روش چینی
آموزش اقتصاد به قضات چه اثری روی قضاوت آنها میگذارد؟
این فصل تحقیق با پرسشی درباره اخلاق آغاز میشود که «آیا اخلاق روبهزوال است؟». این مقاله نشان میدهد که چگونه یک سازوکار ساده مبتنی بر دو پدیده روانشناختی تثبیتشده (قرار گرفتن در معرض اطلاعات و حافظه جانبدارانه برای اطلاعات) میتواند توهم افول اخلاقی ایجاد کند. در مجموعهای از مطالعات با استفاده از دادههای آرشیوی و اصلی در این پژوهش نشان داده میشود که مردم در حداقل 60 کشور در سراسر جهان معتقدند که اخلاق روبهزوال است، آنها حداقل 70 سال است که به این اعتقاد داشتهاند و این افول را هم به کاهش اخلاق افراد با افزایش سن و هم به کاهش اخلاق نسلهای متوالی نسبت میدهند.
مقاله دیگر این فصل پرسش مهمی است درباره اینکه «آموزش اقتصاد به قضات چه اثری روی قضاوت آنها میگذارد؟». نویسندگان این مقاله با استفاده از مجموعه دادههایی که شامل فهرستی از قاضیان در هر گروه از برنامه مان (Manne) در طول دوره 1976 تا 1998 میشود، به بررسی تاثیرات ایدههای اقتصاد بر سیاستگذاری میپردازند. در این پژوهش اثرات ثابت برای قضات که ممکن است بر نتایج پرونده تاثیر بگذارد، مانند انتصاب فرد، تحصیلات و تجربه شغلی قبلی نیز در نظر گرفته میشود.
«کسب سود برای بنگاه مهمتر است یا ایجاد اشتغال؟» عنوان مقاله دیگر این فصل است. این مقاله نشان میدهد که بنگاههای دولتی علاوه بر هدف سودآوری، انگیزه اجتماعی برای ایجاد اشتغال نیز دارند. همچنین در این مقاله بررسی میشود که چگونه درجهای از خصوصیسازی بنگاههای دولتی بر عملکرد اقتصادی و اشتغال آنها اثر میگذارد.