آینده همپیمانی تهران -مسکو
آیا ایران و روسیه میتوانند شرکایی استراتژیک باشند؟
به دنبال سفر اخیر روسای جمهور روسیه و آذربایجان به تهران هرچند در پوشش خبر مربوط به سفر پوتین به تهران دیدار سهجانبه ایران، جمهوری آذربایجان و روسیه بیشتر اشاره میشد، اما مسائل مشترک منطقهای مانند آینده برجام، صلح در سوریه، مسائل عراق، مناسبات تهران-ریاض و همکاریهای تهران و مسکو در حوزه انرژی و بهای جهانی نفت قطعاً از توجه سران دو کشور و هیات همراه دور نماندهاند. البته سوژه اصلی این رایزنیها کریدور شمال به جنوب است.
به دنبال سفر اخیر روسای جمهور روسیه و آذربایجان به تهران هرچند در پوشش خبر مربوط به سفر پوتین به تهران دیدار سهجانبه ایران، جمهوری آذربایجان و روسیه بیشتر اشاره میشد، اما مسائل مشترک منطقهای مانند آینده برجام، صلح در سوریه، مسائل عراق، مناسبات تهران-ریاض و همکاریهای تهران و مسکو در حوزه انرژی و بهای جهانی نفت قطعاً از توجه سران دو کشور و هیات همراه دور نماندهاند. البته سوژه اصلی این رایزنیها کریدور شمال به جنوب است. هرچند روسیه از سوی برخی محافل آمریکایی متهم به دخالت در آخرین انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و طرفداری از دونالد ترامپ شده است ولی رئیسجمهور آمریکا بهرغم مواضع مثبت اولیهاش درباره روسیه اخیراً مجبور به امضای تحریمهای روسیه شده است. مواضع ضدایرانی ترامپ نیز بر همگان آشکار است. بنابراین همه این شرایط سبب میشود تا تهران و مسکو دریک جبهه قرار گیرند.
بهرغم موارد یادشده، روسیه روابط مناسبی با تل آویو و ریاض (یک دشمن و یک رقیب سازشناپذیر ایران) دارد. شیوه استفاده از کارتهای بازی متعدد و در عین حال متضاد در سیاست خارجی روسیه فقط منحصر به روابط با رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی نیست. سیاست خارجی روسیه در اکثر معادلات منطقهای بر همین منوال است و از همین رو مسکو از بحث کردها در عراق و سوریه نیز که در زمره خطوط قرمز ایران و ترکیه هست نیز غافل نشده است. حتی در مسائلی مانند بحران سوریه قصد مسکو بر این است که فضای بیشتری را در طرف مقابل ترکیه در میز مذاکرات به خود اختصاص دهد و این یعنی کم شدن فضای مانور ایران. برخی سیاستهای روسیه نیز مانند فروش تسلیحات به شیوخ عرب حاشیه خلیجفارس جایگاه ممتاز نظامی ایران در خلیجفارس را تضعیف میکند یا دستکم با شکلدهی رقابت تسلیحاتی هزینههای امنیتسازی ایران در این منطقه را افزایش میدهد.
دوره جدید حکومت پوتین در روسیه بر تعامل و همکاری با همه کشورها و حضور روسیه در اکثر مناطق استراتژیک جهان استوار است و البته روسها همانند قبل نسبت به جغرافیای برجایمانده از شوروی (خارج نزدیک) حساسیت زیادی دارند و بحران اوکراین که روسیه را تا آستانه رویارویی نظامی با ناتو نیز پیش برد مصداق مشخص این حساسیت روسی است.
مزیتهای ایران در همکاری با روسیه: یکی از دلایل خوشبینی نسبی به آینده همپیمانی ایران و روسیه، کارتهای بازی موجود در دست ایران است. جمهوری اسلامی ایران در عراق بازیگر شماره یک محسوب میشود و در سوریه، یمن، لبنان و نیز در مناطق قفقاز جنوبی، آسیای مرکزی و افغانستان که مناطق کلیدی در اوراسیای مدنظر روسیه هستند، یکی از بازیگران مهم است. در کنار این تسلط ایران بر مسیر انتقال انرژی در خلیجفارس و تنگه هرمز همه پازلهای قدرت ژئوپولتیک ایران هستند که سبب میشوند روسها نتوانند بهرغم بدهبستانهایی که با مخالفان ایران خواهند داشت، از قدرت ایران چشمپوشی کنند.
تحقق کریدور تجارت شمال- جنوب اقتصاد جهان و کشورهای منطقه را از وابستگی به مسیرهای بحرانی مانند باب المندب، دریای احمر، کانال سوئز و دریای مدیترانه رها خواهد ساخت و به همان اندازه تاثیر آمریکا را در اقتصاد آسیا و اروپا کم خواهد کرد.
هرچند کریدور شمال- جنوب رقیب جدی برای همکاریهای چین- پاکستان یا همکاریهای در حال شکلگیری مدیترانه (بین اسرائیل، یونان، قبرس، مصر و...) محسوب میشود و ممکن است در آینده با مانعتراشی کشورهای ذینفع در سایر حوزههای همکاری روبهرو شود ولی مزیت این کریدور برای اتصال اقتصادی عظیم هندوستان به اوراسیا و اروپا و بهرهبرداری از منابع حوزههای جغرافیایی مغفولمانده مانند ذخایر معدنی غنی در افغانستان و آسیای مرکزی و نیز موقعیت ترانزیتی کمنظیر ایران در سواحل جنوب شرق، سبب خواهد شد تا سرمایههای جهانی بهرغم همه مخالفتها به سمت این محور تازه شکلگرفته جذب شود.
