شناسه خبر : 47397 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خون بس

آیا راهبرد «پایان دعوا» جواب می‌دهد؟

رئیس‌جمهور پزشکیان، چه قبل از اینکه آرای لازم برای پیروزی را به دست بیاورد و چه قبل از آن در مناظره‌ها و برنامه‌های تبلیغاتی‌اش، از اهمیت پایان دادن به منازعات سیاسی سخن گفت. او هنوز هم هرجا مجال صحبت پیدا می‌کند، از ضرورت به پایان رسیدن اختلافات داخلی سخن می‌گوید. به باور او شرایط کشور ایجاب می‌کند که گروه‌های سیاسی اختلافات را کنار بگذارند و با هم دست دوستی بدهند تا کشور از این شرایط سخت عبور کند. پزشکیان حتی در اولین جلسه هیات دولت چهاردهم نیز از وفاق ملی گفت و تاکید کرد که اختلافات بین مسئولان برایش نامفهوم است زیرا ریشه همه اختلافات و مشاجرات هوای نفس است، بنابراین اگر تقوا داشته باشیم،‌ اختلافات و دعواها از بین خواهد رفت.

 

هدا احمدی / نویسنده نشریه 

34رئیس‌جمهور پزشکیان، چه قبل از اینکه آرای لازم برای پیروزی را به دست بیاورد و چه قبل از آن در مناظره‌ها و برنامه‌های تبلیغاتی‌اش، از اهمیت پایان دادن به منازعات سیاسی سخن گفت. او هنوز هم هرجا مجال صحبت پیدا می‌کند، از ضرورت به پایان رسیدن اختلافات داخلی سخن می‌گوید. به باور او شرایط کشور ایجاب می‌کند که گروه‌های سیاسی اختلافات را کنار بگذارند و با هم دست دوستی بدهند تا کشور از این شرایط سخت عبور کند. پزشکیان حتی در اولین جلسه هیات دولت چهاردهم نیز از وفاق ملی گفت و تاکید کرد که اختلافات بین مسئولان برایش نامفهوم است زیرا ریشه همه اختلافات و مشاجرات هوای نفس است، بنابراین اگر تقوا داشته باشیم،‌ اختلافات و دعواها از بین خواهد رفت. همچنین آقای پزشکیان چندی پیش در گفت‌وگویی که با سایت رهبری داشت، گفته: «آنچه فوری و ضروری است، اول رفع اختلافات، دست به دست هم دادن و با هم پیش رفتن است ... اول باید در درون خودمان وحدت و انسجام ایجاد کنیم.» در عین حال برخی تحلیلگران راهبرد پایان اختلاف را برای آینده کشور مفید می‌دانند اما برخی معتقدند اگرچه این راهبرد، اخلاقی و قابل ‌احترام است اما ضمانت اجرایی ندارد چون گروه‌های ذی‌نفع صرفاً با نصیحت یا دعوت به رعایت اخلاق، تولید تنش را متوقف نمی‌کنند.

از منظر اقتصاد سیاسی، ریشه بسیاری از درگیری‌های سیاسی تحمیل هزینه گروه‌ها به جامعه یا کسب منفعت از سوی آنان است، که با مقاومت گروه‌های دیگر مواجه می‌شود. البته نوع دیگری هم دارد و آن قطع هزینه‌های از پیش تحمیل‌شده یا منافع کسب‌شده پیشین است که به مقاومت از سوی ذی‌نفع وضع موجود منجر می‌شود. نکته اصلی همین‌جاست. چرا باید افراد داوطلبانه از این مفت‌سواری منصرف شوند؟

