ورود به قرن جدید
ایران در پنج سال آینده با چه خطراتی مواجه است؟
آیسان تنها: ایران در شرایط دشوار و پیچیدهای به سر میبرد. در سالهای گذشته از یکسو تحریمهای اقتصادی و تبعات آن بر کشور سایه انداخته و از سوی دیگر شیوع گسترده بیماری همهگیر کرونا! این وضعیت منجر به آن شده که سرمایهگذاری در اقتصاد ایران کاهش یابد، شاخصهای اقتصادی دچار افت شده و در عین حال معاش آحاد جامعه با مشکل روبهرو شود. با این حال آنگونه که شواهد هم نشان میدهد «دائماً یکسان نماند حال دوران...».
اکنون کمابیش بوی بهبود از اوضاع جهان شنیده میشود. از یکسو با تغییر رئیسجمهور آمریکا برای احیای دوباره برجام و لغو تحریم امیدواریهایی به وجود آمده و از سوی دیگر اخبار تولید واکسن کرونا امیدوارکننده است. اما همچنان سوالات جدی مطرح است. اینکه آیا قطعاً تحریمها لغو خواهد شد و با لغو تحریمها مشکلات اقتصاد ایران به سمت رفع شدن پیش میروند؟ آیا فضای مناسبی برای سرمایهگذاری به وجود خواهد آمد؟ آیا زمینههای خروج اقتصاد از رکود فراهم خواهد شد؟ دنیای پساکرونا چگونه خواهد بود؟ و... اینها سوالاتی است که فعالان اقتصادی و بهطور کلی عموم جامعه به دنبال یافتن پاسخهایی مناسب برای آن هستند و در عین حال کارشناسان هم تلاش میکنند با استفاده از روشهای علمی پاسخهایی هرچند بدون قطعیت ارائه کنند. اخیراً مجتبی لشکربلوکی اقتصاددان، اقدام به تهیه گزارشی با عنوان «تحلیل شرایط پنج سال آینده کشور با هدف طراحی استراتژیهای سرمایهگذاری و کسبوکار» کرده است. هدف این گزارش ارائه تصویری از مهمترین پارامترهای اقتصادی-سیاسی موثر بر کسبوکارهای ایرانی بوده و برای تصمیمات با افق پنجساله تهیه شده است. در متن این گزارش تاکید شده که «بدیهی است هر میزان که در زمان پیش میرویم برخی عدم قطعیتها، تبدیل به قطعیت شده و البته برخی پارامترها، تبدیل به عدم قطعیت میشوند. بنابراین گزارش حاضر غلتان بوده و هر شش ماه باید روزآمد شود». بخشهایی از این گزارش به این شرح است:
شش عدم قطعیت بزرگ
اکنون پیشروی کسبوکارهای ایرانی شش عدم قطعیت مهم وجود دارد. به عبارت دیگر حداقل شش متغیر وجود دارند که میتوانند حالتها /مقادیر متفاوت به خود بگیرند اما هرگونه پیشبینی نسبت به این متغیرها نمیتواند با قطعیت صورت گیرد. شش عدم قطعیت بزرگ عبارتاند از: وضعیت تحریمها، ظهور تنشهای نظامی، قیمت دقیق نفت و درآمدهای نفتی دولت، زمان لازم برای احیای پساکرونای اقتصاد ایران و جهان، نرخ دقیق ارز و تغییر در افراد کلیدی نظام. ریسکهای دیگری هم وجود دارند اعم از خطر ناشی از بحرانهای مالی پساکرونا، تصمیمات بانکهای مرکزی کشورها در دوران کرونا (سیاست تزریق به اقتصاد و کاهش نرخ بهره بانکی) و افزایش حجم نقدینگی که زمینه را برای افزایش تورم و افزایش بدهی دولتی فراهم کرده است. در قبال عدم قطعیتها چگونه باید تصمیمگیری کنیم؟ یکی از فواید توجه به عدم قطعیتها، امکان تست تونل باد است. به منظور بررسی تجربی عملکرد هواپیما یا خودرو از تونل باد استفاده میشود. تونل باد یک کانال است که هوا با سرعت زیاد در آن جریان دارد و سرعت هوا در تونل باد میتواند تا 10 برابر سرعت صوت نیز برسد. در تونل بادها مهندسان میتوانند عملکرد هواپیما یا خودرو را در شرایط مختلف بررسی کنند. به همین ترتیب، وقتی شما تصمیمی میگیرید، میتوانید تصمیم خود را به تونل باد (یکی از سناریوهای احتمالی) ببرید و از خود بپرسید که اگر نرخ ارز این شد و تحریمها برداشته نشد، چه؟ و تصمیم خود را در شرایط آزمایشگاهی تست کنید.
