، دارایی خود را وارد بخش تولید کند که سود بسیار کمی دارد. این بحثی که هم رسانه‌ها می‌نویسند و هم در محافل سیاستگذاری مدام عنوان می‌شود که نقدینگی را به سمت تولید ببریم، اشتباه است. رشد نقدینگی بالا حتماً مشکل‌ساز است. رشد نقدینگی باید متناسب با رشد اقتصاد باشد. مثلاً اگر اقتصاد سالانه شش درصد رشد می‌کند میزان نقدینگی باید به همین میزان افزایش پیدا کند و اگر بیش از این باشد مشکل‌ساز است.

اما نقدینگی سال‌هاست در کشور ما رشد کرده و این نقدینگی بالا حتماً بانک مرکزی را مجبور می‌کند که پول بیشتری منتشر کند. این اتفاق هم افتاده. حوادث یک سال اخیر نشان داد که بانک مرکزی مجبور شده برای جبران مشکل رشد بالای نقدینگی پول منتشر کند. بانک مرکزی هم برای حل مشکل بانک‌هایی که با کمبود ذخیره مواجه شده‌اند مجبور به انتشار پول شده و هم انجام تعهدات موسسات مالی و اعتباری. هر دو دلیل باعث رشد پایه پولی شده است.

 با این شرایط، طرح مجدد افزایش نرخ سود بانکی می‌تواند مشکلات بانک‌ها را تشدید کند و بانک مرکزی را مجبور کند پول بیشتری منتشر کند.

افزایش نرخ سود بانک‌ها، کار اشتباهی است. اگر می‌خواهیم مشکل اقتصاد را حل کنیم، باید یک پکیج سیاستی کامل در پیش گرفته شود. افزایش نرخ سود فقط مشکل را به تاخیر می‌اندازد و به حل آن کمکی نمی‌کند.

 با این تفاسیر و ادامه روند کنونی آیا بانک مرکزی راه گریزی جز چاپ پول دارد؟

نه، قطعاً بانک مرکزی مجدداً مجبور به انتشار پول خواهد شد و حجم آن هم قابل توجه خواهد بود. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها