عارضه تمرکزگرایی
بهروز بنیادی از فرصتها و چالشهای خراسان رضوی در مسیر توسعه میگوید
بهروز بنیادی میگوید: شاید بتوان به وجود آمدن پدیده حاشیهنشینی را یکی از پیامدهای تمرکز سرمایه در شهر مشهد و بهتبع آن، تمرکز تلاشها برای توسعه این شهر توصیف کرد. حاشیهنشینی در اطراف مشهد سبب شده که امروز کلانشهر مشهد در مقایسه با سایر شهرها و شهرستانهای خراسان رضوی، در بسیاری از شاخصها رتبه بسیار پایینتری داشته باشد.
گرچه تقویت گردشگری مذهبی، رونق را در خراسان رضوی به ویژه مشهد به دنبال داشته اما آنچه در کنار این مولفه این استان را به سمت توسعه حرکت میدهد، کشاورزی و فعالیتهای معادن است؛ دومولفهای که حالا بحران کمآبی بر آن سایه انداخته و تبعات اقتصادی و اجتماعی حاصل از تضعیف آنها کم نخواهد بود. خراسان رضوی علاوه بر ظرفیتها با چالشهای جدی اجتماعی روبهرو است؛ چالشهایی که میتواند مانعی بر سر توسعه همهجانبه استان باشد. بهروز بنیادی، نماینده کاشمر در مجلس در این گفتوگو درباره فرصتها و تهدیدهای توسعهای خراسان رضوی و دلایل توسعه نامتوازن این استان میگوید.
♦♦♦
اولین سوال درباره وضعیت استان خراسان رضوی این است که مهمترین ظرفیتهای آن که میتواند مسیر توسعه و پیشرفت را هموار کند چیست؟
خراسان رضوی که به عنوان یکی از پهناورترین استانهای کشور شناخته میشود، پتانسیلهای توسعهای ویژهای دارد. از یکسو اگر بخواهیم از واحدهای تولیدی این استان به عنوان یکی از ظرفیتها یاد کنیم، خراسان رضوی در خود حدود شش هزار واحد تولیدی را جای داده است که بخش عمده آن را بخش خصوصی فعال کرده است. از طرف دیگر کشاورزی، تولید محصولات زراعی و فرآوردههای خام دامی هم یکی دیگر از توانمندیهای خراسان رضوی است که آن را در میان سایر استانها، در رتبههای نخست نشانده است. معادن غنی هم گوشهای دیگر از ظرفیتهای این استان را تشکیل داده که میتوانیم روی آن به عنوان یکی از محورهای توسعه استان حساب باز کنیم. معادن سنگآهن در منطقه خواف، معادن مس در شهرستان بردسکن، معادن فیروزه در شهرستان نیشابور. از سوی دیگر وجود کارخانههای فولاد در سبزوار و نیشابور، کارخانههای سیمان و کارخانههای خودرو در بینالود بخش دیگر فعالیتهایی است که میتواند یکی از محورهای توسعه استان به شمار آید. از صنایع دستی خراسان رضوی هم میتوان به عنوان یکی از ظرفیتهای مهم این استان یاد کرد هرچند شاید به دلیل نادیده انگاشتن این محور در برنامههای مدیریتی استان، سهم صنایع دستی از سایر پتانسیلهای یادشده در مسیر توسعه خراسان رضوی کمتر باشد. فرش از جمله مهمترین صنایع دستی این استان است که با مشکلات فراوانی روبهرو است. اما آنچه در خراسان رضوی بیش از همه میتواند محور اصلی توسعه استان را شکل دهد، گردشگری به ویژه گردشگری مذهبی است. بر اساس آمار سالانه بین 25 تا 27 میلیون مسافر از نقاط مختلف داخل و خارج کشور به این استان به ویژه شهر مشهد سفر میکنند. بدون شک این شش محور، عمدهترین ظرفیتهایی است که میتواند در کنار مدیریت اجرایی استان روزبهروز شکوفاتر شده و شاخصهای توسعه اقتصادی خراسان رضوی را ارتقا دهد.
