سرگیجه در بحران
مسوول فردای زلزلهزدگان در ایران کیست؟
زخم زلزله چند هفته بعد از وقوع آن سر باز میکند. وقتی منطقه از رفتوآمد چهرهها و مسوولان خالی میشود. وقتی جنازهها دفن میشود و مصدومان یکییکی از بیمارستان ترخیص میشوند. آنگاه که امدادگران منطقه را خالی میکنند و زلزلهزدگان باقی میمانند و ویرانه شهرشان.
زخم زلزله چند هفته بعد از وقوع آن سر باز میکند. وقتی منطقه از رفتوآمد چهرهها و مسوولان خالی میشود. وقتی جنازهها دفن میشود و مصدومان یکییکی از بیمارستان ترخیص میشوند. آنگاه که امدادگران منطقه را خالی میکنند و زلزلهزدگان باقی میمانند و ویرانه شهرشان.
زلزلهزدگان اما کمکم باید به زندگی عادی بازگردند و برای این بازگشت، نیاز به تامین مالی دارند. ابتدا سیل کمکهای مردمی در راه است و وعدههای دولتی و کمکهای داخلی و خارجی. دولت و سازمانهای مربوطه وعده میدهند که شهر را بازسازی میکنند. اما تجربه چند زلزله قبل چنین چیزی را نشان نمیدهد. در رودبار به دلیل کمبود اعتبارات عمرانی مردم تا یک دهه پس از زلزله در خانههای موقت زندگی میکردند، خانههای بازسازیشده ورزقان ناایمن ساخته شدند. زیرساختهای اقتصادی بم هیچگاه ترمیم نشد و نابودی کارخانهها و واحدهای تولیدی و زیرساختهای اقتصادی سبب شد مردم بم مقروضترین مردم ایران به شبکه بانکی باشند.
در 116 سال گذشته، 207 حادثه طبیعی در ایران رخ داده. حوادثی که جان 156 هزار نفر را گرفته و 5 /23 میلیارد دلار خسارت مالی بر جای گذاشته است. اگرچه بسیاری از این حوادث طبیعی خسارات جانی و مالی محدودی داشته، اما از سال 69 تاکنون و در یک بازه 27 ساله ایران پنج زلزله عظیم به خود دیده است. در زلزله رودبار و منجیل 200 هزار واحد مسکونی با خاک یکسان شد. میزان تخریب در زلزله بم 90 درصد بود. در زرند که میزان خساراتش کمتر بود هشت هزار خانه تخریب شد و در ورزقان 18 هزار واحد مسکونی. در زلزله کرمانشاه هم 31 هزار واحد مسکونی از دست رفته. به این لیست باید خسارات بزرگ از دست رفتن زیرساختها، هزینههای بهداشت و درمان را هم اضافه کرد. اما چه کسی به راستی مسوول بازسازی و تامین مالی زلزله در ایران است؟ خسارتهای مالی مستقیم و غیرمستقیم زلزله را چه کسی باید تامین کند؟ مسوول فردای زلزلهزدگان در ایران کیست؟