جنجال رومر
چرا پل رومر بانک جهانی را ترک کرد؟
خبری کوتاه منتشر شد؛ رئیس اقتصاددانان بانک جهانی، پل رومر، اقتصاددان شناختهشده، به همکاری خود با این بانک فوراً خاتمه میدهد. ایمیلهای منتشرشده از بانک جهانی نشان میدهد برخوردهای زیادی در زمینههای مختلف از دستور زبان گرفته تا روششناسی پژوهشها در این زمینه موثر بودهاند.
پل رومر، اقتصاددان مطرح و رئیس اقتصاددانان بانک جهانی حدود 15 ماه پس از شروع همکاری، همکاری با این بانک را متوقف کرد. این اتفاق خیلی سروصدا به پا کرد به خصوص که خبر را رئیس بانک جهانی اعلام کرد و فایننشال تایمز همان روز پی ماجرا را گرفت که ماجرای این قطع همکاری چه بوده است.
پل رومر یکی از سرشناسترین اقتصاددانان آمریکا و جهان است. به نظر میرسد آغاز همکاری او با بانک جهانی با حجم زیادی از درگیری که میان او و دیگر کارمندان و فعالان این بانک روی داده، همراه شده است. او از اکتبر 2016 که شروع به همکاری با بانک جهانی کرد، در موضوعات مختلفی با کارمندان این بانک تعارض پیدا کرد. موضوعاتی از جمله مسائل گرامری، دستور زبان، چگونگی استفاده از علائم اختصاری و مخففها تا انتقاداتی که پل رومر در زمینه متدولوژی یا روششناسی برخی از گزارشهای منتشرشده به وسیله بانک جهانی ابراز میکرد.
در یکی از این ایمیلها که منتشر شده، آقای رومر با شدت به برخی از سیاستهای بانک جهانی در زمینه گزارشهای مختلف انتقاد کرده است و از «استفاده از دادههای تقلبی»، «خودنمایی بیشرمانه برخی افراد» در سیستم بانک جهانی و وجود یک «اداره عدالت داخلی» که جلوی اصلاحات مورد نیاز در این بانک را گرفته، سخن گفته است.
واکنشها به قطع همکاری او با بانک، در درون بانک با واکنشهای متفاوتی همراه شد. بسیاری از کارمندان بانک جهانی از اخلاق فرسایشی او به تنگ آمده بودند. در طول یک سال، او بسیاری از مسوولیتهای مدیریتی خود را کنار گذاشته بود و حتی در ماههای نهایی فعالیت خود در بانک جهانی، به تنهایی کار و فعالیت میکرد و حتی دفتر کار خود را به طبقه دیگری منتقل کرده بود و دیگر ارتباط مستقیمی با گروه پژوهشگران بانک جهانی نداشت.
در انتهای دوره فعالیت رومر در بانک جهانی، جیم یونگ کیم رئیس بانک جهانی اعلام کرد که آقای رومر تصمیم گرفته است به همکاری خود با این بانک خاتمه دهد و به موقعیت خود در دانشگاه نیویورک باز گردد. در این اطلاعیه آقای کیم بیان داشت که «پل رومر یک اقتصاددان بزرگ و فردی با بینش عمیق است. ما همکاریهای گستردهای با او داشتیم و من در زمینههای ژئوپولیتیک، شهری و آینده کار توانستم استفادههای زیادی از دیدگاههای او به عمل آورم. من از رکگویی و صداقت او بینهایت سپاسگزارم و بهترینها را برای او آرزو میکنم. میدانم که او نیز مانند من از اتفاقاتی که در هنگام ترک همکاری او با بانک جهانی اتفاق افتاد، راضی و خشنود نیست.»
اما دقیقاً چه اتفاقاتی باعث شد که پل رومر به همکاری خود با بانک جهانی خاتمه دهد؟ یکی از مهمترین این اتفاقات، مصاحبهای بود که او با مجله معتبر والاستریت ژورنال انجام داده بود و از روششناسی انجام یکی از مهمترین گزارشهای منتشرشده به وسیله بانک جهانی انتقاد کرده بود. او ادعا کرده بود که در فرآیند انتشار گزارش معتبر Doing Business که سالانه به وسیله بانک جهانی منتشر میشود، کارمندان بانک جهانی دادهها را با اهداف سیاسی دستکاری میکنند و گاهی اوقات وضعیت برخی کشورها را بهتر از آن چیزی که هست و وضعیت برخی کشورها را بدتر از آن چیزی که هست تصویر میکنند.
