جنگل رو به قهقراست
چگونه و با چه سیاستهایی میتوان جنگل را حفظ کرد؟
جنگلها مثل دیگر اجزای محیط زیست به دلیل دخالتهای انسانی تحت فشار است. واقعیت این است که عرصههای منابع طبیعی بهخصوص جنگلها در کشور رو به کاهش است. البته در بعضی از کشورهای دنیا روند تخریب جنگلها در کنترل است ولی متاسفانه در کشورهای توسعهنیافته اینچنین نیست و کنترلی بر روند نابودی جنگلها وجود ندارد. کمیت و کیفیت جنگلها در ایران رو به قهقراست.
جنگلها مثل دیگر اجزای محیط زیست به دلیل دخالتهای انسانی تحت فشار است. واقعیت این است که عرصههای منابع طبیعی بهخصوص جنگلها در کشور رو به کاهش است. البته در بعضی از کشورهای دنیا روند تخریب جنگلها در کنترل است ولی متاسفانه در کشورهای توسعهنیافته اینچنین نیست و کنترلی بر روند نابودی جنگلها وجود ندارد. کمیت و کیفیت جنگلها در ایران رو به قهقراست.
جنگل منطقه وسیعی پوشیده از درختان، درختچهها و گونههای علفی است که همراه با جانوران وحشی نوعی اشتراک حیاتی گیاهی و جانوری را تشکیل داده و تحت تاثیر عوامل اقلیمی و خاکی قادر است تعادل طبیعی خود را حفظ کند. حداقل سطحی که برای تشکیل جنگل از نظر علمی لازم است بسته به نوع گونه درختی، شرایط محیطی و... تغییر میکند. این مساحت در شرایط معمولی حداقل ۳ /۰ هکتار (سه هزار مترمربع) تا 5 /0 هکتار است.
ایران بهرغم اینکه از نظر کمی یکی از فقیرترین کشورها در وسعت جنگل است اما از نظر کیفی و تنوع جنگل از بهترین نمونههای دنیاست. ناحیههای رویشی جنگلی در ایران چند ناحیه متفاوت است؛ جنگلهای خزری که تحت عنوان جنگلهای تجارتی شناسایی شدهاند در مناطق شمالی ایران واقع هستند. این جنگلها که به جنگلهای هیرکانی معروف هستند و بازمانده دوران عصر یخبندان هستند، توانایی ایجاد شغل و درآمدزایی دارند. ناحیه رویشی ارسبارانی ناحیه دیگری است که در ادامه غرب نوار جنگلی شمال ایران به سمت اردبیل گسترده است.
این جنگلها به دلیل ارزشهایی که دارند جنگلهای حفاظتشده هستند.
بهرهبرداری از این جنگلها ممنوع است. ناحیه رویشی زاگرسی از دیگر نواحی رویش جنگل در ایران است که زمانی جزو جنگلهای تجارتی به حساب میآمدند ولی متاسفانه الان وضعیت خوبی ندارند و کیفیت جنگل در زاگرس به دلیل تخریب زیراشکوب و ورود دام و نبود مدیریت صحیح از بین رفته است. بخشی از این مناطق حفاظت شده است و البته بهرهبرداری غیرچوبی از این عرصههای جنگلی را میتوان با مدیریت ویژهای انجام داد اما عملاً چنین کاری ممکن نیست.
جنگلهای گرمسیری یا ناحیه رویشی خلیج فارس و عمانی دیگر رویشگاههای جنگلی در ایران است. در این منطقه جنگلهای مانگرو و حرا رویش میکنند که دارای ارزشهای بالای اکولوژیک هستند. منطقه رویشی ایرانی و تورانی نیز ناحیه کویری ایران را شامل میشود که گونههای چوبی مثل گز و تاغ و... در این ناحیه میروید.
فشار بیرویه به جنگلها متوقف شود
جنگل یک اکوسیستم پویاست. جنگلهای شمال هرساله رویش دارند با این حال باید در نظر گرفت که هر موهبتی که در اختیار ماست برای استفاده و تمام شدن نیست. بلکه باید این استفاده با توجه به ظرفیتها و پتانسیل اکوسیستم باشد. فشار بیرویه به جنگلهای ما مسالهای است که مورد انتقاد است و نمیتوان از آن گذر کرد اما نمیتوان برای حفاظت از جنگل استفاده از آن را متوقف کرد. رویش جنگل زمانی واقعی است که از آن به اندازه استاندارد برداشت شود. متاسفانه ما در روشهای مدیریت عرصههای طبیعی مشکل جدی داریم. در عین حال دسترسی کاملی به مناطق جنگلی خود برای مدیریت آتشسوزی و مسائلی از این دست نداریم. چون کارکرد جاده در جنگل را به درستی درک نکردهایم.
