آسایش از دسترفته
کیفیت زندگی مردم تهران در چه وضعیتی است؟
در ابتدای دوره جدید شورای شهر تهران نتایج یک نظرسنجی نشان میداد که مساله جدی مردم کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی ارتباطی به داشتن معابر و میادین و پلهای بزرگ، تونلهای خاص، مستحدثات ساختمانی و المانهای بزرگی مثل برج میلاد ندارد. آنچه موجب رضایت خاطر مردم میشود این است که بتوانند در شهر راحت تردد کنند، در سفرهای روزانه به راحتی به مقاصد مورد نیازشان دسترسی پیدا کنند، از یک هوای خوب استنشاق کنند و به طور کلی در شهر احساس آرامش و آسایش داشته باشند.
در ابتدای دوره جدید شورای شهر تهران نتایج یک نظرسنجی نشان میداد که مساله جدی مردم کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی ارتباطی به داشتن معابر و میادین و پلهای بزرگ، تونلهای خاص، مستحدثات ساختمانی و المانهای بزرگی مثل برج میلاد ندارد. آنچه موجب رضایت خاطر مردم میشود این است که بتوانند در شهر راحت تردد کنند، در سفرهای روزانه به راحتی به مقاصد مورد نیازشان دسترسی پیدا کنند، از یک هوای خوب استنشاق کنند و به طور کلی در شهر احساس آرامش و آسایش داشته باشند. طبیعی است با این وضعیتی که در یک دهه اخیر در شهر تهران حاکم شده، آلودگی هوا و مساله ترافیک که البته کاملاً ارتباط متقابل و دوسویه دارند به عنوان مشکلات اصلی شهر موجب نارضایتی مردم از زندگی در تهران شوند. هرجا مردم بتوانند راحت تردد کنند، از هوای پاک برخوردار باشند، به طبیعت دسترسی داشته باشند، امکان رفتوآمد پیاده در مسیرهای کوتاه و امکان استفاده از دوچرخه برای علاقهمندان فراهم باشد، کلیه مردم به وسایل حملونقل پاک دسترسی داشته باشند، امکان بهرهمندی از فضاهای طبیعی و فضای سبز وسیع و گسترده و همچنین پارکهای محلی برای مردم هر محله وجود داشته باشد، به واسطه همین پارامترها کیفیت زندگی ارتقا پیدا میکند و در نتیجه رضایت خاطر مردم بیشتر میشود.
راضیترین مردم تهران
به نظر میرسد رضایتمندی بیشتر مردم منطقه 22 نسبت به ساکنان سایر مناطق شهر نیز به واسطه وجود همین پارامترهاست. مطابق با آنچه در نظرسنجی شهرداری آمده ساکنان منطقه ۲۲ رضایت زیادی از سکونت در این منطقه دارند. در این نظرسنجی نمرهای که شهروندان به لحاظ راحتی زندگی به شهر تهران دادهاند از ۲۰ معادل ۱۲ بوده و نمره رضایت از زندگی در شهر از پنج معادل 73 /2 و رضایت از زندگی در محله معادل3 بوده است. اما نمره رضایت ساکنان منطقه 22 از شهر 12 /3 و نمره رضایت آنها از محله 63 /3 است. نمره راحتی زندگی در شهر نیز از نظر شهروندان این منطقه 46 /13 است. یکی از مهمترین عواملی که در این رضایت نقش دارد وجود فضای سبز بسیار وسیع و گسترده بوستانهای جنگلی بزرگ مثل چیتگر، خرگوشدره، وردآورد و بوستان جوانمردان در این منطقه است. دسترسی بدون مانع به کوه، امکان حضور در طبیعت و وجود دریاچه خلیجفارس نیز ظرفیت و مزیت بسیار خوبی برای مردم این منطقه است. علاوه بر این منطقه 22 هوای پاکتری دارد و تا حدودی از مسائل اساسی شهر تهران یعنی آلودگی، مشکلات حملونقل و آسیبهای اجتماعی دور است و به همین دلیل به نظر میرسد مردم این منطقه نسبتاً احساس رضایت و راحتی بیشتری دارند.
در حال حاضر تراکم منطقه 22 تقریباً یکپنجم میانگین تراکم شهر تهران است و مردم فضای وسیعتر و آب و هوای بهتری در اختیار دارند. اما در طول یک دهه گذشته ساختوسازهای زیادی در این منطقه شکل گرفته، مجوزها و پروانههای بسیاری هم صادر شده و اگر این مجوزها به احداث ساختمانها و سکونتگاههای بیشتری منجر شوند، منطقه 22 نیز در آینده نزدیک به منطقهای پرتراکم تبدیل میشود. بنابراین باید تلاش کنیم جمعیتپذیری این منطقه بیشتر نشود و از فضاهای فراغتی، مراکز تفریحی، فضاهای سبز، کوه و جنگلهای منطقه نیز بهشدت مراقبت کنیم. تنها در این صورت است که میتوانیم انتظار داشته باشیم کیفیت زندگی در منطقه 22 همچنان برقرار باشد و امکان بهبود آن هم در آینده میسور.