با وجود ظرفیتهایی که در نقاط مختلف استان وجود دارد و شما هم به آنها اشاره کردید، اما همچنان مشهد تنها شهر توسعهیافته خراسان رضوی است. چرا سایر شهرهای این استان پیشرفت چشمگیری نداشتهاند؟
این استان شامل 28 شهرستان و 72 شهر است که نشان میدهد گستردگی زیادی دارد. ضمن آنکه تراکم جمعیت از حدود شش میلیون و 400 هزار نفر بالغ بر سه میلیون نفر در مشهد استقرار دارند و نیمی دیگر در سایر شهرها و روستاهای استان. این نشان میدهد امروز مشهد نهتنها در استان خراسان رضوی شهری مهم است بلکه به عنوان یکی از کلانشهرهای ایران به شمار میآید که مدیریت کردن خود آن نیاز به یک مدیریت کلان اجرایی دارد. همین موضوع سبب شده است که همه مجموعه مدیران اجرایی خراسان رضوی از جمله استاندار، با توجه به حضور مسافران داخلی و خارجی، زائران و گردشگران مذهبی، اغلب مشغول حل و فصل امور شهر مشهد باشند و سایر شهرهای استان تا حدی مغفول مانده و روند توسعهای خود را همانند مشهد طی نکنند. از سوی دیگر شاید بتوان به وجود آمدن پدیده حاشیهنشینی را یکی دیگر از پیامدهای تمرکز سرمایه در شهر مشهد و بهتبع آن، تمرکز تلاشها برای توسعه این شهر توصیف کرد. حاشیهنشینی در اطراف مشهد سبب شده که امروز کلانشهر مشهد در مقایسه با سایر شهرها و شهرستانهای خراسان رضوی، در بسیاری از شاخصهای توسعهای در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی، رتبه بسیار پایینتری داشته باشد. سرانه مدرسه، سرانه ورزش و... مشهد نسبت به شهر کوچکی همچون خلیلآباد، بسیار پایینتر است؛ موضوعی که بودجهها را برای ارتقای شاخصهای توسعهای مشهد، بیش از همه به این شهر روانه میکند. این موضوع یکی از اصلیترین موانع توسعهنیافتگی شهرستانهای خراسان رضوی است. ضمن آنکه نگاه مدیریت استان در حوزه سیاستگذاری و مدیریت اجرایی به این موضوع معطوف نبوده که توسعه متوازن در سراسر استان خراسان رضوی شکل گیرد. برای نمونه از شش هزار واحد تولیدی و صنعتی که در استان خراسان رضوی وجود دارد و پیشتر به آن اشاره کردم، سهچهارم آن در اطراف شهر مشهد مستقر است. همین موضوع نخستین عاملی است که افزایش جمعیت و نیز افزایش حاشیهنشینی در مشهد را به دنبال دارد. با این همه باید امیدوار بود این معضل در آینده با تدبیر مقامات اجرایی به نحوی مدیریت و حل و فصل شود که از آسیبهایی که از این ناحیه به سایر نقاط استان وارد شده کاسته شود.
