مرگ زندگی
کودکان آزاردیده تا پایان عمر یک آسیب جدی را یدک میکشند
وقتی در مورد کودکآزاری صحبت میشود این سوال پیش میآید که کدام گروه سنی از کودکان بیشتر در معرض آسیب هستند و کدام کشورها بیشترین حجم آزار و اذیت کودکان را گزارش کردند.
وقتی در مورد کودکآزاری صحبت میشود این سوال پیش میآید که کدام گروه سنی از کودکان بیشتر در معرض آسیب هستند و کدام کشورها بیشترین حجم آزار و اذیت کودکان را گزارش کردند. در پاسخ به این سوال باید گفت که کودکآزاری در کشورهای فقیر بیش از کشورهای ثروتمند مشاهده میشود. به عنوان مثال آمارهای مربوط به آزارهای فیزیکی کودکان در کشورهای فقیر آسیا و آفریقا بیش از کشورهای ثروتمند آمریکای شمالی و اروپای غربی است. در سال گذشته 50 درصد دختران و 52 درصد پسران در نیجریه اعلام کردند که قبل از 18سالگی مورد آزار فیزیکی قرار گرفتهاند در حالی که سهم دختران آسیبدیده در زیمبابوه 64 درصد، در تانزانیا 55 درصد و در کامبوج 53 درصد از کل دختران بوده است و سهم پسرانی که قبل از 18سالگی مورد آزار فیزیکی قرار گرفتهاند در زیمبابوه 76 درصد، در تانزانیا 53 درصد و در کامبوج 54 درصد بوده است.
ولی نمیتوان گفت در برترین اقتصادهای جهان نشانههایی از آزار کودکان مشاهده نمیشود. در سالهای اخیر آمارهای زیادی در مورد آزارهای فیزیکی کودکان در کشورهای آمریکای شمالی مشاهده شده است که این آمارها نسبت به سال قبل تفاوت چندانی نداشته است. تفاوت کشورهای فقیر و غنی در این زمینه را میتوان در تعداد آزارهای گزارششده و نحوه برخورد با آنها در کشورهای مختلف دید. در کشورهای فقیر هم شمار آزارهای گزارششده برای کودکان بیشتر است و هم اینکه احتمال عدم گزارشدهی در مورد آزار کودکان در آنها زیاد است به همین دلیل است که وضعیت این کشورها بسیار نگرانکننده است. افرادی که در این کشورها زندگی میکنند به دلیل مواجهه پیدرپی با انواع آزارها در دوران کودکی از اعتمادبهنفس و توانایی لازم برای مقابله با مشکلات زندگی برخوردار نیستند و در سالهای کاری خود بهرهوری بالایی ندارند. از طرفی افراد آسیبدیده انگیزه بالایی برای کار و تلاش ندارند. در این کشورها یک دلیل عدم توسعه اقتصادی این است که افراد بهرهوری پایینی دارند و فرصت لازم برای رشد در اختیار آنها قرار داده نشده است.
از سوی دیگر مراجع قانونی در کشورهای فقیر چندان پیگیر مساله کودکآزاری نیستند و افرادی که به کودکان آزار میرسانند تحت عناوین مختلف آزاد میشوند و تحت پیگرد قانونی قرار نمیگیرند. در شماری از این کشورها قیم قانونی در نتیجه آسیبرساندن به کودک مجازات نمیشود یا بعد از طی دوره محکومیت نه چندان طولانی آزاد میشوند. در اغلب این کشورها تنها به آزارهای فیزیکی و جنسی توجه میشود و آزار روانی که مخربترین نوع آزار و آسیبرسانترین آن است و تاثیرات منفیاش ممکن است تا پایان عمر در زندگی فرد باقی بماند مورد توجه قرار نمیگیرد. در اغلب کشورها والدینی که آزارهای روانی و عاطفی به کودک وارد میکنند شناسایی نمیشوند و بعضاً این ابزاری برای تربیت کودکان معرفی میشود. در کشورهای فقیر آزار روانی و عاطفی در قانون جایگاهی ندارد و اغلب والدین به عنوان سرپرست خانوار حق اعمال زور و تصمیمگیریهای بزرگ را برای کودکان دارند و ممکن است به دلیل شرایط بد اقتصادی تصمیماتی اتخاذ کنند که اثرات منفی آن تا سالهای سال باقی بماند.
کودکآزاری در آمریکا
یکی از کشورهایی که در سالهای اخیر گزارشهای زیادی در مورد کودکآزاری ارائه داده است ایالات متحده آمریکاست. این کشور سال قبل اعلام کرد روزانه چهار کودک در کشور در اثر آزار جان خود را از دست میدهند که این رقم معادل 07 /2 کودک به ازای هر 100 هزار کودک است. طبق این گزارش در سال 2016 میلادی 1560 کودک در اثر آزار از بین رفتند و این رقم برای کشوری که مدعی پیشگامی در مقابله با خشونت علیه کودکان است رقم بسیار بالایی است. البته در این گزارش تاکید شده است که تعداد زیادی از مرگهای کودکان در کشور ثبت میشود که دلیل آن نامشخص است و ممکن است که کودکآزاری در آن پروندهها هم دخیل باشد.
مرکز مطالعات بهداشت و سلامت کودکان در آمریکا گزارشی تهیه کرد و رده سنی مرگهای اتفاقافتاده در نتیجه آزار کودکان را اعلام کرد. طبق این گزارش بیشترین سهم آزارهای کودکان قبل از یکسالگی است که آنها هیچ قدرتی برای دفاع از خود ندارند و حتی بازماندگان این حوادث هم خاطرهای قابل بیان از آزارهایی که دیدند ندارند ولی تاثیرات منفی آسیبهای آنها تا پایان عمر در زندگیشان باقی میماند. در سال قبل 7 /47 درصد از مرگ کودکان در اثر آزارهای جسمی قبل از یکسالگی گزارش شده است و این نشان از وخامت اوضاع دارد. در واقع افراد خشن از ناتوانی کودک قبل از سن یکسالگی برای آسیبرساندن به او استفاده کردهاند که باعث از بین رفتن کودک شده است. در بیشتر موارد افراد آسیبرسان به کودک خود در معرض خشونتهای مختلف قرار داشتند و این رفتار خشونتبار نتیجه همان آسیبهای اجتماعی قبلی او بوده است.
طبق این گزارش 7 /31 درصد از کودکان آسیبدیده بین یک تا سه سال سن داشتند. در واقع کودکان قبل از سه سال بالغ بر 79 درصد از کل مرگهای ناشی از آزار را به خود اختصاص دادند.
گروه سنی بعدی که بیشترین سهم از مرگهای گزارش شده را داشتند افراد چهار تا هفتساله بودند. سهم مرگومیر کودکان در این رده سنی برابر با 1 /11 درصد بود. کودکان 8 تا 11 سال 6 /3 درصد از مرگهای ناشی از آزار را به خود اختصاص دادند و کودکان 12 تا 15 سال سهم 8 /3درصدی داشتند. 9 /1 درصد از مرگهای گزارششده به افراد 1 تا 16 سال اختصاص داشته است.