سناریوهای تونل باد
اکنون میتوان از دو سناریو به عنوان تونل باد استفاده کرد. گزارههای پیشبینیشده برای سناریوی اول که در صورت توافق آمریکا و ایران محقق خواهد شد افزایش سرمایهگذاری داخلی، افزایش درآمدهای نفتی دولت، افزایش سرمایهگذاری خارجی و افزایش تقاضای کالاهای پایه هستند. همچنین در این سناریو عبور سریع جهان و ایران از بحران کرونا هم مدنظر قرار گرفته است. در سناریوی دوم «ادامه تحریمها به خاطر عدم توافق»، در نظر گرفته شده است. طبق این سناریو، ادامه افت سرمایهگذاری داخلی، محدود شدن درآمدهای نفتی دولت، تداوم ضعف سرمایهگذاری خارجی و عدم جهش در تقاضای جهانی پیشبینی میشود. طبق این سناریو عبور کند جهان و ایران از بحران کرونا هم در نظر گرفته شده است. بین این دو سناریوی حدی، طیفی از سناریوهای دیگر وجود دارد. مثلاً ممکن است توافق صورت گیرد ولی دیرهنگام، یا توافق صورت گیرد ولی ناقص. حتی در صورت وقوع سناریوی اول هم معجزه اقتصادی در کشور رخ نخواهد داد. چراکه ساختارها (ریشهها)، تغییر بنیادین نخواهند کرد و دوباره بعد از یک جهش کوتاهمدت، به «مسیر میانگین تاریخی» برخواهیم گشت.
گذشته چه میگوید؟
بنا به تجربه تاریخی و استناد تحلیلها و همچنین نبود شواهدی مبنی بر تغییرات اساسی، انتظار داریم در پنج سال آینده کسبوکارهای کشور با واقعیتهای زیر روبهرو باشند: 1- رشد نقدینگی در کریدور سابق: هیچ نشانهای مبنی بر مهار رشد نقدینگی نداریم و با نرخی بیشتر از 20 درصد سالانه به همین وضعیت ادامه خواهیم داد. / 2- متوسط رشد اقتصادی پایین و نوسانی: با توجه به منفی شدن خالص سرمایهگذاری، حتی اگر قیمت نفت به تراز قبلی بازگردد و تحریمها برداشته شود، بعد از یک دوره یک یا دوساله رشد اقتصادی خوشبینانه دوباره به کریدور رشد سهدرصدی بازخواهیم گشت چون تغییر ساختاری-نهادی در اقتصاد کشور رخ نداده است. / 3- تنگنای مالی و بودجهای دولت: به خاطر بحران صندوقهای بازنشستگی که در حال افزایش هم هست، همچنین افزایش سالانه حقوق کارمندان دولت که در حال کاهش نیست، عملاً دولت هرچه دارد باید صرف بودجه جاری کند. /
4- مساله آب و تغییرات جمعیتی /مهاجرتی ناشی از آن: تا نیمه سال 1399 بیش از ۷۲ درصد مساحت حوضههای آبریز اصلی، دچار درجاتی از خشکسالی بلندمدت شدهاند. ۴۰ درصد جمعیت کشور در نقاطی زندگی میکنند که ۲۰ درصد منابع آبی در آن مناطق است. یکسوم مساحت حوضههای آبریز خلیجفارس و دریای عمان، فلات مرکزی و مرزی شرق با خشکسالی شدید یا بسیار شدید مواجه هستند. / 5- مساله بیکاری (اشتغال): با توجه به افول و منفی شدن نرخ خالص تشکیل سرمایه در ایران به گونهای که استهلاک سرمایه از تشکیل سرمایه پیشی گرفته است و همچنین عدم قطعیتهای ششگانه اقتصادی-سیاسی کشور پیشبینی میشود که مساله اشتغال در کشور پایدار بماند. / 6- احیای اقتصاد جهان پس از کرونا: هر چند زمان برتری بر این ویروس نامرئی معلوم نیست اما خروج از این شرایط تقریباً قطعی به نظر میرسد. / 7- قدرت خرید کاهشیافته خانوارهای ایرانی: درآمد سرانه کشور از سال 1390 تا 1398 کاهشی 34درصدی داشته است. این یعنی قدرت خرید هر فرد ایرانی نسبت به سال 1390 حدود یکسوم کاهش یافته است. پیشبینی میشود حتی اگر در خوشبینانهترین حالت، رشد هشت درصد سالانه در اقتصاد ایران محقق شود شش سال طول میکشد تا درآمد به سطح سرانه سال 1390 بازگردد. بنابراین در افق پنجساله باید قدرت خرید پایین خانوارها را به عنوان یک واقعیت پذیرفت.
