قلک زمین
آیا خاک دیمزارها، قربانی آمارهای مدیریتی است؟
خبر کوتاه و تکاندهنده است. «معاونت زراعت وزارت جهاد کشاورزی در نشستی با ستاد اجرایی فرمان امام (ره) و معاونت آموزشی، فنی و پژوهشی سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور برای حدود یک هزار نفر کارشناس و بهکارگیری در طرح جهش تولید دیمزارها تفاهمنامه امضا کردند.» طرحی که بدون شک مراتع کمبازده درجه سه را هم درگیر برنامههای توسعهطلبانه وزارت جهاد کشاورزی میکند.
مدتهاست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری به قلک زمین برای وزارت جهاد کشاورزی تبدیل شده است. قلکی که هر وقت وزرای کشاورزی بخواهند آمار تولید خود را افزایش دهند، به جای تمرکز بر افزایش بهرهوری اراضی کشاورزی زیر کشت، به آن دستاندازی میکند تا از طریق افزایش سطح زیر کشت، آمارهای پرطمطراقی از جهش تولید کشاورزی در کشور خشک ایران ارائه دهند.
آنطور که این سالها معمول شده، تمامی عرصههای مرتعی درجه سه در مسیری کاملاً فرمالیته شناسایی شده و به امور اراضی تحویل داده میشوند تا زیر شخم و شیار رفته و به اصطلاح غذای مردم از زمینهای مرتعی کمبازده تامین شود. در حالی که این اقدام نهتنها غذایی برای مردم تامین نمیکند، بلکه سرمایه مهمی چون خاک ایران را به یغما میبرد.
توجیه مسوولان وزارت جهاد کشاورزی در رابطه با زیر کشت بردن اراضی شیبدار و مراتع کمبازده با توسعه کشت دیم آن است که گیاه با گیاه فرقی ندارد و زیر کشت بردن اراضی مرتعی درجه سه و مستعد کشت دیم هم میتواند به حفظ خاک کمک کند.
آنها نمیخواهند بپذیرند که نهتنها گیاه با گیاه فرق میکند، بلکه مجموعه عملیاتی که در روی زمین برای کشت انجام میشود، خود در زمره عوامل تشدیدکننده فرسایش خاک قرار میگیرند.
گیاهان مراتع درجه سه در شرایط سخت محیطی، خاک کوبیده و بدون هیچ دستخوردگی و با حداقل نیازهای زیستی رشد میکنند. ریشه این گیاهان در زیر خاک بههم میپیوندند و ذرات خاک را متصل به هم نگه میدارند. ساقه آنها همچون سدی جلوی حرکت ذرات خاک را در زمان بارش باران میگیرند و اگرچه این دسته از مراتع غنی نیستند اما اثرشان در حفظ خاک به مراتب بیشتر از زمانی است که بشر در آنها برای تولید غذای بیشتر دست میبرد.
اولین اتفاقی که در توسعه دیمزارها رخ میدهد آن است که گیاهان مرتعی باید از عرصه حذف شوند. ریشه گیاهانی که ذرات خاک را به هم متصل نگه میدارند، برای رشد گونههای زراعی جدید باید از خاک خارج شوند. این مساله زمینه حذف بخشی از خاک را فراهم میکند. سپس خاک باقیمانده روی زمین باید با شخم و شیار نرم شود تا آماده پذیرش دانه بذر گیاهان زراعی شود. شخم و شیار باعث میشود ذرات خاک بههمپیوستگی سابق را نداشته باشند و با وزش کوچکترین باد یا بارش باران در معرض فرسایش شدید قرار بگیرند.
پس از آنکه بذر محصولات دیم در داخل زمین قرار گرفت، از آنجا که درآمد اقتصادی برای صاحب زمین بسیار اهمیت دارد و خاک مرتع آماده کشتوکار نیست، بارها تردد بر روی اراضی زیرکشترفته برای افزودن کود و سم انجام میشود تا زارع بتواند حجم قابل قبولی از محصول را برداشت کند و زندگی روزمره خود را با فروش این محصولات بگذراند. این رفتوآمدها زمینه فرسایش خاک را بیش از حالت مرتعی فراهم میکند.
