تضمین 9 بندی
آیا اتحادیه اروپا توان سیاسی-اقتصادی ممانعت از تحریمهای آمریکا را دارد؟
همانطور که مستحضرید خانم موگرینی پس از پایان نشست با ظریف به نمایندگی از سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا، پیام اتحادیه اروپا را در خصوص سیاستهای اقدامی در قبال برجام و ایران قرائت کرد.
همانطور که مستحضرید خانم موگرینی پس از پایان نشست با ظریف به نمایندگی از سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا، پیام اتحادیه اروپا را در خصوص سیاستهای اقدامی در قبال برجام و ایران قرائت کرد. شرکتکنندگان در این نشست تعهد خود را برای ادامه اجرای کامل و موثر قطعنامه 2231 شورای امنیت که به عنوان عنصری کلیدی در ساختار نظام عدم اشاعه هستهای جهانی و یک دستاورد دیپلماتیک قابل توجه مورد تاکید قرار گرفته است، یادآوری کردند. آنها همچنین با اظهار تاسف از خروج آمریکا از برجام، به عادیسازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران تاکید کردند. در ادامه این یادداشت قصد دارم بخشهای مختلف این بیانیه 9 بندی را که ارزشهای راهبردی و اقتصادی برای ایران دارد مورد بررسی قرار دهم.
در وهله نخست باید به این نکته اشاره کنم که حفظ روابط اقتصادی میان ایران و اتحادیه اروپا بیشتر به یک نیت شبیه است تا یک اقدام عملی. کاری که دولتها و اتحادیه اروپا میتواند انجام دهد این است که بیمههای مستقیم مالی و غیرمالی (اعتباری) را برای کار با ایران عرضه کنند اما در نهایت آنها نمیتوانند شرکتهای خود را مجبور کرده که با ایران رابطه اقتصادی داشته یا فعالیت خود را در ایران ادامه دهند. البته این اتحادیه میتواند به شرکتهایی مانند پژو سیتروئن یا توتال که هماکنون با ایران قرارداد دارند توصیه کند به تعهدات خود پایبند باشند. در واقع چنین تصمیمی پیامی برای بخش خصوصی است.
در این میان ادامه صادرات نفت و گاز و کار با بخش انرژی ایران که مورد تایید دو طرف بوده از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در نتیجه ادامه امکان چنین روابطی با ریسک کمتری همراه خواهد بود. البته این موضوع نیز به این بستگی دارد که ایالاتمتحده تا چه حد بر تصمیمات اخیر خود و عملی کردن آن پافشاری کند. کما اینکه در هفتههای اخیر آمریکا با برقراری ارتباط با شرکتهای بیمه کشتیرانی معروف دنیا در حال بررسی راههای مسدود کردن انتقال نفت خام ایران از خلیجفارس است. این ترفند قدیمی آمریکاست که میخواهد از این طریق هزینه کار با ایران را افزایش دهد. البته اگر اتحادیه اروپا به پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم مالی برای پوشش ریسکهای کوتاهمدت و میانمدت کار با ایران پاسخ مثبت بدهد، میتواند این هزینهها را کاهش دهد.
تعاملات کارآمد بانکی با ایران دارای دو بخش است، نخست انتقال تکنولوژی کار با ایران و افزایش شفافیت و بهبود روند ثبت ترازنامه بانکی بر پایه استانداردهای جهانی است که میتواند همچنان ادامه داشته باشد. بخش دوم که بازگشایی خطوط اعتباری است از نظر من نمیتواند چندان تضمینشده باشد. چراکه آمریکا به صورت بیسابقهای در گذشته بانکهای اروپاییای را که با ایران همکاری داشتهاند جریمه کرده است.
در نتیجه بانکهای اروپایی باید در نهایت پاسخگوی سهامداران خود باشند و از همینرو اگر جریمه شوند باید یا آن را بلافاصله پرداخت کنند یا توقف فعالیت خود در آمریکا را به جان بخرند. در واقع موثرترین ابزار کاری آمریکا علیه ایران بدون شک همین جریمه بانکها و به کل شرکتهای همکار ایران خواهد بود.
این در حالی است که بخش بانکی ایران در حال حاضر هنوز بسیار شکننده بوده و از شفافیت پایین در انجام تعهداتش برای همخوانی با استانداردهای جهانی برخوردار بوده است.
حمل ونقل هوایی، دریایی، جادهای و ریلی با ایران حوزهای است که دست خزانهداری آمریکا از آن بسیار کوتاه است. چراکه به غیر از عربستان سعودی که نقشی در مسیر حملونقل به ایران ندارد به نظر میرسد کشور دیگری ریسک همکاری با آمریکا برای محاصره نظامی ایران را به جان نخرد. در این حوزه اتحادیه اروپا با هزینه بسیار کمی میتواند (با اعمال بیمه پوششی اضافی) هم منافع اتحادیه اروپا و هم منافع ایران را تضمین کند. کافی است شرکتهایی نظیر بریتیش ایرویز، لوفتهانزا و فرانس ایرلاین برای همکاری ابراز تمایل کنند و آنگاه مابقی شرکتهای کوچکتر نیز در مسیر قرار خواهند گرفت.