روندهای کلیدی پیشروی کسبوکارها
برخی پارامترها تغییر میکنند اما جهتگیری و سمتوسوی حرکتشان پیوسته و قابل پیشبینی است که ما آنها را ذیل عنوان روندها برمیشمریم. از بین تمام روندها، دو روند تقریباً قطعی و روشن است و سیگنالهای بسیار مهمی به کسبوکارها میدهد.
1- ابرروند تغییرات جمعیتی، نسلی و سبک زندگی / 2- ابرروند دیجیتالی شدن زندگی و کسبوکار
ابرروند تغییرات جمعیتی، نسلی و سبک زندگی شامل این روندهای فرعی همپوشان و بههممرتبط است: روند افزایش طول عمر و جمعیت کشور، روند پیر شدن جمعیت، روند کاهش فرزندآوری و باروری، روند شهرنشینی، روند تداوم گذار نسل دهه 50 و 60 به سبک زندگی مدرن، روند گسست نسلی به ویژه با پررنگتر شدن نسل متولد 80 و...
اما تاثیرات این روندها چیست؟ این روندها تاثیراتی دارند که میتوان فرصتهای کسبوکار و سرمایهگذاری را بر مبنای آنها تعیین کرد. این تاثیرات عبارتاند از:
کاهش بعد خانوار و افزایش خانوادههای تکفرزند یا تکوالد، افزایش تمایل فرزندان به زندگی جدای از والدین، افزایش سن ازدواج و افزایش ازدواجهای غیرمتعارف، افزایش رویآوری به نگهداری حیوانات خانگی، رونق خدمات مرتبط با تربیت فرزند خود، رونق مکان و لوازم زندگی تکنفره و رونق فضاهای سوم مانند محیطی غیر از محل کار و خانه برای معاشرت اجتماعی و افزایش نیاز به غذاهای آماده و نیمهآماده.
ابرروند دوم (دیجیتالی شدن زندگی و کسبوکار) نیز شامل ترکیب روندهای همپوشان و بههممرتبط است: روند موبالیفیکیشن، روند توسعه شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، روند یکپارچه شدن ابزارها، روند اقتصاد اشتراکی و روند دیجیتالی شدن سبک تفریحات.
تاثیر این روندها بر فرصتهای کسبوکاری و سرمایهگذاری چیست: رونق تجارت الکترونیک: افزایش گردش مالی تجارت الکترونیک به تجارت متعارف، دیجیتالمارکتینگ، اهمیت حضور و تبلیغات در فضای مجازی نسبت به تبلیغات در فضای حقیقی؛ سلطنت موبایل: تلفنهای همراه همه چیز را میبلعند، توسعه مدلهای کسبوکاری خلاقانه به ویژه «اقتصاد اشتراکی»، کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی کشورها و شکلگیری بیشتر کشورهای مجازی، رونق کارهای آزادکاری بینالمللی و دورکاری، گسترش ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین به عنوان پول رایج ملی و بینالمللی و رونق مدیریت تجربیات مشتریان به ویژه تجربه دیجیتالی (رونق کسبوکارهای خانگی).
