شناسه خبر : 37962 لینک کوتاه

آموزش جرم

کودکان چگونه مجرم می‌شوند؟

 

محمدعلی سرابیان‌مقدم / دانش‌آموخته کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه شریف

68جرم و سیستم عدالت کیفری هزینه‌های قابل توجهی را به جامعه تحمیل می‌کند (اندرسون، 1999، 2012). این مقاله بررسی می‌کند که آیا یک برنامه آموزش اوایل کودکی باعث کاهش درگیر شدن در جرم شده است. این برنامه ارتکاب جنایت را برای مردان و زنان کاهش می‌دهد، اما بیشتر برای زنان، زیرا میزان پایه مشارکت در جرم آنها پایین‌تر است. با این حال، ارزش دلاری هزینه اجتماعی فعالیت مجرمانه جلوگیری‌شده برای مردان بیشتر است زیرا آنها مرتکب جنایات خشن بیشتری می‌شوند.

مداخله زودهنگام مهارت لازم برای افزایش بهره‌وری سرمایه‌گذاری بعدی را ایجاد می‌کند. موفیت (1993، 2018) ظهور زود‌هنگام بیرونی‌سازی رفتار را نشان داد که مشارکت در جرائم بزرگسالان را پیش‌بینی می‌کند. یکی از مزایای اصلی برنامه پیش‌دبستانی پری1 کاهش جرائم خشن در پسران بود (هکمن، مون، پینتو، ساولیف و یاویتس، 2010). آموزش اوایل کودکی باعث کنترل خود و کاهش رفتارهای بیرونی می‌شود. اینها واسطه‌های مهمی برای کاهش ارتکاب به رفتار مجرمانه هستند (بلک ول و پیکورو، ۲۰۰۵؛ هکمن، پینتو و ساولیف، ۲۰۱۳). به طور خاص، در این مقاله تاثیر 2ABC /CARE، یک برنامه متمرکز در اوایل دوران کودکی که از هشت‌هفتگی شروع می‌شود و تا پنج‌سالگی ادامه دارد، بر فعالیت مجرمانه شرکت‌کنندگان تجزیه و تحلیل می‌شود. اگرچه میزان مشارکت جنایی در زنان پایین‌تر است، اما به نسبت، ارتکاب جرم زنان بیشتر از مردان پس از شرکت در برنامه کاهش می‌یابد. گارسیا، هکمن و زیف (۲۰۱۸) تفاوت‌های جنسیتی را در گروه تحت آزمایش مستند کردند که در بسیاری از نتایج اتفاق می‌افتد (به عنوان مثال، نمرات شناختی و دستاوردها، مهارت‌های عاطفی اجتماعی، تحصیلات و اشتغال). منبع این مزایای متفاوت بر اساس جنسیت، محیط خانه بدتر برای دختران است که در نتیجه، دامنه بزرگ‌تری برای پیشرفت دختران در این برنامه می‌سازد. در این مقاله این یافته‌ها گسترش می‌یابد. نویسندگان تحقیق مستند می‌کنند که برای هر دو جنس، نتایج طرح برای کودکان کم‌برخوردار بیشتر است که بر اساس تحصیلات مادر آنها اندازه‌گیری می‌شود.

این مقاله از دو طریق به ادبیات مربوط به آموزش اوایل کودکی و جرم کمک می‌کند. اول، نویسندگان با استفاده از داده‌های جدید در مورد فعالیت مجرمانه که منابع خود گزارش‌شده و دولتی را ترکیب می‌کند، مطالعات قبلی را بهبود می‌بخشند (به عنوان مثال، کلارک و کمپبل، 1998؛ اندرسون، 2008). با استفاده از این داده‌ها، تفاوت‌های اساسی جنسیتی ثبت می‌شوند. دوم، ناهمگنی رفتارهای درون یک گروه جنسیتی مستند می‌شود. اگرچه تجزیه و تحلیل‌های قبلی تفاوت‌های جنسیتی را برجسته کرده‌اند (به عنوان مثال، هکمن، مون، پینتو، ساولیف و یاویتس، 2010)، تنها گارسیا، هکمن و زیف (۲۰۱۸) ریشه‌های این تفاوت را بررسی کرده‌اند. نویسندگان به این نتیجه می‌رسند که برای هر دو جنسیت، کودکان کم‌بهره از نظر ارتکاب به جرم، بیشترین بهره را از برنامه می‌برند.

