کارآفرین بیمارستان
مروری بر اقدامات و فعالیتهای خاندان نمازیشیراز
بعید میدانم به شیراز سفر کرده باشید و مسیر طولانی بلوار مدرس از فرودگاه تا میدان ولیعصر را طی نکرده باشید و بعیدتر میدانم از میدان ولیعصر به سمت زیرگذر کریمخان زند به مقصد خیابان زند حرکت نکرده باشید. مادامی که در آن زیرگذر طولانی و حدوداً چنددقیقهای، مسیر را طی میکنید، بد نیست بدانید از دل تاریخ شیراز میگذرید.
بعید میدانم به شیراز سفر کرده باشید و مسیر طولانی بلوار مدرس از فرودگاه تا میدان ولیعصر را طی نکرده باشید و بعیدتر میدانم از میدان ولیعصر به سمت زیرگذر کریمخان زند به مقصد خیابان زند حرکت نکرده باشید. مادامی که در آن زیرگذر طولانی و حدوداً چنددقیقهای، مسیر را طی میکنید، بد نیست بدانید از دل تاریخ شیراز میگذرید. بر فراز مسیری که اتومبیل شما با شتاب زیادی مسیر را میپیماید، ارگ کریمخان زند با کوهی از خاطرات، بازدیدکنندگان کلاه فرنگی، و بازار زیبای وکیل با انبوهی از جمعیت پراکنده در آن، زمان را طی میکنند. اما شما مسیر خود را ادامه میدهید... چنانچه از زیرگذر زند به خیابان طویل کریمخان زند میرسید، در راستای این خیابان همیشه شلوغ و آباد حرکت میکنید. در انتهای این خیابان طویل آن چیزی که توجه همگان را به خود جلب میکند و شاید کمتر کسی متوجه وجود آن نشده باشد، بیمارستان بزرگ نمازی است. این بیمارستان در راستای خیابان زند واقع شده، جایی که خیابان زند را به سمت میدان دانشجو هدایت میکند. نام این بیمارستان برگرفته از خاندان بزرگ نمازیشیراز است.
در این نوشته کوتاه، نگاهی به فعالیتهای اقتصادی و کوششهای این خاندان بزرگ در جهت خدمت و رفاه مردم شیراز میافکنیم.
خاندان نمازی فعالیتهای اقتصادی خود را خارج از ایران انجام داده و ثروتهای تولیدشده را در جهت خدماتی در زمینههای آموزشی، تامین آب سالم و ارائه خدمات درمانی و... به ایران انتقال میدادند. در راستای فعالیتهای اقتصادی این خاندان میتوان به تجارت انواع کالا در بندر هنگکنگ اشاره کرد. این تجارتها در اواخر دوره قاجار و پیش از جنگ جهانی اول از طریق محمدحسن نمازی، بزرگ این خاندان، از شیراز به هنگکنگ توسعه یافت. محمدحسن نمازی فعالیتهای تجاری خود را از مسیر دریایی و انتقال بار، از هنگکنگ به بنادر جنوبی ایران، بصره، بمبئی و بالعکس انجام میداد. از جمله کالاهایی که در امور تجارت نقش بسزایی داشت، تریاک و محصولات کشاورزی بود که از ایران به بازار چین و هنگکنگ صادر میشد. این صادرات محصولات کشاورزی صرفاً از ایران به دیگر نقاط محدود نمیشد، بلکه در دورانی از تاریخ، که ایران با بحرانهای کمبود مواد غذایی مواجه شده بود، صادرات محصولاتی نظیر برنج، گندم و جو از چین به بنادر جنوبی ایران، نقش مهمی در کاهش بحرانهای مواد غذایی داشت. دراین هنگام مردم بوشهر و دشتستانیها طی جنگ جهانی اول در حال مبارزه با نظامیان انگلیسی بودند. در آن دوران منطقه فارس مانند بسیاری از مناطق، دچار کمبود مواد غذایی شد. به دلیل محدودیتهای دولت انگلیس، امکان ورود کالا از هندوستان وجود نداشت، اما محمدحسن نمازی با استفاده از کشتیهای خود، از بنادر چین، این کمبودها را به سهم خود و تا جای ممکن جبران میکرد. اما دیری نپایید که با مخالفتهای نیروهای انگلیسی مواجه شد و در نهایت این کشمکشها به تصرف محمولههای کشتیها از سوی نظامیان انگلیسی منجر شد. طی این اتفاقات محمدحسن نمازی بخشی از ثروت و سرمایهاش را از دست داد و تصمیم بر بازگشت به شیراز گرفت، و در نهایت حدود سال 1310 در زادگاهش شیراز، دار فانی را وداع گفت.
