نسخه شفابخش کرمان چیست؟
محمدرضا پورابراهیمی از راهکارهای مقابله با اثرات خشکسالی بر روند توسعه کرمان میگوید
محمدرضا پورابراهیمی میگوید: به دلیل محدودیتهای منابع آبی، قطعاً محدودیتهایی که در فعالیتهای بخش کشاورزی با آن روبهرو شدهایم افزایش مییابد بنابراین رفتن به سمت صنایع معدنی میتواند اولویت ما باشد. در عین حال حوزه گردشگری هم ظرفیت بسیار مناسبی است که در کنار حوزه معادن میتواند در آینده استان نقش ایفا کند.
کرمان اگرچه پهناورترین استان ایران است اما آیا درخور ظرفیتهای بسیارش توسعه یافته است؟ محمدرضا پورابراهیمی نماینده کرمان در مجلس شورای اسلامی بر این باور است که وضعیت تولید ناخالص داخلی این استان با وجود ظرفیتهای بسیار، از متوسط عملکرد کشور نیز پایینتر است. هرچند این استان حالا یکی از مهمترین استانهای ایران در حوزه فعالیتهای معدنی، صنعتی و کشاورزی است اما با چالشی درگیر است که میتواند آینده همه این فعالیتها را تحتالشعاع قرار دهد. استان کرمان که از منظر میزان بارش سالانه در کشور، در رتبه 27 قرار گرفته، حالا با اتلاف شدید منابع آب که در بخش کشاورزی رخ میدهد، در آستانه وضعیتی قرار دارد که چشمانداز آن طی سالهای آتی، از بین رفتن کشاورزی به ویژه محصول اصلی این استان یعنی پسته است. از سوی دیگر بهرهبرداری از معادن و ادامه حیات صنایع در این استان هم به وجود منابع آبی گره خورده است. شاید تمرکز ویژه بر گردشگری بتواند نسخه شفابخشی در این شرایط باشد. در ادامه، نماینده کرمان در مجلس از وضعیت مولفههای توسعهای در استان کرمان و آینده این استان در جدال با چالشها میگوید.
♦♦♦
استان کرمان از منظر توسعهیافتگی چه جایگاهی در کشور دارد و تا چه اندازه ظرفیتهای این استان به کار گرفته شده است؟
وضعیت استان کرمان از نظر شاخصهای توسعهیافتگی در بخشهای مختلف متفاوت است. اگر بخواهیم عملکرد آن را در قالب یک معدلی که قابل ارزیابی است، ارزیابی کنیم، باید بر اساس مولفه تولید ناخالص داخلی کشور بیان کنیم که سهم استان کرمان نسبت به منابعی که در اختیار دارد و نسبت به جمعیتی که به عنوان سرانه محسوب میشود از متوسط کشور هم پایینتر است. این نشان میدهد وضعیت تولید ناخالص داخلی استان کرمان بهرغم وجود ظرفیتها، امکانات و جمعیتی که این استان در اختیار دارد، از متوسط عملکرد کشور یک مقدار پایینتر است که این در بخشهای مختلف نیازمند ارتقاست.
اگر بخواهیم به ظرفیتهای استان اشاره کنیم، یکی از مهمترین آنها معادن استان است. بیش از 80 درصد معادن بزرگ کشور در کرمان هستند و حدود سالی 63 میلیون تن ماده معدنی در کرمان استخراج میشود. زنجیره تولید فولاد تا سقف 10 میلیون تن در حال نهایی شدن است و تقریباً یکی از کارهای مهمی که در سالهای اخیر اتفاق افتاده سرمایهگذاری در صنعت فولاد است و به شکلی، ما سهم ویژهای را در ارزش افزوده حوزه مواد معدنی در استان کرمان شاهد هستیم. در حوزه صنایعی مثل مس که بزرگترین شرکت تولیدکننده مس کشور در کرمان است و بخش عمدهای از فعالیت شرکت ملی مس نیز در کرمان است و قاعدتاً به دلیل ظرفیت زیادی که در این بخش هست و میتواند سالانه تا ظرفیت حداقل 250 هزار تن مس کاتد را تحویل دهد، وضعیت کاملاً متفاوت است.
