شناسه خبر : 6180 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا دین بر رشد اقتصادی و شادکامی تاثیر دارد؟

مطلوبیت روزه‌داری

ادیان در تمام جوامع بشری حضور داشته‌اند به این ترتیب طبیعی است که در مورد تاثیرات آنها بر متغیر مهم اقتصادی مانند رشد اقتصادی صحبت‌هایی شود. در همین راستا می‌توان به تحقیقات و کارهای ماکس وبر در سال ۱۹۰۵ میلادی اشاره کرد. اما باید در نظر داشت اگر‌چه این رابطه، بدیهی به نظر می‌رسد اما اندازه‌گیری میزان تاثیر و اهمیت آن هم به لحاظ مفهومی و هم به لحاظ آماری و تجربی کار بسیار مشکلی است. علاوه براین به واسطه آنکه دین پدیده اجتماعی چند‌وجهی است و دارای جوانب بسیاری است، می‌تواند دارای اثرات متفاوتی باشد.

فیلیپ کامپانت و دیوید یاناگیزاوا از محققان دانشکده اقتصاد دانشگاه هاروارد طی مطالعه‌ای با عنوان «آیا دین بر رشد اقتصادی و شادکامی تاثیر دارد؟» (?DOES RELIGION AFFECT ECONOMIC GROWTH AND HAPPINESS) به بررسی آثار روزه‌داری به‌ویژه در شرایط سخت بر رشد اقتصادی و احساس رضایت درونی در میان کشورهای اسلامی پرداخته‌اند. اما آن چیزی که این مطالعه را نسبت به مطالعات دیگر برجسته می‌کند تلاش محققان برای توضیح و مدل‌سازی آماری، آثار و اهمیت روزه‌داری (به ویژه در شرایط سخت) در اجتماع بوده است جایی که آنها در ادامه نتیجه می‌گیرند اگر‌چه شاید در کوتاه‌مدت روزه‌داری در شرایط سخت رشد اقتصادی کشورها را کاهش دهد اما در بلندمدت به عنوان یک مکانیسم غربالگری در اجتماع عمل کرده و علاوه بر افزایش رضایت درونی فرد، منجر به افزایش سرمایه اجتماعی و کاهش هزینه‌ها در بسیاری از تعاملات اقتصادی و اجتماعی می‌شود. همچنین از نکات برجسته این مقاله، بررسی اثر چرخش تقویم هجری در فصول سال در عرض‌های جغرافیایی مختلف است که نتایج به دست آمده در این مقاله را به‌ویژه برای سیاستگذاران و دولتمردان در جهت برنامه‌ریزی بهتر بسیار حائز اهمیت می‌کند. در ادامه خلاصه‌ای از مقاله یاد‌شده را می‌خوانیم.
ادیان در تمام جوامع بشری حضور داشته‌اند به این ترتیب طبیعی است که در مورد تاثیرات آنها بر متغیر مهم اقتصادی مانند رشد اقتصادی صحبت‌هایی شود. در همین راستا می‌توان به تحقیقات و کارهای ماکس وبر در سال 1905 میلادی اشاره کرد. اما باید در نظر داشت اگر‌چه این رابطه، بدیهی به نظر می‌رسد اما اندازه‌گیری میزان تاثیر و اهمیت آن هم به لحاظ مفهومی و هم به لحاظ آماری و تجربی کار بسیار مشکلی است. علاوه براین به واسطه آنکه دین پدیده اجتماعی چند‌وجهی است و دارای جوانب بسیاری است، می‌تواند دارای اثرات متفاوتی باشد.