اما کارمندان بانک جهانی پس از این مصاحبه اعلام کردند که این کار، زیر پا گذاشتن سیاستهای صریح این بانک در آمادهسازی گزارشهای بینالمللی است و امکان ایجاد چنین مشکلی وجود ندارد.
رومر واکنش دقیق و مشخصی در این زمینه نشان نداده است. اما بعد از مدتی از بیان این موضوع در فایننشالتایمز، در وبلاگ خود اعلام کرد: «چیزی که از سخن من برداشت شد، آن چیزی نبود که قصد بیانش را داشتم. در واقع من نشانههای مشخصی از دستکاری دادهها در گزارش Doing Business یا دیگر گزارشهای منتشرشده به وسیله بانک جهانی مشاهده نکردم.»
اما ماجرای آقای رومر و درگیریهای او در بانک جهانی به همینجا ختم نشد. به نظر میرسد که او پیش از آن که شروع به مصاحبه با رسانهها کند، قصد ترک بانک جهانی را داشت. او در صحبتهایی که به صورت خصوصی و با برخی از نزدیکانش داشت از سرخوردگی خود در مقام رئیس اقتصاددانان بانک جهانی میگفت و بیان میداشت که به نظر میرسد او توانایی ایجاد تغییر در نظام بانک جهانی را ندارد. این موارد از ایمیلهایی که ارسال کرده و به دست فایننشالتایمز رسیده است و صحبتهایی که با افراد نزدیک به او انجام شده، برداشت میشود.
برخی از همکاران آقای رومر در بانک جهانی، او را فردی خجسته، که به موضوعات بیاهمیت، اهمیت زیادی میدهد میشناسند. مثلاً او زمانی با کارمندان بانک جهانی درگیر میشد و صحبتهای تندی با آنها میکرد، به آن دلیل که معتقد بود در گزارشهای داخلی بانک جهانی، از واژه «و» (and) زیاد استفاده میشود.
اما نکته این است که همه ماجرا به گیر دادنهای رومر به واژهها خلاصه نمیشدند. برخی از همکارانش، برخوردهای او را تفرقهافکنانه و سخت میدانستند که همبستگی درونی در میان کارمندان بانک جهانی را هدف میگرفت.
او به عنوان رئیس اقتصاددانان بانک جهانی، چندین فعالیت ناموفق در بانک نیز داشت. او تمام تلاش خود را کرد تا برخی سرپرستان گروهها را تغییر دهد اما موفق نشد. در انتها نیز با مدیر منابع انسانی بانک جهانی درگیر شد و به نظر میرسد در نهایت نتوانست تغییرات مورد نظر خود را اعمال کند و مجبور به کنارهگیری شد.
یکی از دستاندازهایی که او در دوران حضور خود در بانک جهانی با آنها روبهرو شد، مقاومت داخلی بانک برای استفاده از دادههای خارجی برای برآورد و اندازهگیری میزان مشارکت آموزشی در کشورهای در حال توسعه آفریقا بود. این موضوع این مشکل را ایجاد کرده بود که گزارشهای سال گذشته بانک جهانی بر میزان کمک سازمانهای بینالمللی برای بهبود وضعیت در آفریقا اثر میگذارند و لزوماً این سازمانها بر اساس میزان تاثیرگذاری فعالیتهای خود برنامهریزی نمیکنند. بر همین اساس، رویکرد بانک جهانی در آمادهسازی این گزارشها مورد سوال قرار گرفت.
در صحبت تندی که رومر اکتبر سال گذشته با برخی اقتصاددانان مطرح بانک جهانی داشت، از الگوی تحلیل وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف به شدت انتقاد کرد و بر همین اساس گزارشهای بانک جهانی را نیز مورد تردید قرار داد و به تندی همکارانش را متهم به خودنمایی بیشرمانه کرد.