بخش دیگر این بیانیه در خصوص ارائه خدمات صادراتی برای تامین منابع صادراتی و سرمایهگذاری نیز تا حدودی شکننده به نظر میرسد. چراکه تقریباً تمامی بانکهای بزرگ اروپا فعالیت گستردهای در اروپا دارند. ایالاتمتحده بزرگترین بازار بورس در دنیاست و تمامی بانکهای درجه یک اروپایی در بورسهای آمریکا حضور پررنگ دارند به همین دلیل نمیتوان روی چنین تعهدی حساب ویژه باز کرد. برای مثال فرض کنید خزانهداری بریتانیا یا وزارت دارایی آلمان از بیمه 100 درصد قراردادهای با ایران سر باز بزند، حتی اگر اتحادیه اروپا همچنان بر انجام تعهداتش پایبند باشد اما باید این نکته را قبول کرد که بانکها و موسسات مالی از دولتهای خود حرفشنوی بیشتری دارند. در این راستا کافی است یکی از کشورهای سهگانه کلیدی عقبنشینی کنند بلافاصله بانکهای آن کشور نیز از دولت خود تبعیت کرده و کنار میکشند و آنگاه شاهد یک رفتار گلهای از سوی مابقی بانکها خواهیم بود. چنانچه در گذشته نیز چنین رفتاری بارها در حوزه بانکی و در خودداری از پذیرفتن ریسک تکرار شده است.
موضوعی که شاید حسرتبرانگیز باشد این است که متاسفانه در این دو سالی که برجام به طور تمام و کمال وجود داشت ایران در ایجاد صندوقهایی با سهم برابر با بانکهای بزرگ اروپایی تلاشی نکرد.
بند بعدی این بیانیه، توسعه همکاریهای تفاهمی و سرمایهگذاری مشترک میان شرکتهای اروپایی و طرفهای ایرانی است. این بند یکی از نقاط بسیار حساسی است که هم عربستان و هم تلآویو بر آن تاکید دارند. چراکه اگر شرکتهای بزرگ اروپایی با ایران همکاری داشته باشند همانند ترمز و مانعی بر سر رفتار تند اتحادیه اروپا با ایران خواهند بود. فرض کنید پنج شرکت بزرگ اروپایی پروژههایی با ارزش بیش از 10 میلیارد یورو در ایران داشته باشند، آنگاه ایالاتمتحده برای همسو کردن اروپا با خودش کار بسیار دشواری پیشرو خواهد داشت.
در این راستا چند اقدام باید در ایران صورت بگیرد. یکی از آنها حذف خطوط قرمز بوروکراتیک است. قدم بعدی برداشتن تهدیدها علیه شرکتهای اروپایی و نیفتادن در دام اروپاستیزی است. چراکه چنین رویکردی موجب خشنودی ایالاتمتحده، عربستان و رژیم صهیونیستی میشود.
سه بند آخر این بیانیه با هم پیوندی ناگسستنی دارند. سرمایهگذاری بیشتر در ایران در جهت منافع بلندمدت اروپا و بالا بردن کارایی و بهرهوری تکنولوژی بومی ایران خواهد بود، از سوی دیگر ایجاد هر چه بیشتر فضای شفاف و قانونمند اقتصادی و حمایت از فعالان اقتصادی اتحادیه اروپا و تامین فضای مطمئن حقوقی همگی به عنوان سپرهایی تلقی میشوند که ایران باید بهطور 24ساعته روی آنها متمرکز شود. هر چقدر فعالیت در داخل کشور برای همراهی با این فضا بیشتر باشد، اتحادیه اروپا انگیزه بیشتری برای مقاومت درمقابل آمریکا خواهد داشت.
در واقع باید به این نکته توجه داشت که این یک همکاری دوجانبه است، اتحادیه اروپا از سرمایهگذاری در حوزههای مختلف بهخصوص انرژی هم سود مالی خواهد برد و هم منطقه را از یک رویارویی نظامی دور خواهد کرد، از سوی دیگر ایران نیز منافع بسیار زیادی از این رابطه خواهد داشت، بنابراین نبود شلختگی سیاسی و رفتارهای افراطی میتواند هزینههایی سنگین را برای کشور و ملت ایران به همراه داشته باشد. در نهایت باید به این موضوع اشاره کرد که اتحادیه اروپا پتانسیل بسیار زیادی برای حفظ برجام دارد.
مقامات ارشد این اتحادیه بالواقع بر این عقیدهاند که نباید اجازه داد آمریکا به عنوان پلیس اقتصادی جهان شناخته شود. از اینرو اگر فضای داخل سرشار از دشمنی با اروپاییها باشد نمیتوان به کمک اروپا امیدوار بود.