همکاریهای چندجانبه به جای همکاری دوجانبه: بلوغ سیاست خارجی کشورهای منطقه سبب شده است تا در میانه میدان آتش و خون در منطقه همکاریهای سهجانبه مانند همکاری ایران- روسیه- جمهوری آذربایجان یا ایران- روسیه- ترکیه یا مواضع همسان ایران- ترکیه و دولت عراق در موضوع اقلیم کردستان عراق شکل گیرد که اولی در صورت تحقق کامل ژئوپولتیک منطقه و حتی جهان را تغییر خواهد داد، دومی به مثابه آبی بر آتش جنگ در سوریه بوده و سومی نیز از ایجاد بحرانی به مراتب ویرانگرتر از بحران سوریه در عراق جلوگیری کرد که نتیجه هر سه نقشههای پشت پرده آمریکا و رژیم صهیونیستی را در معماری جدید خاورمیانه نقش بر آب میکند.
آسیبهایی که همکاری دو کشور دارای اهداف متفاوت میتواند داشته باشد در همکاریهای چندجانبه بسیار کاهش پیدا میکند، زیرا این همکاری با سرنوشت منطقهای پیوند میخورد و از اینرو اکثر کشورها خود را ملزم به رعایت عهد و پیمان میدانند. همچنین بدعهدی یکی از اعضا در یک همپیمانی چندجانبه یا ساختار متحد منطقهای و ورودش به بلوکهای دشمن یا رقیب سبب میشود آن عضو از سوی سایر اعضا مطرود شود یا تحت فشار قرار گیرد. بنابراین منافع جمهوری اسلامی ایران که در سیاست خارجی خود را با تغییرات حداقلی پیش میبرد شاید اتحادها و همکاریهای چندجانبه منطقهای و تشکیل محورهایی حول موضوعاتی مانند ثبات و صلح منطقهای، مبارزه با ترور و افراطیگری، دفاع از یکپارچگی سرزمینی کشورها، مسیرهای بینالمللی ترانزیت کالا و منابع انرژی کارگشاتر از همکاری دوجانبه با کشورها باشد. در این زمینه همکاری سهجانبه ایران- روسیه- ترکیه در موضوع سوریه، همکاری ایران- ترکیه- عراق در موضوع اقلیم کردستان عراق، همکاریهای اقتصادی ایران-روسیه- جمهوری آذربایجان و شورای راهبردی ایران- ترکیه - جمهوری آذربایجان تاکنون ثمربخش بودهاند و ادامه جدیتر این همکاریها به نفع همه کشورهای منطقه خواهد بود. افزون بر اینها فعال کردن ساختارها و پیمانهای قبلی منطقه مانند اکو، دی 8، سازمان همکاریهای اسلامی و ورود به پیمان شانگهای نیز میتواند تکمیلکننده سیاست خارجی فعال ایران باشد.
همکاریهای سه یا چندجانبه همچنین با همافزایی قدرت ملی کشورها به برچیدهشدن بساط تروریسم و جریانهای افراطی در منطقه کمک خواهد کرد. زیرا وقتی پای منافع اقتصادی کشورها به میان بیاید همه به تامین امنیت مسیرهای تجاری کمک خواهند کرد.
سخن آخر: همپیمانی ایران و روسیه به خاطر هدف مشترک نیست بلکه بیشتر به خاطر منافع مشترک و مقابله با تهدیدات مشترک است. از اینرو در پاسخ به سوال قابل اعتماد بودن روسیه که در عنوان مطلب آمده میتوان گفت: با توجه به پیشینه سیاست خارجی مسکو و منفعتمحوری در سیستمهای این کشور، روسیه را نمیتوان شریک استراتژیک قابل اعتماد برای ایران دانست ولی این به معنی این نیست که روسیه نمیتواند شریک استراتژیک ایران باشد. با توجه به پارامترهای دخیل در شراکت و همپیمانی استراتژیک چهبسا در اوضاع کنونی ایران و روسیه را بتوان دو شریک استراتژیک جدی محسوب کرد. زیرا منافع بلندمدت دو کشور در حوزههایی مانند تقابل با توسعهطلبی غرب، مبارزه با تروریسم و افراطیگری، بازار نفت و گاز و بالاخره در فعالیتهای هستهای، همپوشانیهای درخور توجهی دارد که سبب میشود دو طرف به شراکت استراتژیک نیاز داشته باشند. اما آنچه سبب نگرانیهایی در بین برخی نخبگان ایرانی میشود سابقه تغییر رفتارهای دولت روسیه، مبهم بودن مواضع مسکو در قبال برخی مسائل حساس برای ایران مانند رابطه با اسرائیل و عربستان، اقلیم کردستان در عراق و کردهای سوریه و حتی احتمال نزدیکی مسکو- واشنگتن در اثر تمایلات ترامپ و بهرغم مخالفت بدنه اصلی حاکمیت آمریکاست که البته از نگاه برخی تحلیلگران این چرخش رفتارهای روسیه اغلب تاکتیکی است و در بلندمدت ایران و روسیه همچنان به منزله شریک استراتژیک باقی خواهند ماند.