در سالهای اخیر شاید مهمترین چالشی که خراسان رضوی با آن روبهرو بوده، معضل کاهش چشمگیر منابع آبی و بارشهاست. در کنار همه معضلات ناشی از این چالش، کشاورزی به عنوان یکی از عمدهترین فعالیتهای اقتصادی در این استان مطرح است و این سوال پیش میآید که استان خراسان رضوی چگونه حیات کشاورزی را با چالش کمآبی مدیریت میکند؟
البته معضل بیآبی این روزها در رده اصلیترین معضل کشور ایران قرار دارد و خراسان رضوی هم از این امر مستثنی نیست. کاهش بارندگیها در این منطقه به افت شدید منابع آب زیرزمینی منجر شده است. امروزه اغلب دشتهای آبی استان دشت ممنوعه و بحرانی هستند. برآورد میشود در کمبود آب مخازن زیرزمینی از جمله استانهای نخست کشور باشیم. این پیام خوبی برای خراسان رضوی نیست. این موضوع نهتنها بر کشاورزی اثر گذاشته بلکه در بحث آب شرب هم شاهد آن هستیم که حدود 400 روستا با تانکر آبرسانی میشوند و فاقد آب شرب پایدار هستند. گرچه بخشی از این نوع آبرسانی به عشایر صورت میگیرد که امکان لولهکشی آب شرب سالم برای آنها وجود ندارد اما با این حال، این موضوع حالا معضلی است که نمیشود به آسانی از کنار آن گذشت. با توجه به کمآبیهای موجود، دشتهای بحرانی مشخص شده و میزان برداشت آب از هریک از چاه موتورها و ساعت کارکرد آنها هم تعیین شده است. البته این موضوع با اعتراض کشاورزان همراه بوده است؛ کشاورزانی که ممکن است چهار تا شش ماه از سال را مجبور باشند برای رعایت برنامه برداشت آب موتورها را خاموش کنند و نخستین نتیجه این موضوع افت میزان محصولات و نیز کاهش سطح زیر کشت است. از طرف دیگر باید اعتراف کرد که از کشاورزان در زمینههای مختلف حمایت نمیشود و این در کنار بحران کمآبی، سبب شده کشاورزان این استان انگیزههای خود را برای ادامه فعالیتهای زراعی خود از دست بدهند. با این همه از ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم تا امروز، استفاده از روشهای نوین آبیاری در استان خراسان رضوی دستور کار قرار گرفت و امروز این استان در این زمینه حرفی برای گفتن دارد. استفاده از روشهای نوین آبیاری و لولهگذاری تا حد زیادی توانست از هدررفت آب جلوگیری کند.
در برخی استانها که نه با چالش کمآبی بلکه با بحران آب روبهرو هستند، کاشت برخی محصولات ممنوع شده است. آیا در خراسان رضوی هم کاشت محصولات پرآببر، ممنوع است؟
به شکل دستوری نه اما خود کشاورزان ناچار به این کار شدند. امروز میزان کشت گندم، پنبه و جو که در گذشته خراسان از جمله سرآمدان تولید آنها بود، بسیار کاهش پیدا کرده است. از سوی دیگر کشاورزان، بر افزایش محصولات باغی نظیر انگور و سیب هم متمرکز نمیشوند. در واقع کشاورزان خراسان رضوی بیشتر به سمت کشت گلخانهای رفتهاند.
با همه این مشکلاتی که از بحران آب نشات گرفته، آیا برای حل این بحران در این استان پروژههایی تعریف شده یا حتی به بهرهبرداری رسیده است؟
بله. برای رفع کلی چالش آب پروژههایی در نظر گرفته شده مانند انتقال آب از مناطق هزار مسجد و همچنین از عمان به فلات مرکزی ایران که این پروژه انتقال هم برای سه استان خراسان رضوی، جنوبی و سیستان و بلوچستان تعریف شده است. البته این پروژه بسیار سنگینی است و از منظر زیستمحیطی هم موافقان و مخالفان خود را دارد. البته در حال حاضر مطالعات این پروژه انجام شده و امیدواریم با رعایت مصالح ملی و زیستمحیطی این کار به سرانجام برسد. با این حال برخی بر این باورند که اگر در استان خراسان رضوی بر موضوع صرفهجویی در مصرف آب تمرکز کنیم و با استفاده از شیوههای نوین آبیاری تا 25 درصد نسبت به امروز در مصرف آب صرفهجویی شود، شاید دیگر نیازی به اجرایی شدن پروژههای انتقال آب به این استان نباشد. به هر روی نظرات متفاوتی در این زمینه مطرح است و باید با بررسی دقیق بهترین راه را انتخاب کرد.