یکی از جنبه‌های اساسی که در میان تمام ادیان مشترک است، تعریف قواعد رفتاری و اعمالی است که پیروان آن دین را محدود می‌کند. به طور کلی در درجه اول ادیان، به تعریف اعمالی می‌پردازند که پیروان دین را مقید می‌سازد تا زمان و منابعی را صرف اعمال خاصی کنند که می‌توانست در پروسه تولید به کار گرفته شود. در درجه دوم ادیان می‌توانند با تعریف قواعدی مانند قوانینی که برخورد پیروان آنها را با افراد غیر‌مومن محدود می‌کند یا رژیم غذایی خاصی را به آنها تحمیل می‌کند، به طور مستقیم بهره‌وری اشخاص را تحت تاثیر قرار دهند و در درجه سوم ادیان با شکل‌دهی به اعتقادات و ارزش‌های افراد تصمیمات اقتصادی افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
در متون تحقیقاتی اخیراً پس از مدت‌ها بی‌توجهی به بررسی و مطالعه آثار و روابط بین دین و عملکرد اقتصادی پرداخته شده است و طی برخی از این مطالعات همبستگی منفی بین رفتار و اعمال مذهبی (به عنوان مثال مشارکت در فعالیت‌های مذهبی) و رشد اقتصادی و به طور مشابه بین اعمال دینی و اعتقادی بر درآمد در سطح کشوری یا فردی، مشاهده شده است. اما این تمام ماجرا نیست.index:1|width:400|height:174|align:left
باید در نظر داشت که رفتارهای دینی و مذهبی درون‌زا هستند و به خوبی می‌توانند بر متغیرهایی مانند رشد اقتصادی تاثیر بگذارند. شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که حکایت از رابطه علی و معلولی این دو دارد. این رابطه زمانی بیشتر آشکار می‌شود که تاثیرات عمل معین‌شده در دین بر رفتار انسان مشخص باشد، از این رو می‌توانیم نتایج آن و تاثیراتش بر محیط اقتصادی را بهتر درک کنیم.
در این مقاله سعی شده است رابطه علی‌ و معلولی احتمالی بین اعمال مذهبی و رشد اقتصادی با تاکید بر روزه مورد بررسی واقع شود. روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان قطعاً مثال برجسته‌ای از یک عمل مذهبی است. روزه گرفتن در ماه رمضان یک عمل کاملاً مشخص و تعریف شده است که رعایت آن برای تمام مسلمانان در سراسر جهان واجب است. روزه گرفتن شامل محدودیت‌ها و شرایط مشخصی است که شخص مومن باید از زمان طلوع آفتاب تا غروب آفتاب آنها را رعایت کند، و از آن جهت که ماه رمضان به دلیل ویژگی تقویم قمری در حال گردش بین فصول است، ویژگی بسیار ایده‌آلی را برای مطالعه رابطه علت‌ومعلولی بین اعمال مذهبی و متغیرهای اقتصادی فراهم می‌کند.
یک مثال بارز از این موضوع زمانی است که ماه رمضان در نیمکره شمالی در فصل زمستان واقع می‌شود. از این رو به عنوان مثال بدان جهت که بنگلادش به استوا نزدیک‌تر است زمان روزه‌داری در بنگلادش بلندتر از ترکیه می‌شود و به طور مشابه زمانی که ماه رمضان در تابستان واقع می‌شود زمان روزه‌داری در ترکیه طولانی‌تر از بنگلادش می‌شود. این تعامل بین طول جغرافیایی و خواص دوره‌ای تقویم قمری منبع فوق‌العاده‌ای از تنوعات و تغییرات ویژه را برای محاسبه رابطه مذکور در اختیار ما قرار می‌دهد.
با استفاده از داده‌های پنل دیتا در این مقاله مشخص شده است روزه ماه مبارک رمضان در کشورهای اسلامی منجر به کاهش رشد تولید ناخالص داخلی شده است. این نتایج زمانی که سرانه تولید ناخالص ملی یا سرانه تولید ناخالص ملی به ازای جمعیت کارگران نیز لحاظ می‌شود، نتایج یکسانی دارد. این نتایج زمانی قوت پیدا می‌کند که در نتایج به دست آمده برای کشورهای غیر‌مسلمان نشانی از اثر یاد‌شده وجود ندارد و لذا ساختگی بودن نتایج بعید به نظر می‌رسد.