 

مباحث بیشتر و نتایج

با توجه به داده‌های مورد نیاز برای پیوند مداخلات زودهنگام با رفتار جنایی بزرگسالان، مطالعات کمی وجود دارد که خصوصیات آموزش اوایل کودکی در مورد جرم را بررسی می‌کند. از مطالعات موجود، ABC و PPP‌3 به طور خاص آموزنده بوده است. بر خلاف ABC، PPP یک برنامه نیمه‌وقت بین سنین سه تا چهار تا پنج سال بود. این برنامه بین سال‌های 1958 تا 1962 در یپسیلانتی، میشیگان برگزار شد و همچنین دارای یک مولفه بازدید از خانه بود (ویکارت، 1964). مانند ABC، PPP کودکان خانواده‌های محروم را هدف قرار داده و برنامه درسی مستقر در مرکز را که بر یادگیری کودک متمرکز است، اجرا می‌کند.

برنامه PPP نرخ دستگیری زنان را 337 /0 و بازداشت‌های مادام‌العمر را 95 /1 درصد کاهش داد. پس از تعدیل برای آزمایش چندین فرضیه و اندازه کوچک نمونه، تاثیرات مشابه جرم در ABC از نظر آماری قابل توجه نیست اما ABC میزان مصرف ماری جوانای زنان را 7 /31 درصد کاهش می‌دهد.

تجزیه و تحلیل اندرسون (۲۰۰۸) تنها بر اساس داده‌های خود‌گزارش‌شده تا 21‌سالگی است، نه سوابق دولتی یا داده‌های خود‌گزارش جمع‌آوری‌شده در زمانی که افراد ABC بین 30 تا 34 سال داشتند. تجزیه و تحلیل گارسیا، هکمن و زیف (۲۰۱۸) بر اساس کمپبل و همکاران (۲۰۱۲) است و نتایج قوی‌تری را برای زنان نسبت به مردان گزارش می‌دهد. تخمین آنالیز هزینه-سود ABC  /CARE و PPP با استفاده از جدیدترین داده‌های جمع‌آوری‌شده ارائه می‌شود. این تجزیه و تحلیل، منافع برآورد‌شده از کاهش جرم را با در نظر گرفتن هزینه‌های بزه‌دیدگی جرائم گزارش‌نشده و جرائمی که تا 50‌سالگی ارتکاب می‌یابد، گسترش می‌دهد.

وزن دادن اثرات آزمایش بر جرم بر اساس هزینه‌های جرائم، شدت جرم جلوگیری‌شده را در نظر گرفته و الگویی متفاوت از اثرات آزمایش بر مقدار جرم را نشان می‌دهد. اگرچه ABC /CARE میزان وقوع جرم در زنان را بیشتر از مردان کاهش می‌دهد، اما سود کاهش جرائم مردان (466318 دلار) بسیار بیشتر از سود کاهش جرائم زنان است (32790 دلار).

این اعداد با وزن‌دهی به جرائم جلوگیری‌شده توسط هزینه اجتماعی آنها محاسبه می‌شود. مردان مرتکب جرائم پرهزینه‌تری می‌شوند، که بخش عمده‌ای از تخمین مردان مربوط به هزینه‌های قربانی شدن جرائم خشن است. این الگوی ارتکاب جنایات خشن و پرهزینه بیشتر مردان نسبت به زنان در آمارهای ملی نیز دیده می‌شود (کارسون، 2018).

تجزیه و تحلیل هزینه-فایده ABC /CARE و PPP همچنین شامل هزینه‌های حبس و سایر اجزای عدالت کیفری است که در گزارش‌های استاندارد اثر آزمایش به حساب نیامده است. مجازات یک جرم می‌تواند تعداد جرائم ارتکابی آینده را از طریق ناتوان کردن کاهش دهد (ارلیچ، 1981). اگرچه در اینجا برآوردکننده علی این اثر ارائه نمی‌شود، اما تجزیه و تحلیل این تحقیق نشان می‌دهد که ABC /CARE میزان جرم و جنایت را در خارج از حبس برای زنان در سال‌های نوجوانی کاهش داده است در حالی که مردان تحت این طرح در این دوره جنایات بیشتری مرتکب شده‌اند.