ممکن است این تصور به وجود بیاید که چطور است در اروپا که شباهتهایی در ظاهر به مناطق شمالی ایران دارد، جنگلها سالم هستند و... ولی باید در نظر گرفت که اغلب جنگلها در اروپا دستکاشت و جنگلهای تخریبشده است.
در حالی که جنگلهای هیرکانی جنگلهای باستانی و اجداد جنگلهای دنیاست و ارزشهای اکولوژیک بالایی دارند. ضمن اینکه وضعیت آبوهوایی متفاوت است و البته شیوه مدیریت و فرهنگسازی که آنجا صورت گرفته قابل مقایسه نیست. در یک کشور اروپایی قطع کردن یک درخت ملاحظات خودش را دارد و حتی مردم در چیدن میوه درختان خود حق و حقوق پرندگان را هم لحاظ میکنند که از این نظر ما باید سالها کار کنیم تا بتوانیم به چنین سطحی از کیفیت فرهنگی برسیم.
پتانسیل تولیدی بسیار غنی
واقعیت این است که جنگلهای ما از نظر پتانسیل تولیدی بسیار غنیتر از جنگلهای اروپای مرکزی است. به این دلیل که دوره رویش در شمال ایران بیشتر از دوره رویش در بسیاری از مناطق دنیاست. میزان رویش در واحد سطح جنگلها در ایران پنج تا هشت مترمکعب در هکتار برآورد میشود ولی در اروپا این عدد به سه تا چهار مترمکعب در هکتار میرسد. تقریباً پتانسیل تولید در جنگلهای ما دو برابر شرایط اروپاییهاست.
تفاوت آب و هوایی
علت این تفاوت در وضعیت آبوهوایی و نیازهای جنگل به آب و آفتاب و البته دوره رویش است. دوره رویش در جنگلهای شمال از اوایل اسفند با شروع گرم شدن هوا آغاز میشود و تا اواسط شهریور و گاهی تا اواخر مهر و اوایل آبان رویش در جنگلها ادامه دارد. در صورتی که در اروپای مرکزی روند رویش هم دیرتر آغاز میشود و هم زودتر تمام میشود و طول دوره رویش بسیار کوتاهتر از ایران است. البته متغیرهای دیگری مثل شرایط رویشگاهی و وجود توفانها و کیفیت خاک و مسائلی از این دست دخیل هستند که ما در شمال چنین توفانهایی نداریم که به عرصههای جنگلی در زمان رشد و... ضربه بزند.
همه اینها منجر به این میشود که رویش در واحد سطح در جنگلهای ما در شرایط مشابه بیشتر شود. اما یک نکته در سیاستگذاری و فرهنگسازی را نباید فراموش کرد؛ وقتی به رویشگاههای کشورهای اروپایی نگاه میکنید حتی رویشگاههایی که در مجاورت شهرها واقع هستند، میتوانید ببینید که جنگل به خوبی حفاظت میشود. در کشوری مثل سوئیس و در شهری مانند زوریخ وقتی از بالا به آن نگاه میکنید انگار شهر درست در وسط یک جنگل طبیعی بنا شده است.
یک شهروند اروپایی را نمیتوانید پیدا کنید که به راحتی به خودش اجازه بدهد یک درخت باارزش را قطع کند. دلیل آن هم نحوه آموزش و فرهنگسازی است که در مدارس و رسانهها برای مردم صورت گرفته است. اما بهرغم توصیههای دینی و آموزههای اخلاقی ما چنین فرهنگی در میان مردم دیده نمیشود.
جنگلهای شمال اجداد جنگلهای جهان
کشورهای اروپایی با اینکه جنگلهای طبیعی را از دست دادهاند، جنگلهای خود را جوان کردهاند. در کشورهایی مثل فرانسه و آلمان جنگل را از حالت ناهمسانی به سمت همسانی بردهاند. یکی از مزیتهای این همسانی این است که میزان رویش در پایین سطح بالا میرود. ولی اشکالی که دارد این است که آسیبپذیری جنگل در برابر عوامل نامساعد جوی بسیار بالاست. برفها و توفانهای سنگین میتواند جنگل را به سادگی تخریب کند و حتی هجوم آفات و امراض جنگل را به سادگی نابود میکند. با همه این تعاریف من خودم تجربه کردم که اروپاییها به جنگلهای ما غبطه میخورند چون این جنگلهای بازمانده از دوران باستان را جد درختان خود میدانند و معتقد هستند ارزشهای تاریخی و ژنتیکی و اکولوژیکی جنگلهای شمال ایران اینقدر هست که باید برای همیشه زادآوری داشته باشند و حفظ شوند.