لنگر تعادل
نرخ غیرواقعی ارز چطور بر گردشگری کشور اثر میگذارد؟
یکی از عمدهترین مقاصد گردشگری خروجی کشور مربوط به ترکیه است. مقاصدی همچون دوبی، ارمنستان، گرجستان، آذربایجان، تایلند، مالزی و بلغارستان نیز اگرچه سهم بسیاری در گردشگری خروجی ما دارند اما ترکیه همواره در این آمارها جزو رتبههای برتر بوده است.
یکی از عمدهترین مقاصد گردشگری خروجی کشور مربوط به ترکیه است. مقاصدی همچون دوبی، ارمنستان، گرجستان، آذربایجان، تایلند، مالزی و بلغارستان نیز اگرچه سهم بسیاری در گردشگری خروجی ما دارند اما ترکیه همواره در این آمارها جزو رتبههای برتر بوده است. یکی از نخستین دلایل این موضوع مربوط به حضور حدود سه هزار شرکت ایرانی در ترکیه است. بسیاری از گردشگران ما احساس میکنند با سفر به ترکیه میتوانند ارتباطات بیشتری داشته باشند. این موضوع باعث میشود که به اصطلاح گردشگران ایرانی هنگام سفر به ترکیه احساس غریبگی نکنند. از سوی دیگر نیز ترکیه ویزای گردشگران ایرانی را برداشته است. یکی دیگر از عوامل محبوبیت ترکیه برای گردشگران ایرانی تنوع در مقاصد گردشگری این کشور است. برخی گردشگران ایرانی برای مقاصد تفریحی شهر آنکارا در ترکیه را انتخاب میکنند. مقصد استانبول نیز جاذبههای فرهنگی-تاریخی متنوعی برای برخی گردشگران ما دارد.
دلایل کاهشها و افزایشها
در سالهای پیش از این اما برخی اتفاقات موجب کاهش تعداد گردشگران ایرانی به ترکیه شد. از جمله این اتفاقات میتوان به بروز برخی مشکلات امنیتی در کشور ترکیه در سالهای پیش از این، برخورد نامناسب با گردشگران ایرانی از جمله دو بار حمله به اتوبوس گردشگران ایرانی و نیز به قطار تهران-آنکارا، ممنوعیت حضور گردشگران ایرانی در کنار دریاچه وان و سرقت چمدانهای گردشگران ایرانی اشاره کرد.
با وجود همه این اتفاقات اما متاسفانه گردشگران ایرانی مباحث امنیتی مربوط به کشور ترکیه و برخی برخوردهای نامناسب با گردشگران ایرانی را نادیده میگیرند. این در حالی است که در بسیاری از کشورها هنگامیکه یک مقصد گردشگری از لحاظ امنیتی ناامن اعلام شود، اجازه سفر به آن کشور به سختی داده میشود و تورهای گردشگری به آن کشور را کاهش میدهند اما به دلیل نبود برنامهریزی برای گردشگری خروجی در کشور ما این نکات منفی تاثیر آنچنانی بر تعداد گردشگران خروجی ما به ترکیه نداشته است. از سوی دیگر هرچند در سالهای اخیر مسیرهای جایگزینی برای ترکیه از جمله ارمنستان، گرجستان، دوبی، تفلیس، باکو و اخیراً هم مسیرهایی مثل یونان، بلغارستان، روسیه و قزاقستان در نظر گرفته شده است اما چون گردشگری این کشورها نتوانسته به پختگی گردشگری ترکیه برسد، همچنان تمایل گردشگران ما به کشور ترکیه است.
ترکیه در سالهای گذشته برنامههای بسیاری برای رونق مقاصد گردشگری خود پیش گرفته است و اگر اتفاقاتی همچون حملات تروریستی مختلف در این کشور رخ نمیداد، ترکیه در آستانه دستیابی به مقصد گردشگری دوم و سوم در جهان از لحاظ جذب گردشگر قرار داشت. این کشور چیزی حدود 26 سال روی گردشگری خود برنامهریزی و زیرساختهای گردشگری خود را تقویت کرده است.
تاثیر غیرواقعی بودن نرخ ارز
در بحث گردشگری سه عنصر از اهمیت زیادی برخوردار است؛ نخست بحث امنیت، دوم قیمت و سوم نیز کیفیت. هر کشوری که بخواهد گردشگر جذب کند باید در این زمینهها فعال باشد. به عنوان مثال امروزه ایران از لحاظ امنیت در منطقه حرف اول را میزند اما به لحاظ قیمتها و نیز کیفیت مشکلاتی وجود دارد که این مشکلات در بحث کیفیت بسیار بیشتر است. اهمیت بحث کیفیت در این است که حتی با وجود بالا بودن قیمت در برخی مقاصد گردشگری در صورت وجود کیفیت مناسب، این مقاصد میتوانند تعداد بالای گردشگر را به خود جذب کنند اما در کشور ما توامانی بالا بودن قیمت و پایین بودن کیفیت سبب شده مشکلات بسیاری در بحث جذب گردشگر داشته باشیم.
در این میان یکی از نکات بسیار مهم بحث غیرواقعی بودن نرخ ارز در کشور ماست. هرچه ارز به قیمت واقعی خود نزدیک شود، سفر گردشگر ایرانی به خارج از کشور برای او به صرفه نخواهد بود اما هرچه به صورت مصنوعی قیمت ارز را پایین نگه داریم، سفر به خارج از کشور برای گردشگران ایرانی به صرفه بوده و بسیاری ترجیح میدهند مقاصد خارج از کشور را برای سفر خود انتخاب کنند.