از آنجا که ایران خشک، این روزها دارای دورههای بارندگی نامنظمی است، بسیار دیده شده که در دیمزارها، زارعان از آبیاری هم استفاده میکنند. عمده روشهای آبیاری در ایران شیوههای غرقابی و سنتی است. اساساً درجه شوری خاکهای کشور به نحوی است که برای انجام زراعت تا حدودی نیاز به آبشویی هم دارد، این مساله زمینه فرسایش خاک و از درست رفتن این منبع غنی را فراهم میکند. در دیمزارها نیز در همان یک یا دو باری که از آبیاری استفاده میشود، از همین روشهای سنتی بهره برده میشود، به همین دلیل فرسایش خاک در دیمزارهای ایران رکورددار جهان شده است.
بر اساس برآوردها، فرسایش خاک در اراضی دیمزار ایران بالای ۱۵ میلیون تن در سال در هکتار است. در حالی که میانگین جهانی آن حدود شش میلیون تن است. این یعنی میزان فرسایش در ایران بیش از دو برابر میانگین جهانی است و باید برای آن فکری کرد.
در حال حاضر حدود هشت هزار هکتار اراضی دیم در کشور داریم که این زمینها در جهت شیب شخم زده میشوند. این مساله باعث تشدید فرسایش خاک و ایجاد رسوب در اراضی پاییندست میشوند. میتوان گفت مهمترین منبع تولید رسوب در کشور ما همین اراضی دیم است؛ چون خاک اراضی کوهها و تپهها عمدتاً فرسایش پیدا میکنند و به پاییندست منتقل میشوند. توسعه دیمزارها طی ۷۰ سال گذشته زمینه تخریب خاک کشور را فراهم کرده است. مطالعات نشان میدهد وارد شدن تجهیزات و ماشینآلات به عرصههای کشاورزی کشور تاثیر بسزایی در تخریب خاک ایفا کرده است. بد مصرف کردن کود در دیمزارها زمینه تخریب خاک و آلوده شدن آن را فراهم کرده است.
دردآور آنکه در بسیاری از دیمزارهای ایران محصولی به دست نمیآید بلکه زمین صرفاً با هدف حفظ مالکیت، شخم زده میشود. بسیاری از اراضی دیمزار محل مناقشه جامعه محلی با منابع طبیعی است، برای همین مردم با هدف حفظ مالکیت خود برای اثبات دعوی در دادگاه، صرفاً اثر شخم و شیار را روی زمین باقی میگذارند تا در آینده بتوانند اثبات کنند که مالک عرفی یک زمین هستند. در چنین شرایطی خاک لخت شخمخورده به امان خدا رها میشود و در نهایت نهتنها محصولی برای سفرهها تولید نمیشود، بلکه خاک دیمزارها در معرض خطر فرسایش بادی و آبی شدیدتر نسبت به زمانی که محصول در آن کشت شده، قرار میگیرد.
مطالعات نشان میدهد عمده فرسایش در شیب بین ۵ تا ۱۲درصد به وقوع میپیوندد، چراکه در شیبهای بالاتر به دلیل وجود بیرونزدگیهای سنگی و پوشش سنگریزه و در شیبهای پایین که دشتها هستند فرسایش خاک چندان ملموس نیست.
همچنین بررسیها نشان میدهد بدترین نوع تغییر کاربری که عناصر خاک را دچار تغییر میکند، تبدیل مرتع به دیمزارهای زیر کشت گندم است. با کشت گندم در دیمزارها، میزان کربن و ازت خاک کاهش پیدا کرده و قدرت نگهداری آب در خاک کم میشود. اما متاسفانه عمده برنامههای وزارت جهاد کشاورزی برای تبدیل مراتع بر کشت گندم متمرکز است. حال آنکه با کشت گیاهان دارویی و چندساله، میتوان اثرات منفی ناشی از تغییر کاربری مراتع درجه سه به دیمزارها را تا حد زیادی کاهش داد و مانع فرسایش بیشتر خاک ارزشمند کشور در این مناطق شد.