رویکردهای غیراقتصادی
تحلیلی درباره سهم پژوهشگران جوان در سیاستگذاری اقتصادی
مراسم پایانی نخستین جشنواره پژوهشگران جوان اقتصاد ایران با معرفی منتخبان به کار خود پایان داد. این جشنواره با همکاری بیش از ۱۲ نهاد آموزشی و پژوهشی فعال در حوزه اقتصاد برگزار شد و برنامهریزیها بهگونهای انجام شده است که به صورت سالانه این جشنواره برگزار شود و پژوهشگر جوان اقتصاد ایران را معرفی کند.
مراسم پایانی نخستین جشنواره پژوهشگران جوان اقتصاد ایران با معرفی منتخبان به کار خود پایان داد. این جشنواره با همکاری بیش از ۱۲ نهاد آموزشی و پژوهشی فعال در حوزه اقتصاد برگزار شد و برنامهریزیها بهگونهای انجام شده است که به صورت سالانه این جشنواره برگزار شود و پژوهشگر جوان اقتصاد ایران را معرفی کند. فارغ از انتقاداتی که ممکن است به نحوه اجرای این رویداد وارد باشد (که البته امید است در سالهای آتی برطرف شوند)، جهتگیری صحیحی که این جشنواره دنبال میکند، باعث میشود که این جشنواره را بتوان به منزله گسترشدهنده یک رویکرد صحیح تلقی کرد. این رویکرد خود را در اهدافی که این جشنواره دنبال میکند نشان میدهد. اهداف اصلی این جشنواره را میتوان در سه محور اصلی جستوجو کرد. دستیابی به این اهداف ضمن اینکه میتواند به تولید علم در حوزه اقتصاد کمک شایانی کند، میتواند به حل معضلات اقتصادی نیز کمک شایانی کند. البته دستیابی به این اهداف با برگزاری تنها یک جشنواره میسر نخواهد بود و الزامات دیگری نیز دارد. در اینجا مروری بر این اهداف و الزامات دستیابی به اهداف میشود.
کیفیت در پژوهش: اولین هدف را میتوان ایجاد انگیزه در پژوهشگران برای فعالیتهای پژوهشی با کیفیت و کاربردی در حوزه اقتصاد ایران دانست. استانداردهای دانشگاهها و وزارت علوم برای جذب و ارتقای اعضای هیات علمی و همچنین ارزیابی دانشجویان بهگونهای طراحی شده است که باعث میشود پژوهشگران برای دستیابی به موفقیت در این محیط، تمرکز خود را بر روی تعداد کارهای پژوهشی خود قرار دهند و عملاً کیفیت در کارهای پژوهشی مغفول میماند. اعطای جوایزی اینچنینی در جشنوارهها با هدف پررنگ کردن اهمیت کیفیت در پژوهشهای اقتصادی است. اهمیت این رویکرد از آنجا خواهد بود که نیروهای پژوهشی را از کارهای کمکیفیت و بیکاربرد برای اقتصاد ایران به سمت کارهای کیفی سوق میدهد که میتواند در رفع مشکلات اقتصاد ایران مفید باشد. طبیعتاً قدم لازمی که باید در جهت چرخش نقطه تمرکز فعالان پژوهشی از کمیت کارهای پژوهشی به کیفیت آنها برداشته شود، تعدیل استانداردهای ارزیابی موسسات و نهادهای آموزشی و پژوهشی در حوزه اقتصادی است.
تخصصگرایی در پژوهش: دومین هدفی که این جشنواره دنبال میکند تخصصگرایی در حوزه پژوهشهای اقتصادی است. از آنجا که علم اقتصاد در حوزههای متعدد رشد داشته است، پژوهشگران برای اینکه بتوانند بحثی باکیفیت و عمیق در پژوهشها مطرح کنند، لازم است که در یکی از موضوعات یا حوزههای مطالعاتی علم اقتصاد به صورت تخصصی وارد شوند و از کارهای پراکنده پرهیز کنند. رویکردی نادرست در حوزه مطالعات اقتصادی در ایران وجود دارد که اصالت را به ابزارهای تحقیق (مانند روشهای اقتصادسنجی) میدهند و به جای اینکه در پژوهشهای مختلف در یک حوزه مشخص (مانند اقتصاد پولی) به سوالات مختلف از جنبههای مختلف پاسخ دهند، با استفاده از یک ابزار مانند یک روش برآورد اقتصادسنجی سوالات مختلف را در حوزههای مختلف پاسخ میدهند. این رویکرد باعث فاصله گرفتن کارهای پژوهشی عمیق و کاربردی میشود. از اینرو ارزیابیها و مکانیسمها در این جشنواره بهگونهای طراحی شده است که اهمیت و وزن ویژهای را به تخصصگرایی و عمیق شدن در یک موضوع میدهد. نکتهای که بهنظر میرسد باید در تمام ارزیابیهای پژوهشی در کشور مدنظر قرار گیرد تا بتوان حوزه مطالعات اقتصادی را از آفت پژوهشهای بیکیفیت محافظت کرد.
