آتش در دبستان
چراغ نفتی دخترکان زاهدان را به کام مرگ فرستاد
سیستم گرمایشی غیراستاندارد بار دیگر در یک مدرسه فاجعه آفرید. سهشنبه 27 آذرماه واژگونی بخاری نفتی در یک مرکز پیشدبستانی و دبستان غیرانتفاعی دخترانه در زاهدان چند دانشآموز را به کام مرگ فرستاد. روزنامه «ایران» در گزارشی از جزئیات این حادثه نوشت: «ساعت 9 صبح سهشنبه حادثهای تلخ در کلاس مدرسه اسوه حسنه رخ داد.
سیستم گرمایشی غیراستاندارد بار دیگر در یک مدرسه فاجعه آفرید. سهشنبه 27 آذرماه واژگونی بخاری نفتی در یک مرکز پیشدبستانی و دبستان غیرانتفاعی دخترانه در زاهدان چند دانشآموز را به کام مرگ فرستاد. روزنامه «ایران» در گزارشی از جزئیات این حادثه نوشت: «ساعت 9 صبح سهشنبه حادثهای تلخ در کلاس مدرسه اسوه حسنه رخ داد. کلاس با میلههای آهنی به دو بخش تقسیم شده بود. بخش بزرگتر که در ورودی به آن منتهی میشد مخصوص مدیریت و اما اتاق کوچکتر که تنها یک چارچوب آهنی با تخته چوبی نازک آن را جدا کرده برای هفت دانشآموز دختر کلاس اولی در نظر گرفته شده بود. ورودی این کلاس با میلههای آهنی احاطه شده و عبور از آن به سختی ممکن است. داخل کلاس صندلیهای نیمهسوخته و چراغ نفتی واژگونشدهای دیده میشود که متهم اصلی این حادثه دلخراش است. زنگ تفریح که به صدا درآمد هفت دانشآموز دختر این کلاس راهی حیاط شدند. اما یکی از آنها به کلاس برگشت. به دنبال او سه دانشآموز دیگر نیز وارد کلاس شدند. هنگام برگشت به حیاط کیف یکی از دخترها به چراغ نفتی گیر کرد و واژگونی آن باعث شد که موکت زیر پایشان و پردهای که به پنجره آویخته شده بود خیلی زود آتش بگیرد. شعلههای آتش بچهها را دربر گرفت و کوچکی راه خروج، اجازه فرار را به آنها نداد. هیچکس صدای ضجههای مونا، صبا، مریم و یکتا را که ته کلاس از ترس آتش زیر نیمکت پناه گرفته بودند نمیشنید که برای زنده ماندن کمک میخواستند. پیشدبستانی و دبستان غیرانتفاعی «اسوه حسنه» زاهدان در محاصره آتش بود. معلمها و کادر مدرسه هر کدام به هر شکلی که میتوانستند بچهها را از ساختمان بیرون بردند. پنج دقیقهای از آتشسوزی گذشته بود که بچهها متوجه غیبت همکلاسیهایشان شدند. دیگر راهی برای برگشت به داخل نبود و هنوز امدادگران نرسیده بودند که چند نفر از اهالی خیابان مصطفی خمینی به دل آتش زدند و دو نفر از بچهها را که از سوختگی و گازگرفتگی نیمههوش شده بودند به بیرون منتقل کردند. اما هنوز از 59 دانشآموز مدرسه دو نفر غایب بودند. آتشنشانان به محض ورود با تجهیزات به کلاس رفتند و دو دختر خردسال را که از ترس زیر صندلی آهنی چمباتمه زده و از هوش رفته بودند از میان شعلهها بیرون کشیدند. مونا (دانشآموز پیشدبستانی)، صبا، مریم و یکتا به بیمارستان منتقل شدند اما مونا و صبا که 100 درصد سوخته بودند دقایقی بعد تسلیم مرگ شدند.» صبح روز چهارشنبه خبر فوت سومین دانشآموز و وخامت حال چهارمین نفر منتشر شد. ایسنا نوشت: «بهرغم اقدامات درمانی، دانشآموز یکتا میرشکار نیز به دلیل گستردگی سوختگی درگذشت. دانشآموز دیگر به نام مریم نوکندی نیز دارای شدت جراحات سوختگی است و تحت مراقبتهای ویژه قرار دارد.»