یهناگاتویوکیچی در سفرنامه خود به ایران و آناتولی شرحی از واردات و صادرات تریاک در دوران خاندان نمازی را بازگو کرده است. وی در بخشهایی از مکاتباتش با محمدحسین نمازی مینویسد:
♦ نواحی تولید تریاک در فارس فسا، داراب، اصطهبان، کازرون، آباده، بوانات، نیریز و جهرم است. با اینکه در یزد تریاک بسیار به عمل میآید، تجار آنجا از فارس، اصفهان و خراسان تریاک میآورند و در یزد تصفیه و آماده صدور میکنند.
♦ تفاوتی میان تاجر ایرانی و صادرکننده خارجی نیست و دولت ایران به هرکسی به آسانی اجازه صدور میدهد.
♦ رسم و راه تجار ایران و تجار هنگکنگ تفاوت خاصی ندارد، اما معامله و فروش امانی اختلاف رویهای دارند، و در فروش امانی هم درصدی به تناسب حجم فروش حقالزحمه میگیرند.
♦ حکومت تایوان میتواند بیواسطه از تجار ایرانی تریاک بخرد، اما باید تاریخ تحویل کالا و قیمت آن را بعد از رسیدن محموله به ساحل خلیجفارس معین کنیم، زیرا که در ایران شیوه معامله هنوز تثبیت نشده و قیمت هم در نوسان است. از اینرو نمیتوان در فروش به حکومت تایوان، از پیش متعهد به قیمت معین شد.
♦ در خرید تریاک از تجار محلی، کرایه حمل هر صندوق به مبالغ زیر خواهد بود: از اصفهان تا شیراز:40 قران. از شیراز تا بوشهر:60 تا 70 قران. از بوشهر تا هنگکنگ: 13 دلار. از هنگکنگ تا تایوان: پنج دلار و هشت سنت. معلوم است که اگر حکومت تایوان تریاک را بیواسطه در ایران بخرد و قیمت را نقد بپردازد، از خرید در هنگکنگ ارزانتر میشود و باز در خرید به مقدار بیشتر، قیمت هر صندوق ارزانتر است. قیمت هر صندوق به تناسب طرز پرداخت و محل پرداخت هم تفاوت میکند.
♦ حکومت ایران در تجارت خارجی تریاک مداخله نمیکند، و مقررات محدودکنندهای در این باره وجود ندارد. هرکس میتواند تریاک بکارد و هرکس میتواند در معامله و تجارت آن وارد شود. مالیات خاصی هم برای تریاک وضع نشده است، و مالیاتی که از محصول تریاک گرفته میشود، جزئی از مالیات ارضی یا زراعی است. در موقع حمل تریاک هم از آن عوارض دروازه گرفته میشود.
♦ مالیات صادرات تریاک: در اصفهان برای هر صندوق 12 قران و 10 شاهی، در شیراز برای هر صندوق 11 قران و پنج شاهی، در بوشهر برای هر صندوق 26 قران، در بندرعباس برای صدور تریاک از صادرکننده ایرانی 5 /3 درصد و از بازرگان خارجی پنج درصد حق گمرک گرفته میشود.