به لحاظ آماری و بر اساس تخمین انجام‌شده در مواقعی که بیشترین اختلاف ساعت بین زمان روزه‌داری در دو کشور ترکیه و بنگلادش وجود دارد اختلاف یک درصدی بین نرخ‌های رشد اقتصادی این دو کشور مشاهده می‌شود. از آن روی که چرخش دوره‌ای ماه رمضان نشان می‌دهد این اثر همیشه پایدار بوده است لذا تعبیر ما این است که این اختلاف به اثرات زمان روزه‌داری باز‌می‌گردد.
در ادامه مقاله برای مشخص‌تر شدن موضوع و تحلیل‌های عمیق‌تر با بهره‌گیری از روش مشابهی به اندازه‌گیری رابطه علت‌ومعلولی بین روزه‌داری ماه رمضان و احساس رضایت ذهنی افراد پرداخته‌ایم. با بهره‌گیری از داده‌های World Values Survey دریافتیم با افزایش زمان و محدودیت‌های روزه‌داری در ماه مبارک رمضان، مسلمانان سطح بالاتری از احساس رضایت و سعادت درونی را گزارش کرده‌اند. در همین حال طی این مطالعه ما هیچ اثری از رضایت درونی در میان افراد غیر‌مسلمان در کشورهای غیر‌مسلمان مشاهده نکرده‌ایم.
تحلیل ما در این مورد این است که افزایش زمان روزه‌داری و تلاش مسلمانان برای رعایت اصول مذهبی در شرایط سخت‌تر منجر به گزارش درجات بالاتری از احساس رضایت درونی شده است. به طور ساده می‌توان گفت روزه‌داری در شرایط سخت اگر‌چه توان تولید ثروت مسلمانان را کاهش می‌دهد اما احساس رضایت درونی بیشتری در آنان به وجود می‌آورد. نکته بسیار جالب در این تحقیق این است که بسیاری از مطالعات گذشته نشان از کاهش احساس رضایت درونی با کاهش ثروت دارند اما در این مطالعه ما شاهد این هستیم که کاهش تولید GDP در کشورهای مسلمان به علت روزه‌داری با افزایش احساس رضایت درونی همراه است.
برای توضیح این تناقض همچنین چرایی ادامه یافتن یک عمل پرهزینه مذهبی در طول سالیان دراز ما به مدل شناخته‌شده «باشگاه خوب» متوسل می‌شویم که توسط لاناکن (Iannaccone) در سال 1992 ارائه شد. این چارچوب توضیحات منسجمی را در جهت مشخص شدن چرایی ادامه یافتن اعمال مذهبی ارائه می‌کند، اعمالی که در نگاه اول تنها ایجاد هزینه می‌کنند و سود اقتصادی ندارند. این مدل نشان می‌دهد این اعمال می‌تواند رفاه اعضای یک جامعه مذهبی را بهبود بخشد. در اصل این مدل نشان می‌دهد چنین اعمالی ممکن است به عنوان یک مکانیسم برای غربالگری افرادی که کمتر متعهد به تلاش درجامعه هستند به کار رود، از سوی دیگر این اعمال با افزایش مشارکت اعضای (باقی‌مانده) جامعه و فراهم آوردن شرایط برای تعاملات لازم خطر بروز آسیب‌هایی همچون سواری‌مجانی را کاهش می‌دهد.
نتایج به دست آمده پیش‌بینی‌های مدل لاناکن را مورد تایید قرار می‌دهد. بر اساس نتایج این مطالعه ما دریافتیم با سخت‌تر شدن شرایط روزه‌داری مشارکت داوطلبانه در جوامع مذهبی کاهش پیدا می‌کند که این موضوع به نوبه خود به معنای افزایش مشارکت افراد غیرمتعهد یا کمتر متعهد در گروه‌های غیر‌مذهبی است. به بیان دیگر سخت‌تر شدن شرایط روزه‌داری نقش آن را در میان اعمال مذهبی به عنوان مکانیسم غربالگری مشخص می‌کند. طی این مطالعه مشخص شد افرادی که ویژگی‌های جمعیت‌شناختی آنها منجر می‌شد که پیش‌بینی شود به مسائل مذهبی کمتر متعهد هستند با سخت‌تر شدن شرایط روزه‌داری سطح تعامل خود را با دیگران کاهش دادند، این موضوع با اندازه‌گیری میزان ساعات حضور افراد در مسجد اندازه‌گیری شده است. در مقابل افرادی که تعهد بیشتری به مسائل مذهبی داشتند تعامل خود را با دیگر اعضای گروه افزایش دادند که از همه این موارد می‌توان به کاهش خطر پدیده سواری مجانی در اجتماع تعبیر کرد.