شما از حمایت نشدن کشاورزان در خراسان رضوی گفتید. چه کارهایی میتوانست در این زمینه انجام شود که نشد؟
در موضوع حمایت از کشاورزان دولت باید به فعال کردن هرچه بیشتر تعاونیهای روستایی نهتنها در خراسان رضوی که در سراسر کشور اهتمام ویژه داشته باشد. خرید محصولات کشاورزان، تامین کود و نهادههای کشاورزی، بذر مناسب، سموم مناسب، همه از جمله انتظاراتی است که کشاورزان مطرح میکنند و به نظر میرسد تقویت تعاونیهای روستایی میتواند گام بزرگ حمایتی برای کشاورزان باشد. البته باید یادآوری کنیم که در استان خراسان رضوی، به همت وزارت جهاد کشاورزی و شخص وزیر، تا حدی اقدامات حمایتی صورت گرفت و با دستور ایشان حمایت از خرید زعفران کشاورزان به وسیله تعاونیهای روستایی انجام شد و با این اقدام دست بسیاری از دلالان از خرید این محصول از کشاورزان کوتاه شد.
با توجه به مشکلاتی که در حوزه کشاورزی به ویژه با وجود چالش بیآبی برشمردید، به نظر شما کدام فعالیتهای اقتصادی میتواند در روند توسعه اقتصادی استان خراسان رضوی جایگزین کشاورزی شده و اولویت یابد؟
به نظر من میتوان همچنان کشاورزی را به عنوان یکی از اولویتها در مسیر توسعه اقتصادی خراسان رضوی حفظ کرد. در این زمینه باید راهکارهای مختلفی را در پیش بگیریم تا چالش کمآبی بر حیات کشاورزی غلبه نکند. از آنجا که برای کشاورز باید فروش محصولات بهصرفه و با قیمت مناسب باشد، راهکار نخست این است که بتوانیم این اطمینان خاطر را از طرق مختلف از جمله خرید تضمینی محصولاتی همچون پسته و زعفران و... ایجاد کنیم. این راهکار میتواند یکی از عمدهترین دغدغههای کشاورزان را رفع کند. در راهکار بعدی باید به موضوع تغییر الگوی کشت توجه کرد. در این زمینه هم کشاورزان در وهله اول به میزان درآمدی میاندیشند که از تغییر الگوی کشت عاید آنها خواهد شد. مثلاً درآمد حاصل از تبدیل مزارع محصول پرآببری همچون سیب به مزرعه محصولات کمآببر گل محمدی یا گیاهان دارویی چقدر است. هرچند هدایت کشاورزان و راضی کردن آنها برای این منظور سخت است اما در سالهای اخیر حمایتهای خوبی در این زمینه صورت گرفته است. برای نمونه در شهرستان کاشمر، کشاورزان ترغیب به کاشت گل محمدی شدند و از عواید آن راضی هستند.
به نظر میرسد شما با وجود چالش کمآبی همچنان به ادامه کشاورزی امیدوارید. از منظر شما آیا علاوه بر کشاورزی، معادن خراسان رضوی مانند سنگان، خواف یا فیروزه نیشابور توانایی به دوش کشیدن بار توسعهای استان را دارد؟
باید توجه کرد که بخشی از معادن استان آببر هستند و اگر بخواهیم از منظر چالش کمآبی به مسیرهای توسعهای استان نگاه کنیم، بهرهبرداری از این معادن ممکن است با مشکلاتی روبهرو شود و ادامه فعالیت آنها نیازمند تامین آب است. حال این آب از کجا تامین شود خود سوال مهمی است. بنابراین اگر بخواهیم بیش از حالا معادن را فعال کنیم لازم است جدیدترین تکنولوژیهای روز بهرهبرداری از معادن را وارد کشور کنیم تا بتوانیم با حداقل مصرف آب، به راندمان خوبی برسیم و در مسیر توسعهیافتگی حرفی برای گفتن داشته باشیم. نکته اینجاست که خراسان معادن نهفته زیاد دارد و امکانات برای اکتشاف دقیق وجود ندارد. هرچند مطالعات در این زمینه جسته و گریخته انجام شده اما اگر بخواهیم به جذب سرمایهگذار برای این معادن بپردازیم لازم است اطلاعات دقیق از آنها داشته باشیم این در حالی است که این اطلاعات دقیق وجود ندارد. بنابراین باید در حوزه اکتشاف به تقویت عوامل بپردازیم تا بتوان پکیجهایی را برای ارائه به سرمایهگذاران آماده کرد.