رئیس‌جمهور پزشکیان تلاش دارد در همان قالب شخصیتی و رفتاری که وارد کارزار انتخابات شد و سالیان سال است که با آن زندگی کرده، سخن بگوید. شفاف‌سازی و صداقت، بدون منازعات سیاسی. اما نکته مهم این است که علاوه بر تداوم راهبرد آشتی سیاسی از سوی پزشکیان، طی کردن سیر و سلوک سیاسی آن نیازمند فرهنگ‌سازی و شکل‌گیری یک گفتمان جدید سیاسی است. فرهنگ و گفتمانی که در گام نخست باید بر یکسری اصول و مبانی فکری تعریف شده و حل مسائل و چالش‌های موجود کشور صرفاً شعاری نباشد زیرا چه‌بسا هر روشی بدون در نظر گرفتن علم سیاست و احزاب، ممکن است رئیس‌جمهور جدید را در آینده‌ای نزدیک در دام حقه‌های سیاسی و جریانات رقیبش که چندان دل خوشی از او و همراهانش ندارند بیندازد. در این پرونده می‌خواهیم ببینیم بهترین راه‌حل برای پایان بخشیدن به اختلافات داخلی چیست؟ آیا راهبرد اخلاقی «اختلاف بس» می‌تواند به اختلاف‌های داخلی پایان دهد یا خیر.

مشکلات با من دوستت دارم حل نمی‌شود

شاید بهتر باشد برای بررسی موضوعات مطرح‌شده کمی عمیق‌تر نگاه کنیم و تعریفی از دعوای سیاسی ارائه دهیم. شاید بتوان این‌گونه گفت که دعوای سیاسی یعنی دعوای روشی. اصولاً دعواها یا عقیدتی هستند یا روشی یا منشی. وقتی عقیدتی باشند می‌گوییم دعوا بین حق و باطل است و ما بر سر عقیده حق مبارزه می‌کنیم و عده‌ای بر سر عقیده باطل. بنابراین دعوایی که عقیدتی باشد، تکلیفش عیان است. دعوای سیاسی دعوایی روشی و البته مبتنی بر عقیده و نظریه است؛ یعنی فردی اعتقاد دارد که روشی به نتیجه مطلوب خواهد رسید و فرد دیگری تاکید دارد که با روشی دیگر به نتیجه مطلوب می‌رسد. بر همین اساس روش‌ها برای رسیدن به نتیجه متفاوت است. سومین عنوان دعوای سیاسی، دعوای منشی است. یعنی ممکن است علایق و خلق‌وخوی فردی با مسئله مورد نظر همخوانی نداشته باشد ولی بر رفتار خود اصرار شدید دارد. طرف مقابل او که کاملاً خلق‌وخویی برعکس دارد نیز بر تفکرات شخصی‌اش تاکید می‌کند. بنابراین بین دو جریان یا دو فرد دعوا اتفاق می‌افتد. در سال‌های گذشته، گروه‌های سیاسی بر سر مسائل مختلفی دعوا کرده‌اند که بالطبع بعضی از آنها نگرانی‌هایی هم ایجاد می‌کند. محمدصادق جوادی‌حصار، سخنگو و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، در این‌باره، برای تجارت فردا این‌طور تحلیل می‌کند: «دعواها در چند جبهه بوده است. مثلاً دعوا در قوه عقاید بین جریان‌های اصلاح‌طلب، تحول‌خواه و... . یعنی کسانی واقعاً امری را باطل می‌دانند و جریانی را حق. دعوای عقیدتی است و بیشتر معطوف به حوزه دیانت است. یک عده، عده‌ای را بی‌دین تلقی می‌کنند. در این سال‌ها کم ندیدیم که اتهام بی‌دینی و تکفیر حتی به علما هم زدند. این نوع دعوای عقیدتی مشخص است بین حوزه‌های صاحبان عقاید متنوع و متضاد پیش می‌آید. دعواهای روشی بین صاحبان قدرت سیاسی، جریان‌های سیاسی، احزاب، جمعیت‌ها، گروه‌ها و NGOها پیش می‌آید که آنها روششان را با روش و اهداف سران کشور مغایر می‌دانند.»