در صنعت زغال هم ظرفیت تقریباً بسیار بالایی وجود دارد؛ حجم عظیمی که به عنوان معادن زغالسنگ در شمال استان کرمان هستند در شهرستانهای زرند، کوهبنان و راور و در بخشی از خود کرمان هم نشاندهنده این امکان در حوزه بخش معدنی است. بنابراین در بخش معدن و صنایع معدنی اتفاقات خیلی مثبتی رخ داده اما نسبت به آن میزانی که باید از پتانسیل معدنی استان استفاده شود، هنوز فاصله زیادی داریم. بخشهای زیادی از ظرفیتهای معدنی بهرهبرداری نمیشود و یکی از چالشهای ما در این استان است.
از سوی دیگر کشاورزی هم یکی از ظرفیتهای خوب کرمان است زیرا استان کرمان یکی از قطبهای مهم کشاورزی کشور محسوب میشود. 25 درصد از باغات کشور در استان کرمان است و یکی از موضوعات مهمی که در این بخش داریم، این است که بیشترین سهم صادرات بخش کشاورزی به واسطه محصول پسته و خرما متعلق به استان کرمان است که عدد قابلتوجهی است. حداقل صادرات محصولات بخش کشاورزی استان کرمان سالانه بین 1 تا 5 /1 میلیارد دلار است که این عدد در مجموع صادرات غیرنفتی، عدد قابلتوجهی بوده و نشان از توانمندی است. همچنین در جنوب استان، محصولات کشاورزی مورد نیاز عمده کشور را در زمانی که امکان تولید این محصولات به دلیل سردی هوا در استانهای دیگر وجود ندارد، بر عهده دارد. البته این پتانسیل تولید محصولات کشاورزی چه در جنوب و چه در شمال وجود دارد.
شاید یکی از مهمترین نمادهای کرمان برای افکار عمومی، محصول پسته باشد. بر این اساس برخی بر این باورند که توانمندی کنونی کرمان در تولید پسته خلاصه شده است. آیا این نظر را تایید میکنید؟
خیر، توانمندی استان کرمان فقط در پسته نیست. پسته یکی از اقلام اصلی ما در حوزه کشاورزی است که عرض کردم سالی تقریباً 5 /1 میلیارد دلار در سالهای پربرداشت و قیمتهای خوب میتواند به کشور ارزآوری کند بنابراین یکی از ظرفیتهای ماست اما همهاش در پسته خلاصه نشده است.
علاوه بر آنچه در بالا به عنوان ظرفیت استان کرمان به آن اشاره کردم، در استان کرمان، در حوزه گردشگری هم ظرفیتهای خیلی خوبی وجود دارد؛ توسعه اماکن گردشگری در این استان و ثبت آثار تاریخی برای گردشگری به نحوی که الان جزو استانهای برتر کشور هستیم. ما توانستیم در یونسکو مجموعهای از ابنیه و آثار تاریخی استان کرمان را ثبت کنیم و این یکی از اتفاقات مثبتی بوده که در سالهای اخیر در استان رقم خورده است. مجموعه بخش گردشگری به نظر من یک ظرفیت بسیار خوب در حوزه اقتصادی استان است. به دلیل ویژگی اقلیمی و همچنین وجود ابنیه تاریخی در استان کرمان، از جیرفت با مجموعه تاریخی جیرفت «کُنارصندل» گرفته تا بم با مجموعه «ارگ بم» و خود کرمان با مجموعه «آثار تاریخی شهر کرمان»، این استان ازجمله استانهای با ظرفیت بالا در حوزه گردشگری است.