در یکی از ایمیلهایی که رومر ارسال کرده و در اختیار فایننشالتایمز قرار گرفته است، او به صراحت بیان میدارد که: «من تاکنون با این تعداد اقتصاددان حرفهای همکار نبودهام؛ اقتصاددانانی که اطلاعاتی را که به راحتی قابل دستیابی و آزمون هستند به سادگی و بدون آزمون تایید کنند. اطلاعاتی را که کاملاً مشخص است درست نیستند مورد استفاده قرار میدهند. من به وضوح دیدم که در این بخش، گزارشهای علمی با دادههایی که خودشان ایجاد کردهاند تولید و منتشر میشوند. هنگامی که فردی از درون بانک جهانی به این نارسایی توجه میکند، اداره عدالت مرکزی وارد ماجرا میشود و بیان میکند که این نگرانی و عدم قطعیت، شواهد لازم برای بررسی ندارد و عموماً هیچ واکنشی نشان نمیدهد. هیچ اتفاقی نمیافتد و در این تعادل شوم، کاملاً منطقی است که دادهها را افراد خودشان ایجاد کنند و بر اساس آنها گزارشها را تنظیم کنند. بسیاری حتی به خود زحمت نمیدهند این موضوع را پنهان کنند تا دیگران متوجه نشوند چه اتفاقی در حال رخ دادن است.»
او در ادامه میگوید: «به نظر میرسد هیچ راهی نیست که بتوان این وضعیت را به عقب بازگرداند. افراد در بانک جهانی به این کار عادت کردهاند و انگار هیچ چیزی نمیتواند آنها را وادارد که این کار را انجام ندهند. وقتی میزان اعتبار کار یا گزارش برای هیچکس مهم نیست، چرا یک فرد باید خود را برای این موضوع به زحمت بیندازد؟ به عنوان یک موضوع کلی، من نمیدانم که چگونه میتوان از تعادل شوم موجود خارج شد.»
البته بعداً آقای رومر در وبلاگ شخصی خود، درباره ایمیلی که در اختیار فایننشالتایمز قرار گرفته است جهتگیری کرد. او اعلام کرد آن ایمیل تنها تفکراتی تجربی بوده است و او حتی یک مورد مشخص از دادهسازی در بانک جهانی را نمیشناسد. در ادامه گفته است که او قطعاً دادههایی را که به صورت واضحی دستکاری شده باشند در بانک جهانی مشاهده نکرده است. البته او به این نگرانی خود نیز اشاره داشته است که در روح بهبود مستمر سازمانی، همه سازمانها تلاش میکنند همیشه بهتر از پیش عمل کنند. او در نهایت اعلام میدارد که: «در این موقعیت، هر بحثی درباره بهبود عملکرد و کیفیت گزارشهای بانک جهانی، موضوعی است که باید به صورت داخلی و در بانک جهانی مطرح شود و نباید این مسائل در رسانهها، وبلاگها یا شبکههای اجتماعی مطرح شوند.»
پس از ماجرای خروج آقای رومر از بانک جهانی و حواشیای که برای این موضوع ایجاد شد، شانتا دواراجان که پس از آقای رومر مدیر بخش پژوهشهای اقتصادی بانک جهانی شد اعلام کرد که بانک جهانی به کیفیت و اعتبار گزارشها و پژوهشها و رفتار حرفهای کارکنان خود به طور کامل متعهد است.
انتقادهای وارد بر بانک جهانی
انتقادها بر بانک جهانی تنها محدود به موضوعی که پل رومر به آن اشاره کرد، نمیشود. مثلاً در آگوست سال 2020 بانک جهانی اعلام کرد که انتشار گزارش Doing Business را به طور موقت متوقف کرده است چراکه در اطلاعات مبنایی که برای انتشار این گزارش به دست آمده است، ناترازیهایی دیده میشود. واقعیت این است که Doing Business یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین گزارشهایی است که بانک جهانی منتشر میکند. این گزارش 190 کشور را بر اساس عملکرد خود در 10 حوزه با 41 شاخص رتبهبندی میکند. این گزارش به دلیل ایجاد رقابت میان کشورها برای آزادسازی و مقرراتزدایی مورد انتقاد هم قرار گرفته است.