در ادامه این پژوهش علمی شواهدی را مبنی بر تاثیرگذاری افزایش سختگیری‌ها در اعمال مذهبی، بر باورها و عقاید افراد پیدا کردیم. به احتمال زیاد این تاثیرگذاری‌ها به واسطه تغییراتی که در الگوهای اجتماعی شدن افراد به وجود می‌آید، ایجاد می‌شود. به طور خاص طی این مطالعه مشخص شد رابطه معکوسی بین ساعات روزه‌داری و گسترش اعتماد بین افراد جامعه وجود دارد. اگر‌چه در اینجا نمی‌توانیم وجود مکانیسم‌ها و روابط دیگری بین افزایش سختی اعمال مذهبی و تولید اعتماد در جامعه را رد کنیم، اما این نتیجه مطابق با این ایده است که سازمان‌های مذهبی در ایجاد اعتماد بسیار موثر هستند، همچنین جایگزینی تعاملات غیر‌مذهبی با تعاملات مذهبی با افزایش سختی اعمال به احتمال زیاد تاثیر بسیاری بر سرمایه اجتماعی خواهد داشت.
در آخر نتایج ما نشان می‌دهد تاثیر روزه‌داری در ماه مبارک رمضان بر رشد اقتصادی به احتمال زیاد فراتر از اثر کوتاه‌مدت روزه‌داری بر بهره‌وری است. در درجه اول شواهدی وجود دارد که به وجود روابطی بین اشتغال و دستمزد با تصمیمات عرضه نیروی کار اشاره می‌کند، تاثیرات مستقیم و غیر‌مستقیمی که از طریق اعتقاد به اهمیت نسبی کار ایجاد می‌شود. علاوه بر این شواهدی مبنی بر تاثیر افزایش سختی روزه‌داری بر بالا رفتن مواردی همچون اعتماد، در طولانی‌مدت بهره‌وری نیروی کار را تحت تاثیر قرار می‌دهد (محققان در اینجا اعلام کرده‌اند که اگر شاید در مرحله اول روزه‌داری در شرایط سخت توان تولیدی کارگران را کاهش دهد اما در ادامه با تقویت اعتقادات و ارتقای اخلاق فرد منجر به ایجاد مکانیسم‌های خود‌کنترلی فردی در راستای عرضه کار مطلوب‌تر می‌شود همچنین رعایت اعمال مذهبی توسط افراد در شرایط سخت منجر به افزایش اعتماد اجتماعی شده که در بلندمدت هزینه‌های تولید را به شدت کاهش می‌دهد).
در مجموع موضوع رمضان نشان می‌دهد اعمال مذهبی می‌تواند به‌رغم پیامدهای هزینه‌بری که ایجاد می‌کند منافع قابل توجهی را ایجاد کند و به طور کلی پیامدهای مهمی در سطح کلان به همراه داشته باشد. این نتیجه‌گیری می‌تواند در مورد دیگر اعمال ادیان نیز درست باشد. لازم به ذکر است نه نتایج ما و نه نتایج دیگر مطالعات نمی‌تواند به عنوان مرجعی برای نشان دادن رابطه علی بین اعمال دینی و عملکرد ضعیف اقتصادی قرار گیرند. در این مطالعه به دلیل اهمیت موضوع ما فقط بر اعمال پرهزینه مذهبی اشاره کرده‌ایم در حالی که مذهب و رعایت شعائر مذهبی نتایج و تاثیرات مثبت دیگری نیز دارد.

