شیپور مرگ آب
آیا عمر منابع آبی ایران سر آمده است؟
خشکسالی و کمآبی مساله تازهای برای ایرانیان نیست چراکه اقلیم خشک و نیمهخشک ایران همواره با مسالهای بهنام کمبود آب مواجه بوده است. از کتیبه داریوش هخامنشی به عنوان قدیمیترین سند موجود در این باره میتوان نام برد. کتیبهای که در آن از خشکسالی به همراه دروغ و دشمن (جنگ) به عنوان سه مشکل اساسی کشور یاد میشود.
خشکسالی و کمآبی مساله تازهای برای ایرانیان نیست چراکه اقلیم خشک و نیمهخشک ایران همواره با مسالهای بهنام کمبود آب مواجه بوده است. از کتیبه داریوش هخامنشی به عنوان قدیمیترین سند موجود در این باره میتوان نام برد. کتیبهای که در آن از خشکسالی به همراه دروغ و دشمن (جنگ) به عنوان سه مشکل اساسی کشور یاد میشود. مسالهای زیستمحیطی به همراه دو مشکل عمده داخلی و خارجی (دروغ و دشمن) نشان میدهد برای بسیاری از مسائل امروزی ایران میتوان خاستگاه و ریشه تاریخی متصور شد.
در بحث آب و کمبود آن نخستین عامل را میتوان در وضعیت خاص جغرافیای ایران دید. موقعیت جغرافیایی ایران سبب شده است نخست به سبب حاکمیت پرفشار جنب حاره، کل مقدار بارش دریافتی ایران اندک باشد و دوم حضور ایران بین مدار 25 تا 40 درجه شمالی، اقلیم به نسبت گرمی را بر کشور چیره سازد. این دو عامل سبب شده تا متوسط بارندگی در ایران حدود 250 میلیمتر باشد که این مقدار کمتر از یکسوم متوسط بارش در دنیا (860 میلیمتر) است.
علاوه بر این توزیع بارشها در ایران نیز بسیار نامتناسب بوده و در بسیاری از مناطق کشور مقدار تبخیر و تعرق بسیار بیش از مقدار بارش سالانه است. امری که سبب شده میزان تبخیر و تعرق در ایران 20 درصد بیشتر از میانگین جهانی باشد. این ویژگیها موجب شده است حدود 35 درصد سرزمینهای کشور دارای آبوهوای بسیار خشک، 9 /29 درصد خشک، 1 /20 درصد نیمهخشک، 5 درصد مدیترانهای و 10 درصد مرطوب (از نوع سرد کوهستانی) باشد. در نتیجه 85 درصد مناطق کشور در وضعیت خشک و نیمهخشک قرار داشته و همواره کمبود بارش و خطر وقوع خشکسالی امری محتمل باشد. از اینرو از مشکل کمبود آب میتوان به عنوان یک مشکل محیطی در ایران نام برد که به عنوان یک محدودیت ثابت در این جغرافیا وجود داشته است.
اما امروزه شرایط اقلیمی ایران به چه صورت تغییر کرده است که برای منابع آبی ایران زمان پایان تعیین میشود؟ به عبارت دیگر اقلیمی که با وجود محدودیت همیشگی خود در زمینه منابع آب طی هزاران سال به حیات خود ادامه داده است امروزه به چه دلیل به شرایطی دچار شده است که برای بیآبی کامل و خشکی آن زمان تعیین میشود؟ پیش از پاسخ به این سوال لازم است ابتدا به بررسی روند و نحوه مصرف آب و برخورد با منابع آب ایران پرداخته شود. بررسی آمار و اطلاعات مربوط به آب در ایران نشان میدهد پیش از آنکه محیط طبیعی و بحران در آن عامل شکلگیری وضعیت فعلی باشد، مدیریت منابع آب و بحران در این مدیریت عامل اصلی شرایط موجود است.
در زمینه این بحران مدیریتی میتوان از توسعه ناپایدار و فاقد مطالعه کشاورزی، جانمایی و استقرار فاقد توجیه زیستمحیطی صنایع و برنامههای اشتباه مدیریت آبهای سطحی و زیرزمینی نام برد.
در بخش مدیریت منابع آب کشور، کشاورزی دارای نقش بسیار مهم و تعیینکنندهای است. طی سالهای 1381 تا 1394 مجموعاً از میزان 225 /844 میلیارد مترمکعب آب مصرفی، 928 /755 میلیارد مترمکعب در بخش کشاورزی و بهطور متوسط سالانه از میزان 302 /60 میلیارد مترمکعب آب، 995 /53 میلیون مترمکعب آن در بخش کشاورزی مصرف شده است؛ آماری که نشان میدهد طی این سالها 5 /89 درصد کل آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی مصرف شده است. این هزینهکرد کلان آبی که با توجیه خودکفایی در کشاورزی همچنان نیز در حال تداوم است، یکی از اساسیترین عوامل خشکی اقلیم ایران شناخته میشود.