بهکارگیری استعدادهای جوان برای حل معضلات اقتصادی: سومین هدف این جشنواره معرفی استعدادهای جوان در مطالعات اقتصاد ایران است. تمرکز اصلی در فرآیندهای ارزیابی نامزدها بهگونهای بوده است که فرد برگزیده توانسته باشد با کارهای پژوهشی خود به طور مستقیم یا غیرمستقیم به حل مشکلات اقتصاد ایران کمک کرده باشد. اهمیت این فرآیند از آنجاست که از طرفی اقتصاد ایران با معضلات عدیده روبهرو است و از طرف دیگر پژوهشگران و استادان دانشگاه در حوزه اقتصاد سالهاست که مطالعات اقتصادی انجام میدهند. این سوال پیش میآید که چرا این مطالعات و پژوهشها نتوانسته در حل مشکلات اقتصادی ایران نقش خود را ایفا کند و موثر باشد. این جشنواره در واقع تلاش میکند با هدایت انگیزهها و معرفی جوان برتر در حوزه پژوهشهای اقتصادی کاربردی پل میان مطالعات اقتصادی و حوزه سیاستگذاری را قویتر کند. معرفی اقتصاددان برتر جوان در این حوزه این سیگنال را به سیاستگذار میدهد که در اقتصاد کشور مطالعات ارزشمندی وجود دارد که توانسته به خوبی به معضلات اقتصاد ایران بپردازد و توجه بیشتر به این پژوهشها میتواند در حوزه سیاستگذاری اقتصادی راهگشا باشد.
سهم پژوهشگران جوان در سیاستگذاری اقتصادی
بهرغم اینکه اینگونه جشنوارهها میتواند گامهای موثری در خصوص «استفاده از پژوهشهای اقتصاددانان جوان در حوزه سیاستگذاری اقتصادی» باشد اما برای دستیابی به این هدف جشنواره و پررنگ کردن سهم پژوهشگران جوان اقتصادی در حوزه سیاستگذاری موانع متعددی وجود دارد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
اول اینکه حوزه سیاستگذاری اقتصادی در ایران با رویکردهای غیراقتصادی توسط سیاستمدارانی گرفته میشود که به دنبال اهداف کوتاهمدت خود هستند. بنابراین فارغ از اینکه پشتوانه سیاستگذاری در ایران پژوهشهای بنیادی هست یا نیست، به نظر میرسد که در کشور سیاستگذاری اقتصادی زیادی صورت نمیگیرد و بیشتر تصمیمگیریها حتی در حوزه اقتصاد نیز مبتنی بر ملاحظات سیاسی، امنیتی و اجتماعی است. از اینرو تا زمانی که چنین فرآیندی در تصمیمگیریهای کشور وجود دارد، بحث در خصوص استفاده از پژوهشهای اقتصادی یا اقتصاددانان جوان محلی از اعراب نخواهد داشت.
دومین مانع دستیابی به هدف فوقالذکر این است که به نظر میرسد یک بدبینی در خصوص مطالعات و پژوهشهای اقتصادی در بین تصمیمگیران وجود دارد و همین عاملی برای عدم پایبندی به پژوهش در حوزه سیاستگذاری اقتصادی میشود. اگرچه به وجود آمدن این ذهنیت که «تئوریهای اقتصادی در ایران جواب نمیدهد» یا «پژوهشهای اقتصادی در ایران با توجه به اینکه همه عوامل را در نظر نمیگیرند قابلیت کاربردی شدن ندارد»، رویکرد نادرستی است و در درجه اول تنها توجیهی برای پیادهسازی رویکردهای غیرعلمی است اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که ارائه کارهای پژوهشی کمکیفیت و غیرقابل دفاع در گذشته این رویکرد را تقویت کرده و فرصت مناسبی برای سیاستگذاران ایجاد کرده که رویکردهای غیرعلمی خود را توجیه کنند. با توجه به اینکه مشکلات اقتصاد ایران عمدتاً مزمن و ساختاری است، راهحلی به غیر از سیاستگذاری بلندمدت منطبق با منطق اقتصادی ندارد. از اینرو توجه به پژوهشهای باکیفیت در این حوزه میتواند تنها راهحل اقتصاد ایران برای برطرف کردن مشکلات ساختاری باشد. چراکه اگر قرار بود با سیاستگذاریهای غیرعلمی و کوتاهمدت و باری به هر جهت مشکلات اقتصادی ایران حل شود مدتها بود که مشکلات ساختاری اقتصاد ایران برطرف شده بود.
سومین مانع را میتوان ریشه در میدان ندادن به نسل جوان در اداره امور کشور در تمام حوزهها از جمله سیاستگذاری اقتصادی دانست. ورود جوانها در حوزه سیاستگذاری اقتصادی از این جهت قابل دفاع است که ذاتاً نسل جوان ریسکپذیرتر، مشاورهپذیرتر، پرانرژیتر و با توجه به ارتباطی که با مراکز آموزشی و پژوهشی دارند از نظر علمی بهروزتر هستند و این مزیتها میتواند به اتفاقات مثبتی در حوزه سیاستگذاری اقتصادی منجر شود. البته استفاده از نیروی جوان در این حوزه منافی استفاده از تجربه نسل گذشته در سیاستگذاری برای جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته نیست، بلکه بحث این است که انحصار نسلی که بالای ۶۰ سال دارند در حوزه تصمیمسازی در سطح کشور، حتماً کارایی سیاستگذاری اقتصادی را کاهش میدهد.
در مجموع رجوع تصمیمگیران اقتصادی به سیاستگذاری منطقی و بلندمدت با پشتوانه پژوهش و استفاده از نیروهای جوان در این حوزه ایدهآلی است که موانع مهمی پیشروی آن قرار دارد. برگزاری چنین جشنوارههایی اگرچه نمیتواند این موانع را از سر راه بردارد ولی حداقل جهتگیری صحیح در حوزه پژوهشهای اقتصادی را نشان داده و کیفیت پژوهشهای اقتصادی را ارتقا دهد. بهعلاوه اینگونه رویدادها میتواند آغازگر یک مطالبه عمومی در خصوص استفاده از استعدادهای جوان در سیاستگذاری کشور باشد.