ویژگی‌ها و اهمیت مطالعه انجام‌شده
طی مقاله حاضر ما سعی داشته‌ایم علاوه بر مطالعات مذکور در زمینه تاثیر دین بر درآمد و رشد اقتصادی، به مطالعه اثرات اجتماعی و فردی این اعمال و روابط علت و معلولی حاکم بین آنها در کوتاه‌مدت و بلندمدت بپردازیم. در این راستا ما به نتایج ویژه‌ای دست پیدا کرده‌ایم، اول آنکه ما شواهد علی خوبی را برای حمایت از نظریه «باشگاه خوب» و تئوری مربوط به اعمال مذهبی پرهزینه، ارائه کرده‌ایم که نشان می‌دهد تغییرات در میزان سختی اعمال مذهبی، ما را به سمت یک مکانیسم غربالگری و تغییر در تعاملات مذهبی پیش می‌برد. همان‌طور که لاناکن در مدل خود از این مکانیسم‌ها به عنوان راهکار و رویکردی برای پیش‌بینی اقتصادی یاد می‌کند. همچنین این مقاله استدلال دیگری را برای چرایی به وجود آمدن و ادامه یافتن اعمال پرهزینه مذهبی ارائه می‌دهد، استدلال‌هایی که متشکل از عوامل روانی و مسائل تکاملی است.
ما در این مقاله به طور کلی به بررسی رابطه بین دین و احساس رضایت درونی پرداخته‌ایم. البته مطالعات انجام‌شده درگذشته نیز نشان می‌داد تعامل مذهبی و سطح دینداری با سطوح بالاتری از احساس رضایت درونی در سطح فردی همراه است. با این حال این موضوع که آیا از چنین روابطی می‌توان تعبیر به روابط علت و معلولی کرد، بسیار مناقشه‌برانگیز است و هنوز به صورت یک اختلاف‌نظر اساسی باقی‌مانده است. ما در اینجا سعی داشته‌ایم برای این دست از موارد مدارک و شواهدی ارائه کنیم (البته باید در نظر داشت که سطح مطالعات و داده‌های ما در سطح کشورهاست). علاوه بر این ما سعی داشته‌ایم به مساله و تنش بین نتایج یافت‌شده از تحقیقات در رابطه بین دین و احساس رضایت درونی با تحقیقات در رابطه با دین و رشد اقتصادی پاسخ دهیم.

تفاوت مطالعه انجام‌شده با مطالعات مشابه
برخی دیگر از پژوهشگران به مطالعه اثرات پایبندی به ادیان مختلف و تاثیرات آنها بر برخی از نتایج اقتصادی یا سیاسی پرداخته‌اند. یا از نتایج به دست آمده برای بررسی ارتباط بین مذاهب و نگرش اقتصادی استفاده کرده‌اند. تفاوت ما در این مقاله در این است که سعی در تمرکز بر مثال مشخصی از عمل دینی داشته‌ایم که به ما این اجازه را داده است که رابطه علت و معلولی و مکانیسم مشخص تاثیر آن را پیدا کنیم. به طور کلی‌تر تحقیقات بسیاری در مورد تاثیرگذاری دین بر فرهنگ اجتماعی انجام شده است. در برخی از این تحقیقات به بررسی تاثیر دین بر برخی از پیامدهای اقتصادی پرداخته شده است. ما در این مطالعه رابطه علت ‌و معلولی بین اعمال دینی بر اعتماد اجتماعی و گسترش آن را مورد مطالعه قرار داده‌ایم که توسط رشته‌های دیگر نیز مورد مطالعه قرار گرفته بود.
استفاده ما از شواهد و دلایل ریز و ظریف برای مطالعه اثرات دین بر تصمیمات اقتصادی فردی ما را در مسیری قرار داد که با موضوعات رو به رشد و جدیدی همچون اخلاق کار، کارآفرینی، تصمیم به بازپرداخت وام و انباشت سرمایه انسانی مواجه شویم. شواهد به دست آمده در مطالعه ما با نتایج به دست آمده از مطالعه کلینگینگ اسمیت، خواجه و کرامر که در سال 2009 اثر سفر حج را مورد بررسی قرار داده بودند، همخوانی دارد. آنها نیز همانند ما تاثیرات مهمی از این عمل دینی را بر عقاید و نگاه فردی، شخص پیدا کرده بودند.
