وداع با کارآفرین نیکوکار
عزیزالله علاءالدینی بازرگان و صنعتگر قدیمی درگذشت
پربیراه نیست که فعالان اقتصادی، صنعتگران و بازرگانان، کارآفرینان و بازاریان، خیران و نیکوکاران امروز در یاد عزیزالله علاءالدینی همان جمله معروف نیما یوشیج را بگویند که «پیرمرد چشم ما بود». علاءالدینی به واقع چشم و چراغ جامعه فعالان اقتصادی بود و درگذشت او در 88سالگی و پس از نزدیک به هفت دهه تلاش و کار در حوزه صنعت و بازرگانی از او اسطورهای ساخته که البته به سبک دیگر اسطورههای واقعی این حوزه، برای جامعه مدنی و شهروندان کمتر شناخته شده است.
پربیراه نیست که فعالان اقتصادی، صنعتگران و بازرگانان، کارآفرینان و بازاریان، خیران و نیکوکاران امروز در یاد عزیزالله علاءالدینی همان جمله معروف نیما یوشیج را بگویند که «پیرمرد چشم ما بود». علاءالدینی به واقع چشم و چراغ جامعه فعالان اقتصادی بود و درگذشت او در 88سالگی و پس از نزدیک به هفت دهه تلاش و کار در حوزه صنعت و بازرگانی از او اسطورهای ساخته که البته به سبک دیگر اسطورههای واقعی این حوزه، برای جامعه مدنی و شهروندان کمتر شناخته شده است.
عزیزالله علاءالدینی در سال 1309 در شهر فومن به دنیا آمد. البته والدینش اهل طالقان بودند و در 10سالگی عزیزالله هم به تهران مهاجرت کردند تا پدر در بازار تهران بزازی کند و پارچه و قماش به مردم بفروشد. عزیزالله هم پای کار و پای دخل بزرگ شد و کمکم خودش هم وارد کار پارچه و قماش شد. کارش را توسعه داد و با وارد کردن پارچه از کشورهای صاحبنام در صنعت نساجی در صنف بزازان اسم و رسمی به هم زد. اول دو پاساژ عالی نو و عالی روشن را ساخت و بعد در کنارش وارد کار صنعتی شد و کارخانه لعاب را راهاندازی کرد.
بعد در کنار یک صنعتگر بزرگ دیگر، علیاصغر حاجیبابا کارخانه شوفاژکار را برپا کردند که تولیدکننده دیگ شوفاژ بود، کارخانهای که چند سالی هم خودش مدیریتش را در دست گرفت و آن را جلو برد. در شرکت گلبافت هم که سهامدار بود بعد از مدتی کل سهام را خرید و با در اختیار گرفتن مدیریت کارخانه، بانی تغییر و تحولاتی شد که این مجموعه را به بزرگترین تولیدکننده پتو در کشور تبدیل کرد.
علاءالدینی در کنار فعالیتهای اقتصادی که هیچوقت دست از آن نکشید، به امور خیریه و نیکوکاری نیز بسیار اهتمام داشت. از راهاندازی موسسه نیکوکاری قائم در مشهد تا عضویت در هیات امنا و مدیریت آسایشگاه کهریزک؛ دیگر موسسات خیریه مانند محک نیز همواره از توان و انرژی و حضور او بهره میبردند که برای او خستگی و کنارهگیری از کار صنعتی و خیریه معنایی نداشت. عزیزالله علاءالدینی دیماه 95 به پاس یک عمر تلاش از اتاق بازرگانی تهران لوح و نشان امینالضرب دریافت کرد. علاءالدینی اردیبهشتماه 97 درگذشت. از شمار دو چشم یک تن کم / وز شمار خرد هزاران بیش.