خراسان رضوی به دلیل وجود بارگاه امام رضا (ع)، مجموعه بزرگ اقتصادی همچون آستان قدس رضوی را دارد. این مجموعه و فعالیتهای اقتصادی آن تا چه اندازه استان را در مسیر توسعه حرکت دادهاند؟
نقش نهاد آستان قدس رضوی در تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی استان به ویژه شهر مشهد حائز اهمیت است. فعالیتهای گسترده آستان قدس رضوی در خراسان و حتی فراتر از آن، جایگاه این نهاد را از «متولی صرف موقوفات» تغییر داده و آن را به یک عامل مهم تاثیرگذار تبدیل کرده است. اما اگر بخواهیم از منظر اقتصادی به آن نگاه کنیم، این نهاد با مجموعه تولیدات کشاورزی و فرآوردههای دامی که دارد دارای جایگاه مهمی در خراسان رضوی است. اگر فقط نگاهی گذرا به فعالیت اقتصادی این مجموعه بزرگ که یکی از بزرگترین هلدینگهای اقتصادی کشور است بیندازیم، متوجه میشویم که بارزترین اثر وجود آستان قدس در مشهد کمک به ارتقای یکی از شاخصهای اقتصادی یعنی اشتغال و اشتغالزایی در استان بوده است. از سوی دیگر ارائه محصولات باکیفیت غذایی کارخانههای آستان قدس برای تولیدکنندگان دیگر الگوی مناسبی است.
گردشگری در توسعه استان خراسان رضوی چه جایگاهی دارد؟
همانطور که میدانید این استان به دلیل جایگاه امام هشتم در مشهد مقدس، به قطب گردشگری مذهبی در ایران تبدیل شده است. البته با وجود 27 میلیون زائر در خراسان رضوی قاعدتاً نباید این استان یک نفر بیکار هم داشته باشد اما وضعیت به گونهای دیگر است. بنابراین خراسان با داشتن این ظرفیت از مسافر و گردشگر، باید میتوانست دستکم در حوزه اقتصادی توانمندتر از امروز باشد. گرچه نمیتوان نقش گردشگری را در توسعه استان نادیده گرفت اما نکته این است که ما با وجود این پتانسیل عظیم، هنوز با نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم. تنها راهحل این معضل، برنامهریزی دقیق برای استفاده از ظرفیت گردشگران به منظور اشتغالزایی، درآمدزایی و بهتبع آن، حرکت تندتر در مسیر توسعه است. البته تمرکز زائران در مشهد، عملاً سایر شهرهای استان را از مزایای حضور آنان در خراسان رضوی محروم میکند و سیل جمعیت به سوی مشهد، موجب میشود سایر شهرها نهتنها مقصد گردشگری مسافران نشوند بلکه مهاجرت از شهرهای خراسان رضوی به مشهد و حاشیههای آن را در پی دارد. این موضوع چالشهای اجتماعی را به دنبال دارد. در این زمینه لازم است زیرساختهای حمل و نقل تنها در مشهد تقویت نشوند و اگر سایر شهرهای استان از این موضوع بهرهمند شوند، گردشگران زائران سایر شهرهای استان را نیز برای بازدید انتخاب میکنند. این میتواند اولین گام در راستای کاهش اختلاف توسعهیافتگی میان مشهد و سایر شهرهای خراسان رضوی باشد. حضور 150 هزار مهاجر در کلانشهر مشهد و نامشخص بودن هویتبخشی از این افراد، میتواند بستری برای چالشهای اجتماعی باشد. البته الزاماً اینگونه نیست و من آن را به عنوان یک بستر بالقوه معرفی کردم. چالشهای اجتماعی دیگری نیز وجود دارد که یکی از مهمترین آنها آمار بالای طلاق در این استان است. موضوع مواد مخدر و قاچاق و آسیبهای ناشی از آن هم از قدیم به عنوان یک چالش جدی در این استان مطرح بوده است؛ مرزی بودن خراسان رضوی و نزدیکی به دو کشور افغانستان و پاکستان بستر اصلی گسترش این معضل است و باید در کنار همه توانمندیهای استان، به صورت ریشهای به حل چالشهای اجتماعی مبادرت کنیم.