چه کسی بچههای ما را برمیگرداند؟
روزنامه «ایران» از قول یکی از والدین دانشآموزان مدرسه اسوه حسنه نوشت: «بارها به مسوولان این مدرسه درباره این بخاریها هشدار داده بودیم اما گوش شنوایی وجود نداشت. فرزندان ما قربانی شدند. حالا چه کسی پاسخگوی این اتفاق است. چه کسی میتواند بچههای ما را به ما برگرداند.» در ادامه این گزارش آمده است: مادر دو دختر دوقلو که در این کلاس درس میخواندند میگوید: «برای ثبت نام دو دخترم حدود سه میلیون تومان هزینه کردم اما امکاناتی که در اختیار بچههایمان قرار دادند هیچ بود.» موحدیراد، دادستان عمومی و انقلاب مرکز سیستان و بلوچستان گفت: با حضور معاون و بازپرس ویژه قتل در محل و با بررسیهای صورتگرفته قصور مدیر و مربی آموزشی محرز و دستور بازداشت آنها صادر شده است. در این مدرسه استانداردهای لازم و نکات ایمنی رعایت نشده بود و بدون شک پس از وصول نظریه کارشناسی چنانچه سایر اشخاص و دستگاهها مقصر شناخته شوند طبق قانون با آنها برخورد خواهد شد.
گاز به این خیابان نرسیده بود
علی مرادی، مدیر روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان، درباره علت استفاده از چراغ نفتی در این مدرسه عنوان کرد: «بسیاری از مناطق سیستان و بلوچستان گاز دارند اما هنوز شبکه گازرسانی به خیابان این مدرسه نرسیده است. در هر صورت با توجه به دستورالعمل آموزش و پرورش استفاده از چراغ نفتی در مدارس تخلف است و مدیر این مجموعه غیردولتی تخلف کرده است.» مدیر آموزش و پرورش ناحیه 2 زاهدان نیز در پی این حادثه استعفا کرده است.
شمار قربانیان آتش در مدارس به بیش از 50 تن میرسد
حادثه آتشسوزی دبستان اسوه حسنه یادآور حوادث تکاندهنده قبلی است که در مدارس نقاط مختلف کشور رخ داده است. خبرگزاری ایسنا در گزارشی این حوادث را مرور کرده است: «حادثه روستای بیجارسر گیلان در بهمن ۷۶، آتشسوزی مدرسه روستای سفیلان در چهارمحال و بختیاری در آبان ۸۳، حریق مدرسه شهید رحیمی روستای درودزن در آذر ۸۵، زبانه کشیدن آتش در خوابگاه شبانهروزی در منطقه چاه رحمان سیستان و بلوچستان در آبان ۸۹ و آتشسوزی مدرسه شینآباد در آذر ۹۱ از جمله حوادث تلخ سالهای گذشته هستند که بیش از ۵۰ قربانی داشتهاند. طبق اعلام رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور، هنوز ۴۰ درصد مدارس کشور به سیستم گرمایشی استاندارد مجهز نیستند. بهرغم اقدامات انجامشده در سالهای گذشته، همچنان دولت و مجلس عزم جدی برای استانداردسازی کلیه سیستمهای گرمایشی مدارس و از سوی دیگر بازسازی و مقاومسازی ۳۰ درصد مدارس ناایمن کشور ندارند و پیشرفت در ساخت و ترمیم مدارس جدید و استقرار سیستم گرمایشی استاندارد با سرعت پیش نمیرود.»