شاید گردشگری واضحترین توانمندی با پتانسیل زیاد ایران باشد که طی ۴۰ سال اخیر به خاطر مدیریت اشتباه شکوفا نشده است. اما در صورت اصلاح این روند، قطعاً پتانسیلهای دیگری وجود دارد که فرصت کشف و شکوفایی مییابد.
با این حال این ظرفیتها با وجود بهکارگیری همه آن مجموعه توانی که در استان بوده، منجر به این نشده که ما عملکردمان در تولید ناخالص داخلی در بخشهای صنعت، معدن، کشاورزی، خدمات و مجموعههای دیگر از متوسط کشور بیشتر شود و این شاید بخش عمدهای از ضعف ما محسوب میشود.
با توجه به کلیاتی که شما از وضعیت حوزههای مختلف در استان کرمان گفتید، به صورت جزئیتر آیا فعالیتهای معدنی این استان با توجه به معادن بزرگ و غنی مانند گلگهر و سیرجان توانسته نقش مهمی در توسعه استان ایجاد کند؟
بله، پیشتر اشاره کردم که برای این معادن در طول سالهای اخیر خیلی اتفاقات مثبتی در آنها رقم خورده است. مجموعه گلگهر الان به قطب تولید فولاد کشور تبدیل شده و به نظر میرسد ما در سالهای آینده باید صنایع پاییندستی صنعت فولاد را در استان طراحی کنیم. البته محدودیت آب یکی از مشکلات اصلی ماست که باز خبرهای خوبی از موضوع خط انتقال آبی که برای اولین بار در کشور از خلیجفارس به سمت استانهای کرمان و یزد میآید، داریم. خوشبختانه این طرح نزدیک به 45 درصد پیشرفت داشته و ظرف یکی دو سال آینده قرار است به بهرهبرداری برسد. اگر این طرح آبرسانیای که شیرینکنهای آن در بندرعباس در حال نهایی شدن است و خط انتقال آن هم در حال اجراست تا دو سال دیگر به بهرهبرداری برسد، فکر میکنم تحول بزرگی در استان کرمان بابت ایجاد صنایع پاییندستی فولاد از منظر معادنی همانند صنایع گلگهر و همچنین شرکتهایی مثل گوهرزمین اتفاق خواهد افتاد.
با این توصیفات از معادن استان، این سوال پیش میآید که آیا سهمی از درآمد این معادن به کرمان میرسد؟
ما در قانون مدنظر قرار داده بودیم که بخشی از این درآمدها باید به استان کرمان برگردد. متاسفانه سازمان برنامه به دلایل مختلف از پرداخت این تعهد شانه خالی میکند و هرسال به عنوان تعهدات میآورد اما به دلایل مختلف ازجمله نبود نقدینگی و اینکه امکان پرداخت نیست، به شکلی جزو تعهدات سنواتی لحاظ میکند. با این حال گزارشهایی داریم که نشان میدهد عدد و رقمهایی که به استان بابت بهرهبرداری از معادن که بخشی از آن حق استان است و در قانون هم دیده شده تعلق میگیرد، تقریباً در حد صفر است و اصلاً هیچ اتفاقی در این بخش نیفتاده است.
اکتشاف و بهرهبرداری از این معادن در اختیار دولت است یا بخش خصوصی؟
تقریباً میتوانیم بگوییم بخش زیادی از آن در اختیار بخش خصوصی است. البته معادن متعلق به دولت است و بهرهبرداریاش در اختیار بخش خصوصی است. بعضی از شرکتهای دولتی هم مثل مجموعه ایمیدرو هم در حوزه معادن استان حضور دارند. در کنار اینکه بخش خصوصی هم معادن خودش را دارد و شرکتهایی مثل گلگهر و مس و امثالهم هم شرکتهای غیردولتی محسوب میشوند ولی بخشی از سهامشان به شکلی وابسته به دولت است. در واقع سهم دولت بسیار زیاد است. ۹۰ درصد درآمد استحصالی معدن استان در بخش دولتی است. پهنههای وسیعی از مناطق امیدبخش در اختیار شرکتهای دولتی یا شبهدولتی است و بهتبع آن اکتشافات هم عمدهاش دولتی و البته ناقص و کمحجم بوده و با روشهای با تکنولوژیهای قدیمی انجام میشود.