در فارسنامه ناصری درباره دامنه فعالیت تجار بینالمللی، مانند خاندان نمازی عباراتی تصویر شده است:
«حاجی میرزا محمد تاجر شیرازی در زمان زندگیاش جز صیت سوداگری او را کسی نشنید و جز کاروان تجارت او را کسی ندید، عامل و گماشتگانش از حدود چین تا اقصی بلاد فرنگستان پراکنده بودند.» و همچنین در جایی دیگر آمده: «حاجی محمدهاشمخان تاجر نمازیشیرازی سالها در بندر بمبئی مشغول تجارت بود، و در بیشتر بلاد هندوستان و ایران عامل و وکیل برای رواج تجارت خود میداشت و سالها به ریاست تجار ایرانی ساکن بمبئی برقرار بود.»
از جمله اقدامات مهم دیگر خاندان نمازی تاسیس مدرسهای چهار کلاسه بود که در سال 1322 تاسیس شد و در راستای گسترش آموزش در منطقه نقش مهمی را ایفا کرد. این مدرسه را طی سالهای بعد، مهدی نمازی گسترش داد و از چهار کلاسه به شش کلاسه توسعه یافت، و همچنین در کنار آن دوره متوسطه و همچنین مدرسه فنی و حرفهای ساخت و بخش قابل توجهی از هزینههای مدرسه را شخصاً میپرداخت. فعالیت در امور تجارت و واردات و صادرات کالا از ویژگیهای خاصه خاندان نمازی بهشمار میرفت. چنانکه مهدی نمازی نیز، همانند سایر خویشان خود پس از تحصیل به امور تجارت پرداخت. صادرات کتیرا از ایران به اروپا و آمریکا یکی از فعالیتهای تجاری وی بود، علاوه بر آن در واردات ماشین سواری بیوک در کنار سرمایهگذاری صنعتی در برخی از کارخانههای نساجی و... نیز فعالیت میکرد. مهدی نمازی در کنار تجارت، در امور سیاست نیز نقشی داشت. از دوره نهم تا چهاردهم مجلس به مدت پنج دوره 1324-1311 به عنوان نماینده شیراز در مجلس شورای ملی انتخاب شد، همچنین در دوره اول مجلس سنا در سال 1328 برگزیده شد و طی چند دوره سناتور انتخابی شیراز بود. مهدی نمازی در راستای اقدامات پدر خود در زمینه گسترش خدمات آموزشی نیز فعالیت میکرد که پیشتر در این باره سخن به میان آوردیم.
از میان اعضای این خاندان، محمد نمازی فرزند محمدحسن، به صورت نوآورانه در فعالیتهای خیریه نقش داشت. وی در شیراز متولد شد، دوران کودکی را در هنگکنگ و جوانی را در شیراز و تهران سپری کرد. در دوران محمد نمازی کارخانه نساجی فخر رازی متعلق به خانواده نمازی، در حال ورشکستگی بود، اما با خرید درصدی از سهام آن از سوی هوشنگ انصاری، که به حمایت محمد نمازی، برای کسب علم به خارج فرستاده شده بود، احیا شد. هوشنگ انصاری پس از بازگشت به ایران، معاون جهانگیر آموزگار (وزیر بازرگانی دولت امینی) شد و پس از خرید سهام کارخانه از سوی عالیخانی (وزیر اقتصاد وقت) و سازمان برنامه و با موافقت محمد نمازی مدیریت کارخانه را بر عهده گرفت. او مدیری موفق بود و همین ویژگیهای وی سبب شد به عنوان سفیر ایران معرفی شود و به سبب اختیاراتی که داشت توانست در راستای فعالیتهای خیرخواهانه محمد نمازی همکاری کند.
سالها پیش رکنزاده آدمیت در وصف محمد نمازی گفته بود:
آقای حاجمحمد نمازی فرزند مرحوم حاجمحمدحسن کریمی بلندهمت وطندوست است. از شیراز به کشور اتازونی آمریکا رفته است و در آنجا به تجارت پرداخته و سرمایه و ثروت کافی به هم رسانیده و چون خود را مستغنی دیده است، به خیال خدمت به همشهریان افتاده و مخارج لولهکشی آب شیراز و تاسیس بیمارستان عالی نمازی را بر عهده گرفته است (رکنزاده آدمیت، دانشمندان و سخنسرایان فارس، ج 2، صص 408-406).