خودکفایی و استتار بسیاری از سیاستهای نادرست کشاورزی در پشت این مفهوم و مفاهیمی چون تامین امنیت غذایی سبب شده است نهتنها بخش اعظمی از اقلیم ایران روزبهروز با مصرف بیرویه آب به سمت نابودی پیش رود بلکه کشاورزی نیز به خاطر حرکت در راستای یک هدف از پیش تعیین شده و فارغ از سطح کیفی آن، در پایینترین حد بهرهوری خود به اتلاف منابع بپردازد. در واقع توسعه ناپایداری که نهتنها به از بین رفتن منابع آبی کشور منجر شده است بلکه هرگز توانایی ایجاد معیشت و رفاه پایدار برای کشاورزان را نیز نداشته است.
در بخش استقرار نادرست صنایع نیز نمیتوان سیاستهای نادرست و برنامهریزیهای فاقد توجیه زیستمحیطی صنایع را نادیده گرفت. استقرار صنایع با نیاز آبی بالا در نواحی مرکزی کشور که همواره با تنش آبی مواجه بوده است توجیهی جز بیبرنامگی در زمینه مدیریتی کشور نمیتواند داشته باشد. امری که علاوه بر بحرانسازی تامین آب عوارضی چون آلودگی آب، خاک و هوا را در این مناطق شدت بخشیده است. در زمینه مدیریت اشتباه آبهای سطحی و زیرزمینی و نبود برنامه صحیح در این باره سوءمدیریت به شکل بسیار محسوسی وجود داشته و کماکان وجود دارد.
افزایش تعداد چاههای عمیق و نیمهعمیق از 50 هزار حلقه چاه در سال 1350 به 794 هزار حلقه چاه در سال 1395، افزایش تعداد سدها از 27 سد ساخته شده تا قبل از انقلاب به 1330 سد (537 سد مطالعاتی، 146 سد اجرایی و 647 سد در حال بهرهبرداری) در سال 1395، افزایش طرحهای انتقال آب میانمنطقهای بدون هیچگونه توجیه و مجوز زیستمحیطی، عدم برخورد با چاههای غیرمجاز در سراسر کشور و مواردی از این دست در شکلگیری وضعیت فعلی منابع آبی ایران بسیار تاثیرگذار بوده است.
این مساله در حالی اتفاق میافتد که تغییرات اقلیمی به شکل بسیار محسوس و مشخصی بر زیستبوم ایران در حال اثرگذاری است و مدیریت منابع آب که میبایست بهصورت علمی و عملی به حل و فصل اثرات منفی این تغییرات بر منابع آب بپردازد و این اثرات را به حداقل ممکن کاهش دهد، به دلیل وجود بحران کارکردی خود نهتنها در این زمینه دستاوردی نداشته است بلکه با تجمیع بحرانهای خود با تغییرات اقلیم اثرات این تغییرات بر منابع آب را دوچندان ساخته است. به عبارت دیگر وقتی در اثر وقوع تغییرات اقلیم کاهش در بارندگی ایجاد میشود هیچگونه تغییری در رویکرد مدیریت منابع آب دیده نمیشود و برنامههای ناصحیح در بخشهای مختلف که پیشتر نیز به آنها اشاره شد کماکان ادامه پیدا میکند.
در مجموع شرایط منابع آبهای زیرزمینی کشور نشان میدهد طی سالهای 1381 تا 1394 مجموعاً 84 /7 متر و بهطور متوسط سالانه 56 /0 متر کاهش در سطح آبهای زیرزمینی کشور رخ داده است. طی این سالها از حجم مخازن آبخوانهای کشور 904 /74 میلیارد مترمکعب و بهصورت سالانه 35 /5 میلیارد مترمکعب کاسته شده است. این کاهش در ذخایر دارای روندی فزاینده بوده و با توجه به شرایط ناشی از تغییرات اقلیم، افزایش جمعیت و عدم چارهاندیشی اساسی در زمینه بحران آب، ذخایر آبهای زیرزمینی کشور را در حال حاضر به پایینترین سطح خود رسانده است.
از مجموع شرایط طبیعی اقلیم ایران مبنی بر کاهش در بارندگی، افزایش تبخیر و تعرق از یکسو و همچنین از نحوه مدیریت آبهای سطحی و زیرزمینی کشور که هیچگونه تناسبی با شرایط بحرانی آبی کشور ندارد از سوی دیگر، نتیجهای جز کمیابی شدید آب و خشکی بخش بسیار وسیعی از کشور انتظار نمیرود. از اینرو در صورت تداوم وضعیت فعلی طبیعی و مدیریتی کشور نهتنها در یک بازه 50ساله بلکه بازهای کوتاهمدتتر میتوان برای اتمام منابع آب ایران متصور شد اما اگر با همین شرایط فعلی طبیعی نوع نگاه به مساله آب و نحوه مدیریت این منابع تغییر اساسی و بنیادی داشته باشد آنگاه میتوان نسبت به عمر منابع آب ایران نظری دیگر داشت.