درونزایی برای توسعه
توسعهدهنده صادرات غیرنفتی چه عواملی هستند؟
کشورهای مختلف به علم، فناوری و نوآوری به مثابه منابع کلیدی برای کسب مزایای رقابتی و همچنین به منزله ابزاری اساسی برای بهبود بخشیدن سطح زندگی مردم مینگرند و از تمامی ظرفیتهای تولیدی موجود برای ارتقای مولفههای نوآورانه استفاده میکنند.
کشورهای مختلف به علم، فناوری و نوآوری به مثابه منابع کلیدی برای کسب مزایای رقابتی و همچنین به منزله ابزاری اساسی برای بهبود بخشیدن سطح زندگی مردم مینگرند و از تمامی ظرفیتهای تولیدی موجود برای ارتقای مولفههای نوآورانه استفاده میکنند. در تحولات اقتصادی اخیر، نوآوری نقش مهمی در تمامی کشورها ایفا میکند، به طوری که در حال حاضر، سیاستگذاری عمل و نوآوری اساسیترین فعالیت دولتها در ارتباط با پیشرفتهای اقتصادی قلمداد میشود. طبق مدلهای رشد درونزا که برای اولین بار از سوی رومر (1986) ارائه شده نوآوریهای فنی در بخش سرمایه انسانی و تحقیق و توسعه، ذخایر علمی را تحت تاثیر قرار میدهند. ذخایر علمی در تولید کالاهای نهایی مورد استفاده قرار میگیرد و مقدمات پیشبرد اهداف بلندمدت اقتصادی را فراهم میآورد. در محور این مدل، نوآوری داخلی، محرک رشد مستمر و باثبات و افزایش قدرت رقابتپذیری است. از اینرو فناوری به عنوان یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی و صنعتی کشورها مطرح است. توجه به ظرفیتهای موجود و باقابلیت از طریق نوآوری میتواند موقعیت صادراتی یک کشور را به وسیله ایجاد زمینه برای تولید محصول جدید و کاهش هزینه تولیدات ارتقا دهد، از اینرو انتظار میرود فعالیتهای همراه با نوآوریهای جدیدتر و بیشتر به صادرات بالاتر منجر شود. زیرا فعالیتهای نوآوری سبب ایجاد روشهای جدید تولید کالاها و خدمات با هزینههای پایین میشود.
برخی از کشورهای در حال توسعه به ویژه کشورهای آسیایی با بازتخصیص منابع به سمت تولیدات مبتنی بر دانش، در صادرات این نوع از کالاها نیز پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند. برای مثال، چین درصدد ایجاد زمینههای لازم بهمنظور تحریک انگیزهها برای حضور فعال در پارکهای فناوری است، در حالی که سنگاپور به دنبال جذب نخبگان فناوری برتر در خارج از مرزهای خویش است. چنین روندی برای فعالیت هرچه بیشتر در عرصه صادرات با فناوری برتر در سایر کشورهای در حال توسعه نیز کاملاً مشهود است که بیانگر افزایش توجه و تمایل جهانی به سمت صادرات فناوری برتر است. از سویی با توجه به این موضوع که فرآیند ارزآوری غالب اقتصادهای در حال توسعه بیشتر به منابع طبیعی همانند نفت و فرآوردههای نفتی متکی است و تعیین قیمت آنها در بازارهای بینالمللی که همواره دستخوش نوسانات و تغییرات ناگهانی هستند، صورت میپذیرد همچنین با توجه به ویژگیهای این محصولات و تجدیدناپذیر بودن این منابع و اتکای بیش از حد به آن بهمنظور ارزآوری برای واردات کشورهای در حال توسعه، بررسی عوامل تاثیرگذار بر صادرات کالاها و خدمات جدید مبتنی بر فناوری ضرورت مییابد. با روند جهانی شدن اقتصاد، دانش و فناوری، تشدیدکننده