بخش کشاورزی همانطور که گفتید یکی از مهمترین ظرفیتهای کرمان است. با توجه به خشکسالیهای کنونی که این استان را نیز با چالشهای جدی روبهرو کرده، وضعیت کشاورزی بهویژه پسته کرمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما با شرایط خاصی روبهرو شدیم. خشکسالیهای پیاپی باعث شده بخش زیادی از آبهای زیرسطحی استان کرمان پایین برود. الان در شمال استان کرمان در شهرهایی مثل انار و رفسنجان سطح آب آنقدر پایین رفته که شما نمیتوانید به صورت قبلی امکان آبرسانی به زمینهای کشاورزی را داشته باشید و حتی نهتنها نمیتوانید این کار را بکنید بلکه اثر آن تبدیل شده به شرایطی که کیفیت آب از بین رفته است. EC آب افزایش پیدا کرده و باعث شده دیگر آب به درد کشاورزی نخورد. آب تلخ شده و عملاً آثار ناشی از خشکسالیهای پیاپی هم باعث شده امکان بهرهبرداری از آب کمتر شود و هم اثر منفی داشته بر اینکه ما بتوانیم به واسطه منابع آبی آن چیزی که حداقل سطح موجود است، اگر افزایش نمیدهیم حداقل سطح موجود را حفظ کنیم. در حال حاضر حجم زیادی از باغهای کشاورزی پسته در شمال استان در حال خشک شدن است و آرامآرام آن زمینها هم در حال خارج شدن از حوزه کشاورزی است. البته متاسفانه بیش از 85 درصد زمینهای کشاورزی در استان کرمان کماکان آبیاری غرقابی هستند و با این نوع آبیاری، دوسوم آب استان در حال از بین رفتن است و به نظر میرسد یکی از راهکارهای مواجه شدن با این وضعیت این است که ما بتوانیم این موضوع را مدیریت و آبیاری صنعتی را جایگزین آبیاری سنتی کنیم.
با این وضعیت خشکسالی، آیا میتوان به آینده کشاورزی و باغات پسته دل بست که همچنان صادرات، ارزآوری و اشتغال برای کشور داشته باشد؟
اگر ما موضوع استفاده از ظرفیتهای کشاورزی صنعتی را مدنظر قرار دهیم، بله میتوانیم. الان میزان تولید در بخش کشاورزی، در استان کرمان تقریباً در هر هکتار یکسوم متوسط عملکرد کشورهای دیگری است که ورود پیدا کردند مثل آمریکاییها. الان آمریکا رقیب اصلی تولید پسته ایران است. ترکیه جزو رقبای ما محسوب میشود. چین اخیراً به اینها پیوسته است. یونان هماکنون جزو کشورهایی است که در حوزه تولید پسته کار میکند. متوسط عملکرد همه کشورها تقریباً دو تا سه برابر متوسط عملکرد ماست. مفهوم ساده این است که قیمت تولیدشده برای ما سه برابر یا دو برابر حداقل نسبت به کشورهای دیگر است. اگر بخواهیم این وضعیت را ادامه دهیم نه در بحث آب که در بحث بهای تمامشده هم امکان رقابت نداریم. بنابراین تنها راه موجود برای استفاده از این ظرفیت این است که سیستم تولید پسته در استان کرمان را از رویکرد سنتی به صنعتی تبدیل کنیم. نوع آبیاری هم در ذیل این موضوع است. اگر این مسیر اتفاق بیفتد ما میتوانیم وضعیت بهتری نسبت به گذشته هم داشته باشیم.
