بار گران
ترمزهای رشد اقتصادی ایران کداماند؟
بررسی کارنامه تولید ناخالص داخلی ایران در دهههای اخیر نشان میدهد که رشد این شاخص همواره در حوالی رشد موجودی کل سرمایه کشور نوسان کرده است و نیروی کار و سایر نهادهها (به ویژه بهرهوری) نقش اندکی در ایجاد رشد اقتصادی داشتهاند. به عبارت دیگر، استراتژی رشد بلندمدت اقتصاد ایران اینگونه عمل کرده است که هرگاه سرمایهگذاری (اعم از دولتی و خصوصی) رشد قابل توجهی داشته، نرخ رشد اقتصادی هم بالا رفته است و هرگاه رشد موجودی سرمایه به توقف نسبی دچار شده، شاخص رشد اقتصادی هم عقبگرد کرده است. اما از آنجا که موجودی سرمایه در طول زمان بزرگتر میشود، به تدریج برای میزان معینی از رشد آن، مقادیر بیشتر و بیشتری سرمایهگذاری مورد نیاز است. یعنی رشد اقتصادی مبتنی بر سرمایه، به تدریج با توقف نسبی مواجه میشود و اساساً تامین رشد بالاتر از دو تا سه درصد مبتنی بر سرمایهگذاری بسیار دشوار است. این در حالی است که اقتصاد ایران حداقل به سه دلیل (ایجاد شغل در مقیاس بزرگ، حل معضل فقر و ارتقای جایگاه جهانی ایران در مقایسه با رقبا) نیازمند رشد اقتصادی بالا، پایدار، اشتغالزا و فراگیر است.
از سوی دیگر، به دلیل موقعیت خاص امروز اقتصاد ایران، امکان سرمایهگذاری جدید روزبهروز محدودتر شده و ترمزهای مهمی بر سر راه آن قرار گرفته است. اقتصاددانان سه ابرچالش «مشکلات صندوق بازنشستگی»، «مشکلات نظام بانکی» و «کسری بودجه» را سه ترمز سرمایهگذاری در اقتصاد ایران معرفی میکنند و میگویند این ابرچالشها هر روز در حال بزرگتر شدن هستند و هرچه بزرگتر میشوند، ابعاد مالی بزرگتری هم پیدا میکنند.
در پرونده پیش رو به دنبال پاسخی برای این سوالات هستیم که اولاً چرا رشد اقتصادی ایران تا این حد به موجودی سرمایه وابسته است؟ و ثانیاً اثر ابرچالشها بر روند رشد اقتصادی چگونه بوده و در آینده چگونه خواهد بود؟