تقاضا برای استعدادها، منابع فیزیکی، انتقال فناوری و سرمایهگذاری در جهان است. در این راستا، نهتنها صنایع با فناوری بالا موتور رشد اقتصادی جهان خواهند بود بلکه این صنایع امتیاز مهمی در راستای باقی ماندن کشورها در بازار رقابتی جهان به شمار میروند. از اینرو سطح صنایع با فناوری بالا عامل تعیینکننده سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی و نوع نقش کشور در اقتصاد جهانی است. لذا اگرچه تولیدات هر کشور به تنهایی میتواند، به عنوان معیاری برای سطح رفاه آن کشور قلمداد شود، اما در ادبیات جدید در این زمینه، نهتنها تولید، بلکه سطح فناوری به کار گرفته شده تولید در هر کشور نیز از اهمیتی اساسی برای رتبهبندی مناطق از دیدگاه سطح توسعهیافتگی قلمداد میشود. باید یک حرکت اساسی برای ترکیب نظاممند ابزار، دانش فنی و اطلاعات لازم برای به کارگیری مهارتهای انسانی موردنیاز برای استفاده از دانش و ابزار صورت پذیرد تا درونزایی اتفاق بیفتد و زمینه توسعه صادرات را به معنی واقعی فراهم آورد. صادرات به طور عام و صادرات با فناوری برتر به طور خاص، فعالیتی بسیار پیچیده و دارای ظرافتهای خاص خود است. نرخ سریع تغییرات فناوری، چرخههای حیات کوتاه تولید و رقابت شدید جهانی، موجب تسریع در ایجاد و گسترش محیط رقابتی در بیشتر کشورها شده و فشار روی کشورها به منظور توسعه مداوم دانش و فناوری جدید برای بقا و موفقیت بلندمدت رقابتی افزایش یافته است. یکی از چالشهای رودرروی اکثر کشورهای موفق در زمینه صادرات، چگونگی کسب و حفظ مزیت رقابتی از طریق حمایت از فعالیتهای نوآورانه درونزاست از این رو گسترش و ارتقای سطح کمی و کیفی تولیدات مرتبط با صادرات دانشمحور، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. بسط و ارتقای فعالیتهای نوآورانه از کانال فراهمآوری دادههای لازم برای صادرات و تولیدات دانشمحور، امکان حرکت از اقتصادی منابع و سرمایهمحور به اقتصادی دانشبنیان را میسر میکند. نوآوری از طریق ایجاد مزیت نسبی در تولیدات، منجر به ایجاد روشهای جدید تولید کالا و خدمات با هزینههای پایین میشود و موقعیت رقابتی کشور را بهبود میبخشد. زیرا موقعیت انحصاریای فراهم میکند که رابطه مبادله کشور را بهبود میبخشد. به بیان دیگر مزیت رقابتی نیازمند ورود موفق به بازارهای بینالمللی است. رقابتپذیری صادرات به سطح مزیتهای فناورانه بالا از قبیل سرمایهگذاری روی فعالیتهای وابسته به نوآوری، همانند سرمایهگذاری در فعالیتهای تحقیق و توسعه برای ارائه محصولات و فرآیندهای تولیدی جدید، مرتبط میشود. مطالعات انجامشده بر روی بیش از 50 بنگاه اقتصادی دنیا نشان داده که سیاستهای انتخابی برای صادرات و بهبود نوآوری از طریق دسترسی به فناوریهای جدید و تجمیع درآمد با افزایش سرمایهگذاری در بخش نوآوری به افزایش صادرات میانجامد. همچنین استفاده از راهبردهای مشوق رشد و توسعه نوآوری به سطوح بالاتر رقابتپذیری در تولیدات مبنی بر فناوری برتر منجر میشود و میتواند توسعهدهنده صادرات غیرنفتی شود. برای تحقق این مهم باید چند اصلاح فرآیند انجام پذیرد.