با همه توضیحاتی که شما درباره مهمترین پایههای توسعه کرمان مطرح کردید، طرحهای توسعه در استان کرمان باید بر کدامیک گذاشته شود؟ کشاورزی، معدن یا گردشگری؟
ما به دلیل محدودیتهای منابع آبی اگر نتوانیم آن اصلاح ساختار توسعه صنعتی یعنی اصلاح کشاورزی صنعتی را در استان کرمان عملیاتی کنیم، قطعاً محدودیتهایی که در فعالیتهای بخش کشاورزی با آن روبهرو شدهایم افزایش مییابد بنابراین رفتن به سمت صنایع معدنی که معدن در استان کرمان بسیار زیاد است، میتواند اولویت ما باشد. در عین حال حوزه گردشگری هم ظرفیت بسیار مناسبی است که در کنار حوزه معادن میتواند کمک ما باشد.
به نظر شما آیا بخش خصوصی میتواند در غیر از حوزه کشاورزی در این استان قوت بگیرد؟
بله، الان شرکتهای معدنی و صنعتی زیادی داریم که کشاورزی نیستند، ولی دارند کار میکنند و جزو شرکتهای برتر کشور هم هستند. اخیراً موضوع بحث شرکتهای دانشبنیان یکی از موضوعات اساسی ما در استان بود. الان شرکتهای صادرکنندهای داریم که محصولات صادراتی دانشبنیانشان به عنوان محصولات مطرح کشور هستند و اینها نمونهای از اقداماتی است که در بخش کشاورزی نیستند ولی جزو شرکتهای مطرح در حوزه تولید و صادرات هم هستند.
بسیاری از توسعه نامتوازن استان کرمان میگویند. این موضوع میتواند آسیبهای متعدد ازجمله گسترش حاشیهنشینی را به دنبال داشته باشد. آیا کرمان با خطر حاشیهنشینی روبهرو است؟
کرمان هم مثل همه مراکز استانهای دیگر تقریباً با این معضل روبهرو بوده و هست و حتماً اگر ما بخواهیم این معضل را برطرف کنیم باید به سراغ توسعه فعالیتهای اقتصادی در بخشهای مختلف در شهرستانهای خارج از مرکز استان برویم زیرا وقتی در آنجا کار نباشد برای کار به مرکز استان میآیند و جا و مکان ندارند و میروند در حاشیه شهرها شروع میکنند در یک جاهای غیربهداشتی و غیرقابلسکونت سکنی میگیرند. بنابراین استان کرمان شبیه استانهای دیگر همین وضعیت را دارد اما در مقایسه با برخی از استانها شدتش کمتر است و در مقایسه با برخی استانهای دیگر شاید وضعیت بدتری داشته باشد.
به عنوان سوال آخر اگر بخواهید به صورت خلاصه به چالشهای عمده کرمان اشاره کنید، کدامیک را مهمتر میدانید؟
بزرگترین چالشی که ما در استان کرمان داریم بحث آب است. اگر ما برنامهریزی صحیحی برای بحث آب (چه آب شرب، چه آب کشاورزی و چه آب صنعت) نداشته باشیم، آینده استان کرمان به شدت تهدید میشود و این شاید یکی از اصلیترین موضوعات ماست. دومین معضلی که در استان کرمان داریم، وجود اتباع بیگانه در این استان است که علاوه بر وضعیت اقتصادی و اشتغال، مسائل فرهنگی و امنیتی را هم دچار چالش کرده است. برآورد میشود که نزدیک 10 درصد جمعیت استان کرمان اتباع خارجی باشند که بخش زیادی از آنها به صورت غیرمجاز و بخشی از آنها هم به صورت مجاز موقت حضور دارند. بنابراین دومین چالش مهم استان کرمان وجود اتباعی است که باید برای آنها برنامهریزی شود. در کنار این قضیه مشکلات و مسائل مربوط به بحثهای کلان کشور مثل بنگاهها، وضعیت سرمایهگذاری در فعالیتهای اقتصادی، فضای کسبوکار و اینها هم مشکلاتی محسوب میشوند که به صورت عام در استانهای دیگر هم هست.