در آخر در این مقاله ما به موضوع روزه پرداخته‌ایم که در ادبیات پژوهشی اخیر کمتر بدان پرداخته شده است. آلموند و مزومدر در مقاله خود به بررسی اثرات روزه‌داری بر وزن نوزاد هنگام تولد و اثرات بعدی در بلند‌مدت پرداخته‌اند. وان اویجک و مجید با استفاده از روش مشابه به بررسی اثرات سلامت فردی در بلند‌مدت و خروجی بازار کار پرداخته‌اند. ماهیت تمامی مطالعات یادشده منجر شده است، مطالعه به بررسی عوامل یاد‌شده در داخل یک کشور بپردازد و نتواند از مزیت تعامل بین زمان و عرض جغرافیایی که بسیاری از موارد را مشخص می‌کند، استفاده کند. با این حال نتایج به دست آمده حاکی از هزینه‌های روزه‌داری در موارد خاصی بوده است که خارج از بحث مطالعه انجام‌شده توسط ماست.
در مطالعات دیگری که به موضوع مقاله حاضر بسیار نزدیک است، اسکوفیلد (2014) به بررسی اثر تغییرات سختی روزه‌داری در ماه مبارک رمضان طی فصل کشاورزی پرداخته است. در این مطالعه تاثیر منفی روزه‌داری بر میزان تولیدات کشاورزی در میان کشاورزان هند مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته‌های مقاله به طور کلی با یافته‌های ما همپوشانی دارد اگر‌چه در مقاله اسکوفیلد تنها رابطه بین تغذیه و بهره‌وری مورد توجه بوده است. در این مطالعه منشاء تغییرات ناشی از سختی روزه‌داری نبوده است و تمرکز مقاله بر عرضه نیروی ‌کار و بهره‌وری، تنها در دوره ماه مبارک رمضان است که مانع از تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده به سبک مقاله حاضر می‌شود. در ادامه خلاصه‌ای از نتایج موردی مقاله آورده شده است.

تاثیر روزه‌داری بر رشد اقتصادی
در یک بررسی تاثیر ساعات روزه گرفتن در ماه رمضان بر GDP سرانه هر کارگر اندازه گرفته شده و نتیجه تخمین منفی است به این معنی که به نظر می‌رسد، کشورهایی با ساعات روزه‌داری بالاتر، به طور متوسط نرخ رشد اقتصادی پایین‌تری دارند. بررسی‌ها در یک کشور مشخص نشان داده است زمانی که رمضان با تابستان همزمان می‌شود، متوسط رشد اقتصادی پایین‌تر است.
برای درک ملموس‌تر این موضوع، مثال بنگلادش و ترکیه را در نظر بگیرید، بررسی‌های ما نشان می‌دهد نرخ رشد نیروی کار در بنگلادش در طول چرخه زمانی رمضان تابستانی یک درصد بیش از ترکیه در همان بازه زمانی خواهد بود. به نظر می‌رسد مردم ترکیه در تابستان ساعات بیشتری را باید روزه بگیرند. در مقابل، بررسی‌ها نشان می‌دهد نرخ رشد نیروی کار در ترکیه وقتی رمضان با زمستان همزمان می‌شود، یک درصد بیشتر از بنگلادش خواهد بود. این تقارن نشان می‌دهد در طول زمان اختلافی در عملکرد این دو کشور وجود ندارد.

تاثیر روزه بر احساس خوشبختی
بعد از آن بررسی‌هایمان را روی دو معیار کلیدی شادی و رضایت از زندگی متمرکز کردیم. برآورد اثرات روزه بر این دو معیار برای همه مسلمانان ضرایب آماری مثبت و قابل توجهی را نشان می‌دهد. در بررسی‌های جداگانه زنان و مردان تاثیر روزه گرفتن بر رضایت هر دو جنس از زندگی مثبت است در حالی که ضریب آماری زنان رضایت بیشتری را نشان می‌دهد. برآورد مفهوم فوق در مدل واقعی این طور است که، در ماه رمضان ترکیه مسلمانان حدود پنج درصد خوشحالی بیشتری را ابراز کرده‌اند. لازم به ذکر است جمع‌آوری داده ما بعد از ماه رمضان بوده است. ما با مسلمانان بعد از اتمام این ماه مصاحبه کردیم و آنها هر‌چند که روزه گرفتن هزینه‌های فیزیکی نیز برایشان داشته است، از احساس رضایت و شادی‌شان نسبت به ساعات طولانی روزه گرفتن گزارش دادند.