شاید یکی از معروفترین اتفاقاتی که در گزارشهای بانک جهانی مشاهده شده است، سقوط، صعود و سقوط دوباره کشور شیلی در گزارشهای این بانک است. رومر در زمینه وضعیت شیلی در این گزارشها میگوید: «من شخصاً از شیلی عذرخواهی میکنم.» اتفاقی که افتاد این بود که تغییرات روششناسی نهچندان مناسب باعث شده بود که زمان ریاستجمهوری میشله باشلت سوسیالیست، رتبه شیلی در این گزارش افت بسیار شدیدی نشان داد. سپس که رئیسجمهور تغییر کرد و جانشین محافظهکار باشلت، سباستین پینیرا رئیسجمهور شد، وضعیت شیلی با رشدی قابل توجه مواجه شد. دوباره زمانی که بعد از سباستین پینیرا، باشلت رئیسجمهور شد، وضعیت شیلی دوباره افتی جدی کرد. همه این تغییرات به این دلیل بود که رئیسجمهور شیلی تغییر کرده بود و هیچ تغییر خاصی در سیاست یا مقرراتگذاریهای این کشور روی نداده بود.
شاید بد نباشد برای درک دیدگاه پل رومر، به جای تکیه بر گزارشهای بانک جهانی، دوباره بر اساس اطلاعاتی که بانک جهانی بر اساس آنها تحلیل میکند، کشورها را در گزارش Doing Business رتبهبندی کنیم. بر همین اساس، میتوان رتبهبندی کشورها را از سال 2006 تا سال 2018 به دست آورد و موضوع تغییر روششناسی بانک جهانی را در این تحلیل وارد نکرد.
همانطور که در نمودار مشاهده میشود، با این حال که قوانین و سیاستهای شیلی تغییر چندانی نکرده است، اما رتبه شیلی تنها به خاطر انتخاب یک رئیسجمهور سوسیالیست بدتر شده و هنگامی که رئیسجمهور محافظهکار انتخاب شده، رتبه شیلی بهتر شده است.
پس از اظهار نظر پل رومر در زمینه گزارش بانک جهانی درباره شیلی، رئیس بانک جهانی در نامهای که برای وزیر اقتصاد شیلی ارسال کرده بود بیان داشت که زیرسوال بردن گزارشهای بانک جهانی یا تاثیر مسائل سیاسی بر رتبهبندی کشورها، دیدگاه بانک جهانی نیست. از سوی دیگر پل رومر نیز بیان داشت که: «در صحبتی که با یک خبرنگار داشتهام، موضوعی را درباره گزارش Doing Business مطرح کردهام که خواننده از آن برداشت کرده است که در دادههای بانک جهانی تورش وجود دارد یا مسائل سیاسی روی آنها تاثیر دارد. واقعیت این است که من هیچ نمونه مشخصی از دادهسازی در بانک جهانی مشاهده نکردهام.»
آگوستو لوپز-کارلوس که رئیس بخش آمادهسازی گزارش Doing Business در بانک جهانی بوده است برخی موارد را یادآوری کرده که ممکن است دلیل اتفاقات پیشآمده درباره این گزارش باشد: 1- والاستریتژورنال مصاحبهای را که با یکی از اقتصاددانان اصلی بانک جهانی انجام داده است به درستی منتشر نکرده است. 2- رئیسکل بانک جهانی باید کنترل بیشتری بر اقتصاددانان اصلی خود داشته باشد. 3- واقعیت این است که رومر برخی مسائل محدود را بسیار بزرگ کرده است و هیچ شواهد مستقیمی از دستکاری سیاسی دادهها وجود ندارد.
اگر عادلانه به مساله نگاه کنیم، اگر نموداری را که درباره شیلی آماده کرده بودیم، برای دیگر کشورها نیز آماده کنیم، تفاوت زیادی نخواهیم دید یا حداقل، تفاوت چشمگیر یا گویای چیز خاصی نخواهد بود. هرچند به نظر میرسد وضعیت شیلی در این گزارش تا حدودی مشکوک است، اما میتوان جمعبندی کرد که روششناسی گزارش باعث تغییراتی تا حدودی غیرمعمول در این گزارش شده است. با وجود این، نگاه انتقادی به گزارشهای بانک جهانی را برای بهبود آنها باید همیشه در نظر داشت.