به عقیده او، پزشکیان قبل از اینکه کاندیدای ریاست‌جمهوری هم شود با هیچ جریانی دعوای شخصی نداشت و هیچ‌کدام از کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری سابقه خصومت فردی با ایشان نداشتند. دال اصلی گفتمانی‌ آقای پزشکیان ظلم‌ستیزی، خشونت‌پرهیزی، عدالت، تساوی حقوق انسانی، توزیع عادلانه قدرت و ثروت و مقولاتی از این دست است. تنش‌زدایی در حوزه داخلی و خارجی، به دلیل اینکه ادامه تنش خارجی به نفع آحاد ملت ایران نبود و منافع ملی ایران را کم می‌کرد. رنگارنگی و اختلاف ‌نظر موجود را ریشه‌ای و بر اثر منفعت می‌دانست. به همین خاطر هم می‌گفتند شما روزبه‌روز دارید سفره مردم را کوچک می‌کنید و برای خودتان سفره جداگانه پهن کرده‌اید. این مسئله با من دوستت دارم و من آشتی هستم حل نخواهد شد؛ چون دال گفتمانی آقای دکتر، ظلم‌ستیزی و تبعیض‌گریزی است و هرجا این تبعیض وجود داشته باشد، این اختلاف‌نظر وجود خواهد داشت.

طبیعتاً می‌توان حتی به آن جریانی که با کمر همت مسعود پزشکیان به کمک مردم از کرسی ریاست‌جمهوری و تصمیم‌سازی‌های کلان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور دور شد، از گفتمان خودش دست کشید، برای آن گفتمان تلاش نکرد و آن گفتمان را گفتمان برحق تفسیر نکرد نزدیک شد و ترک مخاصمه کرد تا آغازی برای گفت‌وگو و محاوره شود، اما مادامی که در عمل، نشانه‌هایی دال بر این دیده شود که آنها دست از اندیشه مخرب، واپس‌گرا، مضیقه‌آفرین برای مردم و انزواآفرین برای کشور نکشیده باشند، حتی اگر صبح تا شب با آنها سر یک سفره نشسته و دوست باشید، آن اندیشه، به مبارزه با این اندیشه خواهد آمد. بنابراین ما باید در جدال اندیشگی، اندیشه مغلوب را همچنان اندیشه مغلوب بدانیم، در صورتی که با گروندگان پیشین آن اندیشه، اگر ترک کرده باشند دست دوستی بدهیم، اما این موضوعی است که باید در عمل اثبات شود.

این کنشگر سیاسی می‌گوید: امام علی (ع) زمانی که به سمت مصر رفت نامه‌ای به مالک اشتر می‌نویسند که آقای پزشکیان در سخنانش به آن اشاره نیز کرده است. فرمایشاتی که احتمالا در طول رقابت‌های ریاست‌جمهوری از زبان رئیس‌جمهور منتخب شنیدید، اما در انتهای آن حرفی می‌زنند که بسیار تعیین‌کننده است. می‌فرمایند: مالک در زمامداری مراقب باش، تمام انسان‌ها را برابر و برادر بدان، آنها را طوری ندان که در پی دریدن و خوردنشان باشی، اما دو چیز را فراموش نکن. اول رازداران پیشینیان را، رازداران گروه قبلی را که تو با آنها مبارزه کردی و آنها را می‌خواهی از قدرت کنار بگذاری، محارم اسرار آنها را، محرم اسرار خودت نکن. یعنی آنها را در تعیین امر مهم سرنوشت و در رقم زدن منافع مردم با خودت شریک نکن، زیرا آنها منفعت مردم را جست‌وجو نمی‌کردند و در پی منفعت گروه خاصی بودند. بنابراین می‌فرماید که رازداران پیشینیان و جریان رقیب را رازدار و هم‌سر خودت قرار نده. دوم آنکه مالک، حواست به این مطلب باشد که ثروتمندان، قدرتمندان و صاحبان جایگاه‌های اشرافی دیگر را بر توده مردم ارجحیت ندهید. رای و نظر و تمایل و خواسته توده مردم را بر تمایل و خواسته این اقلیت جاه‌طلب و جست‌وجوگر منفعت‌های شخصی ترجیح بده. چون اگر در جدال و مخمصه و نبردی قرار بگیری که بین وجود و نبودن، بین بودن و نبودنت کسی باید از تو دفاع کند، این خواص نیستند که از تو دفاع می‌کنند. بلکه آن توده مردم هستند که از تو دفاع خواهند کرد. بنابراین خودت را در حصار و چنبره خواص منفعت‌طلب و منفعت‌جو و راحت‌طلب قرار نده. این افراد وقت جنگ می‌گویند مریض هستیم، وقت گرفتاری می‌گویند مشکل داریم، وقتی خطری کشور را تهدید کند می‌گویند سرمایه ما به خطر می‌افتد و ما از همراهی شما معذوریم و این چیزهایی است که حضرت علی (ع) در آن نامه به مالک می‌گویند.

35

پزشکیان حتماً باید مخالفان را آزمایش کند

 مسعود پزشکیان، ضمن اینکه باید به سمت همه دست دوستی دراز کند و چنین رفتاری در حوزه رفتارهای اخلاقی امری پسندیده است؛ اما در حوزه کنش‌های عمیق عقیدتی و فرهنگی باید این موضوع را مدنظر قرار دهد که قطعاً دو رویکرد مخالف و متفاوت در مدیریت کشور به نقطه مبارزه با هم رسیده‌اند و یکی بر دیگری پیروزی یافته و مردم به این گفتمان و گفت‌وگو و روش رای داده‌اند. اگر مردم فردا خلاف این را ببینند، خواهند گفت این جنگ زرگری بود و اعتمادشان را از آقای پزشکیان پس می‌گیرند و این برای کشور، توسعه ملی و همه کسانی که این اتفاق و این شرایط و حضور را آخرین فرصت، دستمایه و سرمایه برای جمهوری اسلامی تلقی می‌کردند آفت است. به نظر جوادی‌حصار، پزشکیان در به‌کارگیری نیروهای جریان مخالف خودش باید بسیار هوشمندانه، با دقت و سعه‌صدر و اخلاقی اما کاملاً کارشناسانه برخورد کند. عدم توجه به بر کشیدن هرکدام از این جریان‌هایی که روبه‌روی آقای پزشکیان نشسته بودند و اندیشه مردمی را که در جست‌وجوی تحول‌خواهی، عدالت‌گستری و رفع تبعیض بودند تهدید می‌کردند، باعث می‌شود این افراد به ریش مردم بخندند و بگویند ما همچنان هستیم، غالبیم، پیروزیم و همچنان تاییدکننده هستیم و این امر باعث عدم اعتماد و عدم همراهی مردم با دولت آقای پزشکیان خواهد شد که به ضرر منافع ملی ایران تمام می‌شود.

به عقیده او، دعواهای سیاسی در بعضی زمینه‌ها واقعاً غیرطبیعی می‌شود. برای مثال ما در حوزه‌های عقیدتی، بر اساس موازین شرعی در جامعه‌مان افراد را آزاد گذاشتیم که از مراجع دینی مختلف تقلید کنند. یک نفر طرفدار آیت‌الله منتظری بوده، دیگری مقلد امام، دیگری مقلد آیت‌الله موسوی بوده و... . در جامعه‌ای که بی‌اخلاقی، هنجارشکنی‌های اخلاقی و رفتاری معطوف به سنن و آداب و معارف عمومی، چیزهایی که در جامعه به عنوان عرف شناخته‌ شده، مبارزات جدی‌ که صورت گرفته و اخلاق و مردم‌داری، راستگویی و ظلم‌ستیزی فراموش شده باشد و کالای رایج بازار ضد آنها شده، سخن از راستی و صداقت و درستی و مردم‌داری و برادری یک امر لازم برای یادآوری به جامعه است. اما اگر عده‌ای بودند که تن به این مکارم اخلاقی دهند، پیشتر از این هم می‌توانستند به این مسائل توجه کنند، اما متاسفانه منافع شخصی و گروهی و باندی‌شان آنها را به وادی فراموشی نسبت به این مفاهیم متعالی اجتماعی و فرهنگی و سیاسی کشیده است.