به طور کلی نتایج اصلی ما بسیار روشن است. اول اینکه، ساعات طولانی روزه گرفتن در ماه رمضان در کشورهای مسلمان اثر منفی بر رشد اقتصادی دارد (برو و مک‌ کلری، 2003). دوم اینکه، رمضان‌های طولانی از نظر ساعات روزه‌داری، بر احساس رضایت مسلمانان از زندگی و شادی آنان تاثیر مثبتی دارند.

مکانیسم تاثیرگذاری اعمال مذهبی ویژه
در سال 1992، یک توضیح خاص از مدل‌های فعالیت‌های مذهبی با عنوان «باشگاه خوب» برای توضیح فعالیت‌های مذهبی و پرهزینه از نظر اقتصادی، توسط لاناکن مطرح شد. هر‌چند آن مدل برای ارزیابی و پی بردن به رفتار گروه‌های مذهبی خرد و جریان اصلی استفاده می‌شد اما می‌توان از آن برای درک نمونه گسترده‌تر، یعنی جامعه پرتعداد مسلمانان و مراسم مذهبی رمضان نیز بهره برد.
ایده اصلی این است که مطلوبیتی که یک فرد از انجام اعمال مذهبی‌اش کسب می‌کند در گرو تعامل دیگر افراد در آن عمل مذهبی، افزایش می‌یابد. در نتیجه دشواری و پرهزینگی این عمل به دو روش می‌تواند احساس رضایت را افزایش دهد. اول اینکه هزینه نسبی شرکت در اعمال خارج از گروه را بالا می‌برد. برای مثال، درباره ماه رمضان، فرد در صورت روزه نگرفتن فرصت معاشرت با افراد زیادی که روزه هستند و شرکت در مراسم‌ مرتبط با ماه رمضان مثل افطار و سحر و عبادت دسته جمعی را از دست می‌دهد.
دومین موضوع که به همان اندازه مهم است نشان می‌دهد اعمال سخت، مانند یک دستگاه غربالگری برای شناسایی اعضای متعهد گروه عمل می‌کند و همین به خودی خود باعث می‌شود افرادی که از شرکت در آزمون سخت‌تری سربلند بیرون آمده‌اند، پس از آن احساس رضایت بیشتری نسبت به زندگی داشته باشند.

عضویت و تعهد
ما ابتدا تاثیر افزایش پیش‌نیازهای سختگیرانه در عضویت یا عدم عضویت در یک گروه را بررسی کردیم و روش‌مان هم پخش پرسشنامه‌هایی بین افراد مرتبط با کلیسا یا مسجد بود. روی پرسشنامه‌ها افراد مشخص می‌کردند که از اعضای گروهی مذهبی در کلیسا یا مسجد هستند یا نه و در صورت عضویت، از اعضای فعال هستند یا خیر. تحقیقات ما نشان داد در صورت بالا رفتن هزینه مشارکت در گروه اعضای کمتری در فعالیت‌های گروه شرکت می‌کنند مگر آنکه متعهد باشند. همچنین تحقیقات ما درباره ماه رمضان نشان داد ساعات طولانی روزه گرفتن در ماه رمضان بر اعضای فعال گروه روزه‌داران تاثیر منفی دارد. البته با در نظر گرفتن فرض ناهمگنی افراد درباره اعتقادات‌شان نمی‌توان دقیقاً چنین نتیجه‌ای گرفت.