مربع شکلگیری آینده
آینده ما را چه چیزی میسازد؟ آینده ما تابعی است از تعامل چهار مولفه: ریشهها (ساختارهایی که از گذشته به ما رسیدهاند و عقبه تاریخی ما هستند)، روندها، رخدادهای غیرمنتظره و رفتار بازیگران کلیدی. بنابراین اگر فشار روندها و رفتارها و رخدادها به میزان کافی نباشد، آینده تقریباً شبیه گذشته خواهد بود. سوال این است که آیا آینده، ادامه گذشته است؟ جواب این است که آینده ما در گرو مسیری است که تاکنون آمدهایم، مگر آنکه تغییری به واسطه روندها، و رفتارها، اقدامات و تصمیمات و مفروضات بازیگران کلیدی یا رخدادهای بزرگ مانند جنگ یا انقلاب و بیماری همهگیر و زلزله رخ دهد (چهار رکن مربع شکلگیری آینده). در زمان فعلی جز رخداد کرونا (تاثیر منفی) و امیدواری به تغییر رویکرد دولت آمریکا (تاثیر مثبت)، تغییر ملموسی در روندها و رفتار بازیگران کلیدی یا رخدادهای دیگر برای تغییر مسیر گذشته مشاهده نمیشود.
تصویر کشور در طول پنج سال آینده
ما نمیدانیم که قیمت نفت و ارز، نتایج مذاکره آمریکا و ایران و دولتمردان کشور و توازن منطقهای چه تغییراتی خواهد کرد اما میتوانیم بگوییم تا پنج سال آینده با احتمال بالای 70 درصد دولت از طریق بودجه عمرانی نمیتواند اهرمی جدی برای تحریک تقاضا و فعالسازی اقتصاد باشد، تورم متوسط پنجساله تکرقمی نخواهد بود، قدرت خرید مردم چه ریالی و چه دلاری به ابتدای دهه 90 نخواهد رسید، میزان بیکاری واقعی کاهش نخواهد یافت، به خاطر موارد فوق پتانسیل کشور مستعد اعتراضات اجتماعی خواهد بود، مردم ساختار هزینه زندگی خود را از طریق اقتصاد اشتراکی، رویآوری به کالاهای دستدوم و... پایین میآورند، هویت دیجیتالی، اسناد دیجیتالی و ارز دیجیتالی، چهره اقتصاد و اجتماع را به آرامی تغییر میدهند و نسل جدید تغییرات زیادی را در سبک زندگی ایجاد خواهد کرد و نسل قبلی را به دنبال خود خواهد کشید.
پیامی برای سرمایهگذار
هر کدام از واقعیتهای اقتصادی و روندها یا ترکیبی از این روندها میتواند منجر به شکلگیری پدیدههای ارسال پیامهای استراتژیک برای سرمایهگذاران و سیاستگذاران شود، بسته به اینکه در چه صنعت یا حوزهای فعالیت میکنند. برخی از این پدیدهها عبارتاند از: تداوم خروج سرمایه مالی و انسانی از کشور، رواج اجناس و فروشگاههای قیمتمحور، رونق سمساریهای مدرن، افزایش تنفروشی، تغییر سبک سکونت، روی آوردن دهکهای پایین به حجیمخوری، وداع با برندها و درود به هایکپی.
فرصتهای سرمایهگذاری
برای پنج سال آینده میتوان برخی فرصتهای سرمایهگذاری را پیشبینی کرد: مسکن ارزانقیمت 25متری با معماری ویژه استفاده حداکثری از فضا، تولید، فروش و عرضه کالاهای مصرفی استاندارد با قیمت پایین، تبلیغات و بازاریابی دیجیتال، خدمات خانواده، نگهداری از سالمندان یا تربیت ویژه کودکان، صنایع صادراتی بدون نیاز به مواد اولیه وارداتی، لوازم زندگی برای خانوادههای دو و یکنفره، کمحجم و تاشو، بسترهای بهاشتراکگذاری یا قرضدهی خانه، ماشین و لوازم و پلتفورمهای دیجیتالی تبادل یا فروش کالاهای دستدوم.