تقویت زنجیرههای ارزش منطقهای
راهکارهای افزایش صادرات ایران و پایدارسازی آن چیست؟
تحقیقات انجامشده در اقتصاد مقیاس نشان میدهد که عمده صنایع ایران در مقیاس ناکارآمد تولید میکنند و برای رسیدن به بهینه تولید باید 200 تا 700 درصد به مقیاس تولید فعلی خود بیفزایند، ناکارایی مقیاس در صنایع، چوب و محصولات چوبی، صنایع کاغذ و انتشارات، صنایع تولید فلزات اساسی، صنایع تولید ماشینآلات و تجهیزات به مراتب بیش از بقیه بخشهای صنعت ایران است.
وضع موجود
تحقیقات انجامشده در اقتصاد مقیاس نشان میدهد که عمده صنایع ایران در مقیاس ناکارآمد تولید میکنند و برای رسیدن به بهینه تولید باید 200 تا 700 درصد به مقیاس تولید فعلی خود بیفزایند، ناکارایی مقیاس در صنایع، چوب و محصولات چوبی، صنایع کاغذ و انتشارات، صنایع تولید فلزات اساسی، صنایع تولید ماشینآلات و تجهیزات به مراتب بیش از بقیه بخشهای صنعت ایران است.
با اینکه در اندازه اقتصاد فعلی نیز امکان تولید یک محصول همگن برای همه سلایق وجود ندارد، به دلیل مصرف منابع گذشته (نفت) و آینده (آب)، رفاه مصنوعی حاصل منجر به بخشبندی پراکنده بازارهای مصرفی شده و بخش تولید کشور، با مشکل دائمی در فروش و فشار نقدینگی مواجه است. این ناکارآمدی مقیاس تخصیص اعتبارات بیش از حد مجاز شبکه بانکی را باعث شده و عدم کفایت سرمایه بانکها و موسسات اعتباری، خطر هجوم بانکی (Bank Run) را رقم زده است.
مفهوم زنجیره ارزش جهانی
برخلاف وجه تسمیه زنجیره جهانی ارزش، در عالم واقع بیشتر زنجیرههای ارزش، منطقهای است به طوری که:
♦ اقتصاد جهان همچنان از نظر منطقهای و جدا شده پیش میرود به طوری که ما سه ابرکارخانه آسیا، اروپا و آمریکای شمالی داریم.
♦ آنچه مهم است، ارزش افزوده نیست بلکه اشتغال و توزیع شغلهای پردرآمد است.
♦ سیستمهای تولید منطقهای، به شکل یک خط تولید مستقیم که از چند ایستگاه عبور میکند، نیست بلکه شامل شبکههای پیچیدهای از هابها و شعاعهای جانبی آن هستند.
امروز به لطف تقویت نظام آماری تجارت جهانی، مشخص شده که حدود 80 درصد تجارت جهانی ناشی از عبور نهادهای واسط بین زنجیرههای تولید در کشورهای مختلف است. به عبارتی دو شاخص مشارکت در زنجیره جهانی ارزش (GVC) و میزان ارزش افزوده خارجی در تولید (FVA) در ادبیات جدید ظهور یافته است. این شاخصها بیان میکند که از بهای تمامشده ارزش یک گوشی 999 دلاری آیفون X که در چین تولید میشود، شاید پنج درصد به کشور چین برسد، 40 درصد هزینه طراحی است که به صاحب برند تعلق دارد و مابقی نصیب کشورهای تولیدکننده قطعات فناوریک میشود. تقسیم ارزش در زنجیره ارزش (منحنی لبخند)، به گونهای است که دو سوی طراحی، تحقیق و توسعه در ابتدای زنجیره ارزش و بخشهای بازاریابی و خدمات پس از فروش در انتهای زنجیره ارزش بیشترین سهم از ارزش افزوده یک زنجیره ارزش را نصیب خود میکنند.
تنها راه برونرفت کشور از تله حاصل از نفرین منابع، صادراتگرایی است، در سنجش امکان جهش صادرات صنایع کشور و انتخاب بخشهای پیشران، شاخصهای کمی از جمله شاخص هزینه تولید داخلی (DRC)، شاخص مزیت نسبی آشکارشده (RCA) محاسبه میشد و گزارشات کیفی ارزشمندی از جمله استراتژی توسعه صنعتی (مسعود نیلی و همکاران- دهه 80) و استراتژی توسعه صنعتی کشور (وزارت صمت-1393) ایجاد شده است.
با توجه به فاصله طولانی ایران از اقتصاد جهانی و سلطه مالی آمریکا بر مراودات جهانی، سوالات اساسی در روز صادرات این است که چه بخشهایی از مزیت بالقوه صادراتی برخوردارند؟ در چه برساخت نهادی این مزیتهای بالقوه بالفعل میشود؟ و جسورانهتر آنکه دستور کار اقتصادی سفارتخانههای ایران در کشورهای مختلف جهان چیست؟
راهبرد بلندمدت: تثبیت زنجیرههای ارزش منطقهای
هر کشوری قبل از ورود به سازمان تجارت جهانی، عضو حداقل 15 پیمان منطقهای است به طوری که در غرب ایران پیمان شورای همکاری خلیج فارس وجود دارد که فرصتهای ارائه صدور خدمات به این منطقه بیش از صادرات کالاست. صدور خدماتی چون بهداشت و درمان، پیمانکاری عمومی، ساختوساز و نگهداری زیرساختها، بازاریابی و خدمات پس از فروش کالاهای فناوریک، میتواند از جمله مزیتهای ایران باشد. در صادرات صنعتی نیز با بهرهگیری از مزیت فاصله و تنوع غذایی در کشور، صادرات محصولات کشاورزی، غذایی و آشامیدنی به خاورمیانه خاکگرفته پس از جنگ و تحریم، چون سوریه، عمان، قطر، عراق و یمن در برنامه قرار گیرد.
در شرق ایران، پیمان منطقهای دیگری در حال شکلگیری است که عمدتاً حوزه نفوذ چین است اما با توجه به اَبَربحران بیآبی کشور و پرآبی کشورهای آسیای میانه به ابربحران بیآبی کشور، ایران میتواند بنیانگذار یک زنجیره ارزش منطقهای محصولات غذایی و آشامیدنی از شرق به غرب خود باشد به طوری که محصولات کشاورزی و دامی از آسیای میانه به صنایع تبدیلی ایران وارد شود و با صادرات به بازار مصرفی و گردشگری کشورهای عربی و از مسیر ترکیه به بازار اروپا نیز سرریز شود. البته این مهم نیازمند توافقات امنیتی بلندمدت، راهبردهای اقتصادی-تجاری، همگامسازی نهادها و بسترهای حقوقی کشورهای منطقه است.
راهکار میانمدت: تقویت زنجیرههای ارزش فرامنطقهای
اما در فرامنطقه، ایران با توجه به مختصات و شرایط سیاست خارجی خود در برابر نظام جهانی میتواند در صادرات محصولاتی که وابستگی کمتری به زنجیرههای جهانی ارزش دارد، سرمایهگذاری کند. این بخشها به جز بخش خدمات مالی، در سمت چپ جدول زیر مشخص شده است. قابل توجه آنکه بخش رایانه و خدمات مرتبط، خردهفروشی و تعمیرات، کشاورزی و سایر فعالیتهای کسبوکار، بخشهای مشترک در راهبردهای بلندمدت تثبیت زنجیرههای ارزش منطقهای نیز هست.