محمد نمازی در زمان جنگ جهانی دوم، پس از گذشت 20 سال فعالیتهای اقتصادی در آمریکا به ایران بازگشت و این آغازی بود در جهت شروع اقدامات خیرخواهانهای که تاکنون برجای مانده است. در سال 1326 با هزینه شخصی خود بخش قابل توجهی از مخارج لولهکشی آب شیراز و تاسیس بیمارستان نمازی را بر عهده گرفت. وی با خود عهد بسته بود در صورت موفقیتش در امور اقتصادی، بخشی از درآمد خود را صرف امور خیریه کند. او در ابتدا تصمیم بر تاسیس مجتمع بهداشتی درمانی داشت، اما سپس متوجه علت پدید آمدن بسیاری از بیماریهای گوارشی و واگیردار شد، و دانست با نوشیدن آبهای غیربهداشتی این بیماریها در سطح شهر شیوع پیدا میکنند. پس تصمیم بر آن گرفت تا در رفع این مشکل، دست به اقدامی بزرگ بزند. در آن زمان هنوز تهران نیز از آب لولهکشی برخوردار نبود و آب شهر به صورت سنتی و غیربهداشتی تامین میشد. با موافقت شهرداری شیراز، شرکتی به نام بنگاه آب شیراز تاسیس کرد، تا شهرداری با استفاده از دو رشته آب قنات، آنها را تصفیه کند و از طریق لوله در اختیار ساکنان شهر قرار دهد. در اردیبهشت 1324 محمد نمازی با بنگاه الکساندر گیب (مهندسین مشاور) قراردادی برای مطالعه طرح و تنظیم عملیات لولهکشی امضا کرد. پس از مطالعه مشخص شد آب قناتها حتی نصف جمعیت فعلی را کفایت نمیکند و آوردن آب به این شهر، نیازمند 20 کیلومتر لولهکشی است، از اینرو طرح استفاده از منابع آب زیرزمینی از طریق چاه عمیق را ارائه داد. اجرای این طرح با تاسیس شرکت سهامی، عرضه سهام و تامین سرمایه شروع شد. از آنجا که سرمایه شرکت برای اجرای طرح کافی نبود، تعدادی از سهامداران، سهم خود را به محمد نمازی فروختند و او هزینه اجرای طرح را بر عهده گرفت. حفر 10 حلقه چاه، ایجاد تصفیهخانه بزرگ، دستگاه تلمبهزنی برای انتقال آب به مخزن، ایجاد کارخانه برق مستقل برای تامین انرژی مورد نیاز تلمبهزنی و ایجاد شبکه لوله اصلی و فرعی برای توزیع آب به منازل، بخشی از این پروژه بود. چون سرمایه شرکت برای هزینه لولهکشی، کافی نبود، وی 10 میلیون ریال از درآمد موقوفه بیمارستان نمازی را به عنوان وام در اختیار بنگاه آب شیراز گذاشت، تا امکان لولهکشی فراهم شود. این طرح در ابتدا ساده مینمود و تصور میشد تنها به ساختمانهای تصفیهخانه و یک شبکه اصلی لوله نیاز باشد و مجموعاً بیش از 20 میلیون ریال هزینه نداشته باشد، اما هزینه اجرای آن چند برابر برآورد اولیه تمام شد. صاحبان خانههای شخصی، هزینه لولهکشی فرعی را با پرداخت حق انشعاب تامین کردند. در خرداد 1327 لولههای اصلی نصب شد و در سال بعد ساختمان تصفیهخانه و کارخانه برق احداث شد و سرانجام این طرح پس از پنج سال در شهریور 1329 به نتیجه رسید. در آغاز کار، مناطق جنوبی شهر از تامین مخارج لولهکشی ناتوان بودند، از اینرو شیر عمومی نصب شد. به روایتی مبالغهآمیز تا پایان سال 1331 حدود 12 هزار خانه از لولهکشی آب برخوردار شدند. لولهکشی شیراز تقدم پیشگیری بر درمان را نشان میداد و این امکان را فراهم میکرد که از بیماریهای گوناگون ناشی از آب غیربهداشتی جلوگیری شود. پس از این اقدامات برخی شهرهای دیگر نیز با استفاده از تجربه شیراز اقدام به لولهکشی کردند. نمازی تصمیم گرفت کل دستگاه لولهکشی، تصفیهخانه و... را وقف کند و در نهایت شرکت سهامی آب، منحل شد.