استمداد کمکآموزشیها از مراجع تقلید
جنجال ناشران کمکآموزشی و موسسات کنکور به خاطر به خطر افتادن منافعشان با حذف مشق شب که از چند هفته قبل آغاز شده و اخیراً به انتقاد آیتالله سبحانی از حذف مشق شب منتهی شده بود، هفته گذشته نیز ادامه داشت. روزنامه «آفتاب یزد» در گزارشی از این ماجرا نوشت: «اظهار نظرها در رابطه با حذف مشق شب از تکالیف دانشآموزان پایه ابتدایی با واکنش بسیاری از رسانهها و نیز کاربران شبکههای اجتماعی روبهرو شد. این خبر وقتی داغ شد که برخی از رسانهها گفتند که در دیدار انجمن فرهنگی ناشران آموزشی کشور با برخی از علما این نقد صورت گرفته است. پس از آنکه در شهریور سال جاری، وزارت آموزشوپرورش حذف مشق شب را اعلام کرده بود، دستورالعملی اعلام شد که طبق آن پایه اول تا سوم دوره ابتدایی تکالیف مهارتمحور را بهجای مشق شب جایگزین میکنند و برای پایه چهارم تا ششم 2 ساعت از ساعت درسی در اختیار مدرسه قرار میگیرد و 2 ساعت برنامه ویژه مدرسه را خواهند داشت. با گذشت سه ماه از سال تحصیلی، هنوز هم موج انتقادها نسبت به این طرح آرام نگرفته است تا جایی که چندی پیش، ابوالفضل جوکار، عضو انجمن فرهنگی ناشران آموزشی کشور و موسس یکی از بزرگترین ناشران کتابهای کنکور و کمکآموزشی کشور، که پیش از این در رده مخالفان حذف کنکور و آزمونهای آزمایشی هم بود، در اظهارنظری حذف تکلیف دانشآموزان را عاملی دانست که آنان را از فراگیری و آموزش دور میکند. حال آنکه کارشناسان آموزش معتقدند سیستم فعلی آموزش و پرورش در ایران، خلاقیت دانشآموزان را از بین میبرد. از سویی چندی پیش وزیر آموزش و پرورش نامهای به رئیس سازمان صداوسیما نوشت و از او درخواست کرد که تبلیغات غیرقانونی موسسات کنکور و کمکآموزشی را از این رسانه متوقف کند. یک هفته بعد از این نامهنگاری، مدیران چند موسسه کتابهای کمکدرسی و آموزشی به دیدار علمای قم رفتند و در آنجا زمینه انتقادها به این طرح آموزشوپرورش را فراهم کردند.»
موحد: نظام آموزشی ما آفتزده و سترون است
محمدعلی موحد، پژوهشگر و مولویشناس، در مراسمی که با هدف تجلیل از شخصیت علمی وی در دانشگاه تهران برگزار شد، از نظام آموزشی کشور بهتندی انتقاد کرد. در این مراسم نشان عالی یونسکو با حضور دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران، سفیر ایران در مقر یونسکو و دبیر دفتر منطقهای یونسکو به محمدعلی موحد اهدا شد. موحد نیز با یادآوری زمان تاسیس یونسکو گفت: یونسکو نهادی برای تعلیم و تربیت است، ما در روزنامههای آن سالها خبر تاسیسش را خواندیم و میدانیم، وظیفهاش کمک به پیشرفت سوادآموزی و تربیت نسل جوان در کشورهای عضو سازمان ملل است. جدا از آن برخی از حاضران در جمع، بزرگان کشورند که حل مسائل را برعهده دارند، از طرفی این دانشگاه اولین دانشگاه ایران است که با رویکردی به سیستم روز جهان تاسیس شده است. در چنین جمعی باید بگویم که نظام آموزشی ما از صدر تا ذیل از سطوح ابتدایی در دبیرستان تا مراکز آموزشی ادواری که به تدریس در بخشهای متفاوت مشغولند، همه آفتزدهاند. مردم از این نظام شکایت دارند که سترون و ناکارآمد است که شور و شوق جوانان را میکشد و شمع اشتیاق نوجوانان را خاموش میکند. درباره سوالات طرحشده در مدارس مقالاتی نوشتهام. عنوان مقاله من در روزنامه اطلاعات این بود: «استهزای دین است یا افسوس دانش»، که علم اگر این است بگذار و برو. این تنها حرف من نبود. حرف همه بود. همه مردم با من همدل و همزبان بودند. این سیستم آموزشی تستمحور پدر ما را درآورده است. یونسکو، برای این نیست که فلان بازار مخروبه را ثبت کنیم و دلمان خوش باشد. میخواهم بدانم آیا اصلاً این نهاد جایی دارد که بتواند سیستم آموزشی ما را تغییر دهد. بچهها وقتی از این سیستم خلاص میشوند مریم میرزاخانیها هستند و این موضوع بسیار مهم است. جوانان باید توجه کنند که طلب مهم است و تفاوت انسان بعد از رنسانس و قبل از رنسانس تفاوت انفعال و فعالیت است. انسان بعد از رنسانس کنشگر است و این بسیار اهمیت دارد. ما باید به شمس و مولانا توجه کنیم. در شمس و مولانا چه هست؟ مولانا را صوفی معمولی میشناسیم اما باید عمق اندیشه را دریابیم. اگر خدا بزرگ است، باید تو هم بزرگ باشی و متابعت محمد این است که اگر محمد به معراج رفت باید تو هم بروی. هیچ کجا توقف نکن و همیشه پیش برو. به هیچ چیز نباید قانع شد. شمس و مولانا دشمن میانمایگی و ابتذال بودند و اینگونه است که شمس میگوید در این شهر قحط خورشید است. جوانان باید طالب باشند و این طلبیدن است که راه نجات است.