سالخوردگان ناراضی
یکی دیگر از نکاتی که در این نظرسنجی دیده میشود این است که از نظر رضایت از زندگی در شهر تهران، هرچه سن بالاتر باشد میزان رضایت پایینتر است بهطوری که ۶۰ درصد بازنشستگان بیش از دیگران به ترک تهران فکر کردهاند. البته خوشبختانه میانگین سالمندان در شهر تهران دو برابر میانگین کشوری یعنی حدود 18 درصد است. میانگین افراد بالای 60 سال در کشور تقریباً بیش از 9 درصد از جمعیت کشور است. به طور کلی جوامعی که معمولاً سالمندان بیشتری دارند توسعهیافتهتر هستند به این دلیل که امید به زندگی در آن جوامع بیشتر است. یکی از تفاوتهای کشورهای در حال توسعه با کشورهای توسعهیافته همین تفاوت در امید به زندگی است و این امید به زندگی شاخص توسعه است. بنابراین بالا بودن جمعیت سالمند خود نشانه توسعه است. اما در کشورهای توسعهیافته برای سالمندان و همچنین برای افرادی که توانایی جسمانی کمتری دارند برنامهریزی میکنند. معمولاً در این کشورها شهرها برای اقشار و گروههای آسیبپذیر مثل سالمندان، کودکان و بانوانی که از نظر جسمی توانایی کمتری دارند طراحی میشود. وقتی شهر برای این اقشار طراحی شود و برنامهریزی و اجرا مناسب آنها باشد، شرایط برای همه افراد جامعه مناسب زیست میشود. اما در کشور ما معمولاً شهرها برای مردان میانسال طراحی میشوند یعنی شهرهای ایران برای کودکان، برای کهنسالان، برای بانوان و همینطور برای افراد کمتوان جسمی و حرکتی طراحی نشده است. معبرهای شهر تهران پرمانع است. با موانع متعددی که برای دسترسی اقشار کمتوان به مراکز مختلف و حضور این اقشار در فضاهای شهری هست، آنها به راحتی نمیتوانند از این فضاها استفاده کنند. تاریکی بعضی از فضاهای شهری، موانع مختلفی که در پیادهروهاست، کمبود فضاهای عمومی، کمبود پارکهای محلهای، آلودگی هوا، ضعیف بودن زیرساختهای حملو نقل و ترافیک سنگین و نامناسب بودن وسایل حملونقل عمومی همه و همه بیش از اقشار دیگر، برای افراد کمتوان جسمی و حرکتی و سالمندان دشواری ایجاد میکند. طبیعی است در این شرایط نارضایتی افراد مسنتر از شهر تهران نسبت به سایر شهروندان بیشتر باشد و بیش از دیگران به دنبال خروج از تهران باشند. افراد بازنشسته نیز با توجه به اینکه بار هزینهای زندگی کمتر بر دوش آنها قرار دارد، ترجیح میدهند خود را از این شهر پرترافیک، آلوده، پراسترس و پر از درگیری رها کنند و اگر بتوانند به شهرهای کوچکتر مهاجرت کنند که احتمالاً فضاهای مناسب زندگی در آنها بیشتر است.
چرا همچنان مهاجرت به تهران ادامه دارد؟
با وجود نارضایتی مردم تهران از سکونت در این شهر، آنچه موجب مهاجرت مردم از اقصی نقاط کشور به ویژه از مناطق شرقی به مناطق شمالی و مرکزی و از جمله تهران میشود جستوجوی شغل و درآمد است. مردم این مناطق به دنبال شغل و درآمد به مناطقی مهاجرت میکنند که در آنها ظرفیت اشتغال و درآمد بیشتری وجود دارد. به طور کلی این مساله ناشی از نبود طرح آمایش سرزمین در کشور است. سیاستگذاران فعالیتهای اقتصادی کشور را بر اساس امکانات و قابلیتهای سرزمین، ظرفیتهای زیستمحیطی و میزان ذخایر آبی کشور تعریف نمیکنند. از همینرو بهجای اینکه کارخانهها و صنایع در حاشیه دریاها مستقر شوند، در مناطق مرکزی کشور متمرکز شدهاند. طبیعی است مردم مناطق حاشیه دریاها، مناطق کویری و مناطق شرقی کشور که امکان دستیابی به شغل مناسب برایشان کمتر فراهم است، برای پیدا کردن لقمهنانی ناچار میشوند مهاجرت کنند و این کار را میکنند؛ این افراد معمولاً در پی یافتن شغل از روستاها به شهرهای کوچک، از شهرهای کوچک به شهرهای متوسط و از شهرهای متوسط به کلانشهرها و درنهایت از کلانشهرها به شهر تهران مهاجرت میکنند. بعضی از این افراد نیز این مهاجرت را با سرعت بیشتری انجام میدهند. در مناطقی مثل استانهای سیستان و بلوچستان و خوزستان عوامل زیستمحیطی مانند آب و هوای گرم و پدیده گرد و خاک مزید بر علت شده و جمعیت را به سمت مناطق مرکزی و شمالی کشور به ویژه تهران گسیل میکند. اما به طور کلی مردم از روی ناچاری به تهران میآیند. بسیاری از مردم مناطق مختلف کشور اگر در زادگاههای خود به شغل مناسب و درآمد مکفی دسترسی داشته باشند، به هیچ وجه به تهران نخواهند آمد. اگر سیاستگذاران بتوانند بسترهای لازم را فراهم کنند که در مناطق مختلف کشور متناسب با قابلیتها، منابع و ظرفیتها و امکانات این مناطق شغل تعریف شود قاعدتاً ساکنان مناطق مختلف کشور به هیچ وجه رضایت نخواهند داشت که به تهران و سایر کلانشهرها مهاجرت کنند. در این صورت هم تهران دچار تراکم جمعیت نمیشود و هم ساکنان مناطق مختلف کشور با ماندن در زادگاههای خود هویت فرهنگی و سرزمینی خود را حفظ میکنند.