تجزیه و تحلیل هزینه-فایده PPP نتایج مشابهی را در رابطه با کاهش جرم در مردان و زنان به دنبال دارد که نشان می‌دهد کاهش جرم مردان سود پولی بزرگ‌تری نسبت به کاهش جرائم زنان دارد (هکمن و همکاران، 2010). مشابه تحلیل هزینه-فایده ABC /CARE، تجزیه و تحلیل PPP شامل تعدیل جرائم گزارش‌نشده بوده و فعالیت مجرمانه پس از 40سالگی را پیش‌بینی می‌کند، که آخرین نقطه جمع‌آوری اطلاعات در زمان تجزیه و تحلیل بود. بزرگ‌ترین تفاوت بین این دو مطالعه این است که مطالعه PPP ارزش آماری زندگی از دست رفته در اثر قتل یا آدم‌کشی را در نظر نمی‌گیرد. در نتیجه، سودهای مربوط به مردان (136479 دلار) در مطالعه PPP کمتر از آنهایی است که در ABC /CARE برآورد شده است. منافع برآورد‌شده برای زنان نیز در PPP کمتر از ABC /CARE است (27435 دلار).

به طور خلاصه، نتایج مربوط به میانگین تعداد دستگیری برای زنان بیشتر از مردان است. با این حال، هزینه اجتماعی متوسط دستگیری مردان بیش از متوسط دستگیری زنان است.

این موضوع اهمیت تفسیر تاثیرات آموزش اوایل کودکی را در چرخه زندگی بر اساس جنسیت نشان می‌دهد و بر اهمیت در نظر گرفتن جرائم به صورت جداگانه و نه فقط تمرکز بر روی میانگین‌ها تاکید  می‌کند.

 

تبیین تفاوت در نتایج بر اساس جنسیت

الگوی تاثیرات جنسیتی در این تحقیق می‌تواند توسط بسیاری از عوامل مانند مولفه‌های بیولوژیکی، روان‌شناختی، زیست‌محیطی، اقتصادی یا اجتماعی و بسیاری از تعاملات احتمالی این عوامل در طول زندگی هدایت شود. در دوران بارداری، ترشح هورمون‌ها (به عنوان مثال، تستوسترون) بر مغز جنین به روش‌های مختلفی تاثیر می‌گذارد که بستگی به جنسیت دارد.

این مکانیسمی است که تفاوت‌های بالقوه ذاتی را بین دختران و پسران ایجاد می‌کند (شور، ۲۰۱۷؛ ژان واکسلر، شیرتکلیف و مارکائو، ۲۰۰۸). اگرچه یافته‌های پیشنهادی زیادی در مورد وجود تفاوت‌های جنسیتی بیولوژیکی وجود داشته است، اما فقط چند تفاوت، مانند اینکه دختران زودتر رشد می‌کنند (الیوت، 2010)، به شکل قاطعانه‌ای ذاتی بودن آنها ثابت شده است، اگرچه پیامدهای این نوع تفاوت می‌تواند به وسیله عوامل خارجی تحت تاثیر قرار گیرد.

به دلیل قابلیت انعطاف‌پذیری مغز، مقایسه مغز زن و مرد در دوران کودکی و حتی بیشتر از آن ممکن است به جای تفاوت‌های جنسیتی ذاتی، تعامل کودک و محیط را با دقت بیشتری نشان دهد (الیوت، 2011). نتیجه‌گیری مکرر این بوده است که به دلیل مدت زمان بارداری و اندازه بزرگ‌تر جنین‌های نر، مردان در مراحل قبل از تولد و مدت کوتاهی پس از تولد آسیب‌پذیرتر هستند. این آسیب‌پذیری افزایش‌یافته در تعامل با عوامل مضر محیطی می‌تواند منجر به تفاوت‌های مشخصی شود که بین جنسیت در دوران کودکی، نوجوانی و بزرگسالی مشاهده شده است (بیقلی و همکاران، ۲۰۱۷؛ جافی، ۲۰۰۹؛ ماروا، هالاری و الیوت، ۲۰۱۷). همچنین این احتمال وجود دارد که نحوه سرمایه‌گذاری والدین در فرزندانشان متاثر از جنسیت کودک باشد. علاوه بر تغییر سرمایه‌گذاری در دوران بارداری بسته به جنسیت کودک، سرمایه‌گذاری می‌تواند بعد از تولد نیز تغییر کند. لوندبرگ (2005) کشف می‌کند که پدرها بیشتر درگیر زندگی پسر می‌شوند.

