پاسخ غلط به مساله گرانی
چرا کمپین «جادوگر» نتوانست گرانی را دریبل بزند؟
علی کریمی بازیکن محبوب فوتبال کشورمان به گرانیهای اخیر واکنش نشان داد و اقدام به راهاندازی کمپین نه به خرید کالاهایی که در حال گران شدن هستند کرد. سوالی که در ابتدا میتوان از خود پرسید این است که در صورت فرض پیوستن همه مردم به این کمپین آیا باز هم قیمتی افزایش پیدا میکند؟ به نظر میرسد پاسخ روشن است.
علی کریمی بازیکن محبوب فوتبال کشورمان به گرانیهای اخیر واکنش نشان داد و اقدام به راهاندازی کمپین نه به خرید کالاهایی که در حال گران شدن هستند کرد. سوالی که در ابتدا میتوان از خود پرسید این است که در صورت فرض پیوستن همه مردم به این کمپین آیا باز هم قیمتی افزایش پیدا میکند؟ به نظر میرسد پاسخ روشن است. اگر مردم ارز نخرند، در واقع تقاضای ارز به شدت کاهش مییابد و در صورت کاهش این تقاضا قیمت آن نیز کاهش خواهد یافت (حداقل افزایش نخواهد یافت). از طرفی عدم افزایش قیمت ارز باعث میشود که دیگر فشاری به هزینههای تولید وارد نشده و در نتیجه از سمت عرضه نیز شاهد افزایش قیمتی نباشیم. اما این تفکر که بتوان اتحادی در آحاد مردم و بازار ایجاد کرد که در شرایط کنونی به چنین کمپینی ملحق شوند جای سوال دارد.
عامل اقتصادی گرانی
آنچه از صحبتهای مردم برداشت میشود مقایسه گران شدن کالاها در ایران با برخی کشورهای توسعهیافته است. در آن کشورها بعضاً مشاهده شده است که کالایی با افزایش قیمت مواجه شده است و مردم به وسیله برپایی کمپینهایی، خرید خود را از این کالاها به حداقل میرسانند و در نهایت شرکت عرضهکننده کالا ناچار به کاهش قیمت خود میشود و تلاش میکند افزایش هزینههای خود را از طریق بهبود بهرهوری و... کاهش دهد تا بتواند همچنان در فضای اقتصادی باقی بماند.
اما مساله در ایران به ویژه در ماههای اخیر متفاوت است. مهمترین تفاوت فضای نااطمینانی حاکم بر اقتصاد کشور است. فضای نااطمینانی در شرایط کنونی، باعث شده است آینده برای مردم و سرمایهگذاران تاریک و غبارآلود باشد. به صورتی که کسی نمیتواند از متغیرهای مختلف اقتصادی نظیر نرخ ارز، نرخ بهره و نرخ تورم در ماههای آتی برآورد روشنی داشته باشد. این شرایط را اضافه کنید به خاطرهای که بسیار شفاف در مقابل چهره مردم از شرایط اقتصادی و جهش ارزی و قیمتی کالاهای مختلف در سال 1391 باقی مانده است.
از طرف دیگر باید دانست که افزایش قیمت کالاهای تولیدی یا وارداتی و انتظار افزایش بیشتر آنها، تنها ناشی از افزایش تقاضا نیست که انتظار داشته باشیم با خرید نکردن افزایش قیمت یک یا چند قلم کالا قیمت آن کاهش یابد.
خرید برای حفظ قدرت خرید
در این فضا آیا میتوان انتظار داشت که همه آحاد جامعه به چنین کمپینی ملحق شوند؟! آنچه حافظه مردم به آنها میگوید این است که در آخرین تنگنای ارزی و تحریمی جدی گذشته، قیمت ارز بیش از سه برابر افزایش یافت، قیمت مسکن، سکه طلا و... نیز جهش شدیدی داشت. اقلام بادوام مورد نیاز مردم که عمدتاً وابستگی زیادی به واردات و قیمت ارز دارند افزایش شدیدی داشتند.
در این میان همانگونه که در تئوریهای اقتصادی نیز بیان شده است، مردم در جهت حفظ ارزش داراییهای خود از دارایی به اسم پول نقد(ریال) گریزان و به سمت خرید ارز، طلا، زمین و ساختمان و نیز کالاهای بادوام نظیر خودرو و... حرکت میکنند. در این فضا یک فرد به این فکر میکند که چگونه از داراییهای خود محافظت کند و قدرت خرید و رفاه خود را حداقل به میزان قبل نگه دارد. زمانی که فرد میبیند با پول خود کالای کمتری میتواند بخرد و هرچه زمان جلوتر میرود قدرت خرید کمتری پیدا میکند ناچار وارد این گردونه میشود. متاسفانه ممکن است تا زمانی که عوامل ایجاد نااطمینانی برطرف نشود و چشمانداز روشنی برای آینده اقتصادی کشور مشاهده نشود، این گردونه به گردش خود ادامه میدهد.