بهره‌وری و عرضه نیروی کار
سوال اصلی این است که اثرات ماه رمضان بر رشد اقتصادی دقیقاً از کجا نشات می‌گیرد؟ بهره‌وری یا تصمیمات درباره عرضه مواد اولیه که دراینجا همان نیروی کار است. رفتن به معابد یا زیارتگاه‌ها و مراسم مذهبی و اختصاص زمان به دعا یا تفکر از آنچه در اصطلاح ماتریالیستی به آن کار گفته می‌شود متفاوت است. از سوی دیگر این اعمال می‌تواند بر بهره‌وری نیز تاثیرگذار باشد.
در مورد ماه رمضان، ما استدلال کردیم که این ماه مبارک شامل تعداد زیادی از فعالیت‌هایی است که آشکارا در الگوی رقابت برای زمان و منابع سازگار هستند. در نتیجه به طور بالقوه عرضه مواد اولیه را کاهش می‌دهند و در کنار آن هزینه‌های فیزیولوژیک روزه گرفتن نیز وجود دارد. در حالی که این هزینه با مزایای ناشی از همکاری و اجتماعی شدن مردم و افزایش اعتماد و کاهش جرم در ماه رمضان همچنین در بلندمدت همراه می‌شود.

اشتغال، دستمزدها و ترجیحات
مکانیسم عرضه نیروی کار، با انتخاب نیروی کار برای کمتر کار کردن و بیشتر پرداختن به امور مذهبی، حرکت منحنی عرضه نیروی کار را نشان می‌دهد. معادلات ساده اقتصاد در این حالت به ما نشان می‌دهد که عرضه نیروی کار کاهش می‌یابد و دستمزد نیروی کار افزایش خواهد یافت.
با لحاظ شوک عرضه نیروی کار در ماه رمضان، ما شواهدی را یافتیم که نشان می‌داد تغییرات در ارزش‌ها و ترجیحات می‌تواند منحنی عرضه را در بلندمدت در جهت افزایش عرضه نیروی کار جابه‌جا کند. با وجود این نتایج، بدون در نظر گرفتن محدودیت‌هایی که برای جمع‌آوری اطلاعات وجود داشت، می‌توان نتیجه گرفت که بهره‌وری پایین‌تر نیروی کار می‌تواند علت اصلی کاهش رشد اقتصادی باشد. اما تحقیقات نشان می‌دهد توضیح اثرات روزه گرفتن در ماه رمضان فراتر از اثرات فیزیولوژیکی کوتاه‌مدت است. به طور خاص، می‌توان به نتایجی که تحت تاثیر اعتماد به وجود آمده در جامعه و همچنین عواملی مانند همکاری حاصل شده است اشاره کرد. همه اینها می‌تواند به ما در درک درست تاثیرات مثبت ماه رمضان و نگاه به آن از دو کانال اعتماد و عملکرد اقتصادی کمک کند.

نتیجه‌گیری
با استفاده از تنوع ناشی از چرخش تقویم اسلامی و تعامل آن با عرض جغرافیای کشورها، ما به شواهد علی درباره تاثیر طول ماه مبارک رمضان بر رشد اقتصادی کشورهای مسلمان دست یافتیم. ما همچنین به این نتیجه رسیدیم که طولانی شدن ساعات روزه‌داری مردم در این کشورها تاثیر مثبتی بر افزایش سطح شادی و رضایت از زندگی خویش و دیگران برای مردم این کشورها دارد. همچنین در طول مقاله بحث کردیم که این نتایج را می‌توانیم با استفاده از مدل «باشگاه خوب» که توسط لاناکن در سال 1992 درباره رفتارهای مذهبی پرهزینه مطرح شد، توضیح دهیم. شواهد ما مطابق با پیش‌بینی‌های این مدل است. در ادامه درباره تاثیرات روزه‌داری طولانی‌مدت بر عملکرد اقتصادی و بهره‌وری نیروی کار و تصمیمات عرضه نیروی کار مواردی را ارائه کردیم. همچنین درباره تاثیر عمومی شدن اعتماد در جامعه در ماه رمضان بحث کردیم و گفتیم اثرات این اعتقادات بسیار فراتر از طول ماه رمضان است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها