نفوذ به ذهن
سیاستمداران چه میگویند و به دنبال چیستند؟
محمود قانعی: این سفر یک سفر عادی نیست؛ میخواهیم به ذهن سیاستمداران نفوذ کنیم تا از نقشههای آنها آگاه شویم. کاری به سیاست و جامعه نداریم و صرفاً روی نگرشهای اقتصادی سیاستمداران تمرکز میکنیم. هدف این است که از نقشههای ذهنی سیاستمداران آگاه شویم و شهر رویایی آنها را با قواعد اصلی اقتصاد محک بزنیم. سیاستمداران کشور ما علاقه دارند کشور را در همه زمینهها محدود و محصور کنند. در سیاست راه را بر ورود افراد جدید میبندند، در جامعه میل وافری به دخالت در سبک زندگی مردم دارند، امور فرهنگی را در کنترل خود میخواهند، در همه امور مردم دخالت میکنند و خلاصه به همه چیز کار دارند.
مرز دخالت سیاستمداران در دیپلماسی و اقتصاد بسیار بیشتر از دیگر حوزههاست. به نام عدالت اجتماعی اما به کام خودشان، منابع را رایگان و ارزان توزیع میکنند. ظاهر قضیه این است که دنبال کاهش نابرابری و فقر هستند اما حقیقت این است که میخواهند محبوبیت بیشتری به دست آورند. از طرف دیگر، چون توسعه اقتصادی را مترادف با وابستگی اقتصادی میدانند، هم از توسعه دوری میکنند هم از گسترش روابط با کشورهای بزرگ ابا دارند. به همین دلیل معتقدند باید به سمت خودکفایی گام برداریم و نیاز به رابطه با هیچ کشوری نداریم. در ذهنیت سیاستمدار ایرانی توسعه اقتصادی با وابستگی اقتصادی و دستیابی به عدالت اجتماعی با انکار نظام بازار یکسان انگاشته میشود. در حوزه قیمتها ترجیح میدهند قیمتها به دستور استانداران و فرماندهان یا قضات تغییر کند. دنبال ملی کردن بانکها و بنگاههای بزرگ هستند و فکر میکنند اگر سیستم قرضالحسنه در نظام بانکی برقرار باشد، اقتصاد از پلشتیها دور میشود. اعتقاد جدی دارند که مقامات باید بتوانند عوامل پشت پرده گرانیها را پیدا کنند. به همین دلیل ستاد و قرارگاه کنترل قیمتها را ایجاد میکنند. سیاستمداران کشور ما به صورت جدی دنبال احیای سیستم کوپن و توزیع کارت سهمیه معاش هستند. خیلی علاقه دارند که چرخ اقتصاد را بدون دلار بگردانند و نقدینگی را به سمت تولید هدایت کنند و تولید را به حرکت وادارند و کشوری بسازند که همه حقوق برابر دارند و تورم در آن معنایی ندارد و نرخ بهره هم کلاً برچیده شده است. سیاستمداران در مصاحبههای خود همواره به همین مسائل اشاره میکنند و خواستار اجرای همین منویات هستند و درست است که همه منویات آنها اجرایی نشده اما این افکار اشتباه نهتنها باعث شده اقتصاد کشور از مسیر درست خود خارج شود و بیش از پیش از یک اقتصاد کارا و نظام توزیع عادلانه مواهب اقتصادی، فاصله بگیرد بلکه با پاسخگویی به تقاضای فزاینده برای توزیع منابع ارزان دولتی، استخراج بیش از حد منابع و مصرف مسرفانه را برای کشور به ارمغان آورده است.
در این پرونده میخواهیم ببینیم چرا شهر رویایی سیاستمداران ایرانی هرگز به وجود نمیآید؟