این موضوع در زمینه گردشگر ورودی ما نیز صادق است. هنگامیکه نرخ ارز واقعی باشد، گردشگر ورودی نیز به لحاظ قیمتها کم میشود چراکه سفر به کشور برای آنها گرانتر تمام میشود. هنگامی که ارز غیرواقعی میشود، گردشگران ورودی ما بیشتر میشود چراکه در این شرایط گردشگر خارجی میتواند بهتر هزینه کند. این مساله سبب دشوار شدن تنظیم نرخ ارز برای گردشگری ورودی و خروجی برای برنامهریزان شده است. اگر بخواهیم تراز گردشگری ورودی و خروجی را نسبت به نرخ ارز بررسی کنیم، چنین شرایطی در کشور ما وجود دارد.
یکی از دلایل افزایش سفرهای خارجی برای گردشگران ایرانی به نسبت سفرهای داخلی نیز همین غیرواقعی بودن قیمت ارز است. هنگامیکه نرخ ارز پایینتر از قیمت واقعی آن باشد، سفرهای خارجی بیشتری صورت میگیرد اما اینکه چرا در میان مقاصد گردشگری خارجی، بیشترین سهم گردشگران ایرانی مربوط به ترکیه است، به دلایلی است که پیش از این به آن اشاره شد. در واقع غیرواقعی بودن نرخ ارز نه موجب افزایش سفر به ترکیه بلکه موجب بالا رفتن میزان سفر خارجی به نسبت سفر داخلی برای گردشگران ایرانی است. حال با این افزایش سفر برنده کشوری است که بتواند بیشترین زیرساختهای لازم را برای گردشگران خروجی ایرانی تامین کند که تا امروز کشور ترکیه به دلایل بسیاری در این زمینه پیشتاز بوده است.
نیاز به تعادل در تراز گردشگری
نکته اساسی دیگر این است که باید بتوانیم تراز گردشگری خود را با دیگر کشورها متعادل کنیم. امروزه چیزی حدود دو میلیون گردشگر در سال از ایران به ترکیه سفر میکنند در صورتی که حداکثر 500 هزار گردشگر ورودی از ترکیه داریم. به عبارت دیگر تراز گردشگری ما نسبت به ترکیه یک میلیون و 500 هزار منفی است. در همین حال بهطور متوسط هر گردشگر ایرانی در سفر به ترکیه برای مقاصد مختلف تفریحی خود هزار دلار هزینه میکند و بر این اساس نیز باید گفت امروزه گردشگری ایران به نسبت ترکیه دارای یک و نیم میلیارد دلار تراز منفی است.
تلاش ما باید این باشد که در اینگونه موارد تراز گردشگری خود را به سمت مثبت حرکت دهیم و این هدف با سیاستگذاریهای لازم از سوی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به دست خواهد آمد. سازمان میراث فرهنگی نه بهصورت مستقیم بلکه به صورت غیرمستقیم و از طریق دفاتر خدمات گردشگری، میتواند امکانی را فراهم آورد که به همان میزان که برای سفر گردشگر ایرانی به ترکیه تبلیغات انجام میدهند برای سفر گردشگران ترکیه به ایران نیز اقدامات لازم را انجام دهند تا بتوانیم تراز گردشگری خود با ترکیه را متعادل کنیم.
امروزه گردشگری ایران ارزآور نیست و ایران را به عنوان یک کشور گردشگرفرست در دنیا میشناسند. اگرچه سازمان میراث فرهنگی در نشستهای مشترک با دیگر کشورها به قصد توسعه گردشگری ایران به گفتوگو میپردازد اما کشورهای دیگری که برای گفتوگو به ایران میآیند برای توسعه مقاصد گردشگری خود توافقنامههایی را امضا میکنند؛ چراکه میدانند کشور ما یک کشور گردشگرفرست در دنیا محسوب میشود و گردشگر ایرانی نیز در مقاصد گردشگری به خوبی هزینه میکند. سفر این کشورها به ایران برای کسب سهمی از بازار گردشگری ایران است نه افزایش تعداد گردشگران آنها به ایران. هنگامیکه بحث ناامنی در بسیاری از کشورهای منطقه ما پیش آمد، ترکیه، روسیه، مصر، یمن و سودان در این زمینه با کاهش تعداد گردشگر مواجه شدند. این در حالی است که اگر کشور ما میتوانست از این فرصت تاریخی به نفع گردشگری خود استفاده کند، امروزه ایران یکی از قطبهای گردشگری منطقه محسوب میشد. استفاده از این فرصت تاریخی نیاز به برنامهریزی دقیق و شناخت بازارهای گردشگری منطقه داشت اما ما فقط در این زمینه شعار دادیم و اقدام عملی مناسبی برای گردشگر ورودی نداشتیم. آنچه نیاز است، وجود برنامهریزی برای مثبت کردن تراز گردشگری ایران است که متاسفانه امروزه به شدت منفی است. اگر توان مثبت کردن این تراز وجود ندارد، حداقل باید این تراز را متعادل کنیم. همه اینها در حالی است که متاسفانه امروزه حتی با وجود برخی توهینهایی که نسبت به گردشگران ایرانی در ترکیه میشود، همچنان گردشگران ایرانی برای گردشگری ترکیه ارزآور محسوب میشوند و حل این چالش از طریق سیاستگذاری غیرمستقیم سازمان میراث فرهنگی از طریق دفاتر خدمات گردشگری امکانپذیر خواهد بود.