در چارچوب محدودیت منابع، این «ترجیح نسبت به پسر» می‌تواند به دلیل منافع بیشتر نتایج مرد برای یک خانواده نسبت به نتایج زن باشد. دال و مورتی (2008) شواهدی راجع به ترجیح فرزندان پسر در ایالات متحده بر اساس تصمیمات مربوط به باروری، ازدواج و حضانت برای خانواده‌هایی با ترکیب‌های متفاوت جنسیت فرزندان ارائه دادند.

به غیر از ورودی‌های والدین، این امکان وجود دارد که سایر سرمایه‌گذاری‌ها، مانند آموزش در اوایل کودکی، دارای اجزای خاصی باشند که به طور متفاوتی پسران و دختران را تحت تاثیر قرار می‌دهند. مگنوسون و همکاران (2016) در مورد برخی از مولفه‌های آموزش مرکز‌محور بحثی ارائه می‌دهند که به طور متفاوتی می‌تواند پسران و دختران را تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال، هولموند و سوند (2008) گزارش می‌دهند که معلمان نسبت به کودکان همجنس، پاسخ مثبت‌تری می‌دهند. جنسیت معلم به تنهایی می‌تواند آنچه را که کودک از یک تجربه مرکز‌محور به دست می‌آورد، تغییر دهد.

سرانجام، این امکان وجود دارد که تفاوت‌های جنسیتی در زمینه‌های اجتماعی این نتایج وجود داشته باشد. مهارت‌های کودکان دلالت بر این دارد که نتایج می‌تواند عوامل اجتماعی داشته باشد که خود زمینه‌ساز شکل‌گیری مهارت‌ها به صورت متفاوتی برای زنان و مردان شود. به عنوان مثال، حتی اگر مهارت‌های عاطفی-‌اجتماعی بالاتر همبستگی کمتری با فعالیت‌های جنایی داشته باشد، انتظارات اجتماعی در مورد مردانگی می‌تواند در تصمیمات مربوط به رفتارهای پرخطر نقش داشته باشد (کورتنای، مک‌کری و مریگی، 2002). مثال دیگر می‌تواند اخراج در پیش‌دبستانی و دبستان باشد. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد پسران، به ویژه آنهایی که از خانواده‌های محروم هستند، بیش از دختران اخراج می‌شوند. این می‌تواند برای شکل‌گیری مهارت‌های آینده پیامدهایی داشته باشد.

 

نتیجه‌گیری

این مقاله شواهد جدیدی در مورد تاثیرات کاهش جرم و جنایت ناشی از یک برنامه متمرکز آموزشی در اوایل کودکی با پیگیری طولانی‌مدت ارائه می‌دهد که توسط یک آزمایش کنترل‌شده تصادفی ارزیابی شده است. به تناسب، زنان بیشتر از مردان پس از شرکت در برنامه، فعالیت مجرمانه خود را کاهش می‌دهند. این اختلاف جنسیتی از بدتر بودن فضای خانه برای دختران ناشی می‌شود و با توجه به این مساله، زمینه برای بهبود در اثر برنامه بیشتر است. برای هر دو جنسیت، نتایج برای کودکان کم‌برخوردار بیشتر است که بر اساس تحصیلات مادر آنها اندازه‌گیری می‌شود. ارزش دلاری هزینه اجتماعی فعالیت مجرمانه جلوگیری‌شده برای مردان بیشتر است زیرا آنها جنایات خشن بیشتری را مرتکب می‌شوند.

پی‌نوشت‌ها:

1- Perry Preschool Program

2- The Carolina Abecedarian Project and the Carolina Approach to Responsive Education

3- Perry Preschool Project

دراین پرونده بخوانید ...