در اواسط دهه 20 خورشیدی، محمد نمازی بیمارستان نمازی را تاسیس کرد. وی در این راستا یکی از بهترین باغهای شیراز به نام کفشگر را خریداری کرد و ساختمانی در آنجا ساخت و سپس برای ارائه آخرین تحقیقات و تکنولوژیهای پزشکی آن را به نام بنیاد ایران در نیویورک به ثبت رساند و تعدادی از آمریکاییان ایراندوست و خیر را به عنوان هیات امنا به عضویت این انجمن خیریه درآورد. محمد نمازی ساختمان بیمارستان و ساختمانهای دیگر وابسته به آن را وقف کرد. آنچه به عنوان حق درمان گرفته میشد صرف بیماران نیازمند میشد، زیرا آنان از پرداخت هزینه درمان معاف بودند. این بیمارستان در سال 1332 شمسی به منظور ارائه خدمات اورژانس، داخلی، قلب، اطفال، نوزادان، جراحی و اعصاب تاسیس شد و در 7 خرداد 1334 شروع به کار کرد. نمازی در جهت پیشرفت و توسعه این بیمارستان برنامههایی داشت. به عنوان مثال قصد داشت با اضافه کردن سه بلوک به شکل حرف تی انگلیسی، ساختمان قدیم را توسعه دهد اما پس از انجام کارهای مقدماتی و شروع به کار در سال 1351 و در سن 57سالگی دار فانی را وداع گفت.
بیمارستان نمازی طی سالهای 1367 تا 1377 به جهت ساختمانی گسترش چشمگیری داشت و در سالهای1378-1377 بیش از 1700 دانشجوی پزشکی و 600 پرستار، دورههای مختلف را در این بیمارستان گذراندند.
این بیمارستان تا به امروز یکی از مجهزترین بیمارستانهای سطح کشور است. چنانکه به عنوان بهترین مرکز پیوند کبد در خاورمیانه شناخته شده است که هرساله تعداد کثیری از بیماران به این بیمارستان مراجعه میکنند و همچنین علاوه بر این تخصص، بهترین مرکز جهت عمل دریچه قلب نیز است که از سوی پزشک معروف و توانا امیر غفران انجام میشود. توانایی و زبردستی این پزشک از آنرو زبانزد همه متخصصان شده است که عمل دریچه قلب را با کمترین شکاف بر بدن و تنها از طریق یک حفره انجام میدهد.
اقدامات نیکوکارانه مهدی و محمد نمازی سبب ترغیب بسیاری از مقالهنویسان شد. چنانکه یکی از مقالهنویسان مجله شهرداری اصفهان در سال 1338، در راستای تایید اقدامات این خاندان، و همچنین نقد ثروتمندان اصفهانی نوشت که چرا در اصفهان مثل شیراز، نیکوکاری به لولهکشی آب شهر توجه نمیکند، چراکه این لولهکشی در جهت بهبود وضعیت سلامت و درمان مردم شهر است.
او در این راستا در توصیفی مبالغهآمیز مینویسد: سراسر شهر شیراز لولهکشی شده و آب تصفیهشده در اختیار فقیر و غنی گذاشته شده و همین امر موجب شده که در سالهای اخیر مردم شیراز از شر ابتلا به بسیاری از امراض رهایی یابند. بیمارستان نمازی در سراسر ایران بینظیر است. دبیرستان و هنرستان صنعتی نمازی از حیث ساختمان و وسایل از بهترینها به شمار میرود و همه اینها در حالی است که ثروت اصفهانی از جهت مقدار چند برابر شیرازی است.
فعالیتهای ذکرشده تنها بخشی از فعالیتها و اقدامات این خاندان بزرگ است که در راستای پیشرفت و سازماندهی شهر نقش بسزایی داشته است.