یادآوری این مفاهیم در حوزه اخلاق ضروری است و در باب حکومت واجب. یعنی این افراد را برای این امر به مرحله وجوب کشاند که واجب است مردم‌داری کنید، راستگو باشید، دوست و دوستدار مردم باشید، خیرخواه مردم باشید. وی افزود: شما دارید بر مردم حکومت می‌کنید پس حتماً باید خیرخواه جامعه باشید. (اگر این افراد بپذیرند که از وظایف حاکمان این است که مردم را به دوستی، مودت، تعالی اندیشه دعوت کنند و این کاری است که آقای پزشکیان حتماً باید انجام دهد و امر، امر بسیار پسندیده‌ای است. اما به این خوش‌باوری که حتماً اگر ایشان گفت دیگران هم گوش می‌دهند و عمل می‌کنند نباید بیفتیم.) چون این مکارم اخلاقی که امروز در جامعه ایجاد نشده است، راستگویی، درستگویی، حق‌گویی و مبارزه با ظلم و ستم و عداوت و دشمنی‌ستیزی، امری بوده که از صدر اسلام وجود داشته و در ساختار سیاسی ما هم طی مراحلی اوج گرفت. ابتدای انقلاب شاهد بودیم ماشین‌ها در تظاهرات صف می‌کشیدند، ساندویچ توزیع می‌کردند و کسی نمی‌گفت پول این ساندویچ را از کجا آوردید؛ چون همه با حسن‌نیت نگاه می‌کردند. طرف در خانه‌اش را باز می‌کرد و جوان‌ها می‌ریختند در خانه‌اش. در را می‌بست و اصلاً نمی‌پرسید شما عقیده و اخلاق و روشتان چیست. زیرا فتوت و مردانگی و حمایت از مظلوم سرلوحه کار بود. بنابراین این مکارم اخلاقی در روزگارانی بوده و در روزگارانی هم به فراموشی سپرده شده است. عده‌ای در پی منفعت خودشان بودند و در پی ظلم به دیگران بودند. چطور آدم‌هایی آمدند در این جامعه کلاه مردم را برداشتند؟ این ظلم آشکار است که شما در بستر قانون، بانک درست کنید و در بستر قانون و در امنیتی که قانون ایجاد می‌کند پول مردم را از مردم بگیرید و سپس پولشان را ندهید و دولت را مجبور کنید که برای حفظ امنیت جامعه از بودجه بیت‌المال پول را پرداخت کند. این دیگر نه اخلاق است و نه دیانت و شرافت. بلکه مصداق کامل ظلم، بی‌عدالتی، ناجوانمردی و دزدی آشکار از جیب مردم و بیت‌المال است. این اتفاقات هم در جامعه ما افتاده است. اگر با تذکر تنها حل می‌شود، اما اگر با تذکر حل نمی‌شود؛ اگر با دعوت تنها حل نمی‌شود؛ حتماً باید راهکارهای دیگری هم جست‌وجو کرد و یکی از آن راهکارها این است که به راحتی به حرف دیگران اعتماد نکنیم.

جمع‌بندی

صدای دعواهای سیاسی بلندتر از همیشه است و سیاستمداران حواسشان نیست که در یک دریای طوفانی طی طریق می‌کنند. مسائل منطقه و مسائل داخلی، شرایط خطرناکی ایجاد کرده و همه نیروهای فکری باید کمک کنند که مسائل به درستی حل‌وفصل شود. به عقیده مسعود پزشکیان، تمام افراد و گروه‌های فعال و موثر در کشور می‌توانند و باید برای ایجاد وفاق تلاش کنند. اما به عقیده عباس آخوندی، یکی از عناصر بنیادین منطق اقدام جمعی (مشترک) جلوگیری از مفت‌سواری است و بزرگ‌ترین ماموریت دولت و مهم‌ترین شاخص کارایی آن، جلوگیری از مفت‌سواری است. و تا زمانی که مفت‌سواری ممکن است، کارایی و بهره‌وری ملی حاصل نمی‌شود. مسئله اصلی کشور شناسایی مجاری مفت‌سواری و بستن آنهاست و باید کاری کرد که همه هزینه سواری که می‌گیرند را پرداخت کنند. این در حالی است که  مسعود پزشکیان بر راهبرد پایان اختلافات سیاسی تاکید دارد. آقای پزشکیان باید بداند مجبور کردن افرادی که برای مدت‌های طولانی مفت‌سواری کرده‌اند برای پایان سواری مجانی یا پرداخت هزینه آن، کاری دشوار است. 

دراین پرونده بخوانید ...