در این شرایط به جز عدهای که شاید کمتر از 10 درصد جمعیت کشور را دارند، همگان در نهایت به صورت حقیقی متضرر میشوند یا در بهترین حالت میتوانند سطح قدرت خرید خود را مانند سابق حفظ کنند. بدین ترتیب مشخص است که برای اکثر مردم هجوم به بازارها و خرید کالاها و سبب شدن برای افزایش بیشتر قیمتها تقریباً به ضرر همه هست. این نکتهای نیست که بتوان ادعا کرد آحاد مردم از آن بیاطلاع هستند. اما در اکثر موارد خریداران در بازارها از ناچاری صحبت میکنند. آنها به خود میگویند اگر خرید نکنم دیگر نمیتوانم این کالا را بخرم و از جریان سریعی که در افزایش قیمتها رخ داده است جا میمانم.
اما در هر حال شاید نتوان از تلاش افراد مشهور برای ایجاد کمپینهایی برای رفع معضلات اجتماعی و اقتصادی تقدیر نکرد.
به نظر من گزینههای بهتری نسبت به این کمپین فعلی وجود داشت. کریمی میتوانست ریشهایتر برخورد کند و میپرسید مشکل از کجاست؟ دلیل وابستگی به نفت چیست؟ سودهای بالای موسسات مالی و حتی بانکها در این سالها چه اثری بر وضعیت ارزی کشور گذاشته است و مردم چگونه میتوانستند پیشگیری قبل از درمان کنند؟
خیلی خوب میشد اگر سلبریتیهای محترم از وجهه و اعتمادی که در بین مردم دارند در راستای کمپینهایی حرکت کنند که مطالبات مردم را در جهت پیشرفت و بهبود اوضاع اقتصادی کشور از مسوولان و دولتمردان درخواست کنند.
آلترناتیو تحریم
به نظر بنده طی این سالها، هیچگاه مطالبه عامه مردم این نبوده است که کشور باید از حرص دستیابی به درآمد عظیم نفتی دست بکشد و به سمت راهکارهای عقلانی برای اداره کشور نظیر برقراری سیستم صحیح مالیاتی و کوچک کردن دولت حرکت کند. در مقابل حتی شاید مطالبه مردم برعکس نیز بوده است.
در مقابل اگر مطالبهمان تنها همین نکته مذکور باشد، خواهیم دید دولتی که میخواهد مالیات بگیرد ناچار است تمام توان خود را بر روی فضای کسبوکار و رقابت در کشور قرار دهد تا با رونق کسبوکارها و افزایش درآمد و رفاه مردم، بتواند مالیات بیشتری کسب کرده و درآمد خود را بیشتر کند. ناچار است برای دریافت مالیات دستش جلوی مردم دراز باشد و اگر بخواهد دستش خالی نماند باید حتماً گوش شنوایی داشته باشد. در حالی که در این 50 سال (از ابتدای دهه 50 که قیمت نفت رشد چشمگیری یافت) دولت چه نیازی به مالیات داشته است؟
اگر در مرحله اول خود سلبریتیهای محترم بتوانند این مسائل را درک کرده و پذیرا باشند و سپس برای مردم بازگو کنند مطمئناً مردم بسیار بیشتر و بهتر از دیگران از آنها میپذیرند. پس از آن، دولت باید پاسخگو باشد که برای نظام صحیح و عادلانه مالیاتی چه کرده است؟ چقدر از سهم درآمدهای نفتی در بودجه کم شده است؟ رئیسجمهور از آن به بعد باید در گفتوگوی تلویزیونی به مردم بگوید ما در طول این مدت انحصار خودرو و... را از بین بردیم.
شرکتهای خصولتی را از فضای اقتصادی کشور خارج کرده و به دست سرمایهگذاران خصوصی واقعی دادیم. رانتهای موجود در صدور مجوزها را از بین بردیم. درصد اعظمی از پروژههای عمرانی کشور را با سرمایه بخش خصوصی انجام دادیم. رشد قابل توجهی در جذب گردشگر خارجی داشتیم و بدین ترتیب میزان قابل توجهی شغل ایجاد کرده و درآمد ارزی قابل توجهی را نصیب کشور کردیم.
با توجه به سرمایه عظیم انسانی در حوزه مهندسی، و با تسهیل شرایط شرکتهای خدمات مهندسی برای ارتباط و ایجاد بازار در این کشورها، به این میزان ارز به کشور وارد شده است.
همه این صحبتها قابل شنیدن است اگر مردم از دولتشان بخواهند برای اداره کشور بهجای سرمایه مجانی نفت کمی فکر کند، برنامه بریزد و از تمام راهکارهایی که اکثر کشورهای توسعهیافته دنیا استفاده کردهاند بهره ببرد.