اوراق قرضه چگونه به کمک تورم میآید؟
کمک قرضه به تورم
با وجود تورم ارزش بدهیهای دولت کاهش مییابد و این گونه دولت از تورم منتفع میشود اما تورم برای دارندگان پول مانند مالیات عمل میکند و از ارزش پول آنها میکاهد.
با وجود تورم ارزش بدهیهای دولت کاهش مییابد و این گونه دولت از تورم منتفع میشود اما تورم برای دارندگان پول مانند مالیات عمل میکند و از ارزش پول آنها میکاهد. در این بین به نظر میرسد دارندگان اوراق قرضه از این حقیقت آگاهترند. این مطلب نگاهی تجربی به نقش بازار اوراق قرضه در کنترل و پایین آوردن تورم دارد. وجود بازارهای محلی رای بلندمدت نرخ تورم را بین سه تا چهار درصد کاهش میدهد.
جیمز کارویل، والاستریت ژورنال، فوریه 1993: «همیشه با خودم فکر میکردم اگر تناسخی وجود داشت دوست داشتم در هیئت یک رئیسجمهور، پاپ یا یک بازیکن بیسبال برگردم. اما دوباره که به موضوع فکر میکنم ترجیح میدهم به عنوان صاحب بازار اوراق قرضه برگردم، این طوری میتونم هر کسی رو بترسونم.»
دولت از بالا بودن تورم سود میبرد اما تورم برای کسانی که پول در دست دارند مانند مالیات بر پولشان عمل میکند اما این فقط پول نیست که بیارزش میشود. تورم، ارزش حقیقی داراییهای دولت را نیز کاهش میدهد در حالی که از نظر اسمی مقدار آنها ثابت است. از آنجا که هر دولتی بار سنگینی از بدهی را با خود به دوش میکشد تجربه نشان داده تورم با کاهش ارزش بدهیهای عمومی دولت ضامن منافع دولت است. البته که نگهدارندگان اوراق قرضه از این حقیقت آگاه هستند.
بدهیها انواع مختلفی دارند: عمومی و خصوصی، بلندمدت و کوتاهمدت، اسمی و حقیقی و... از آنجا که بیشتر کشورها مجموعه کاملی از اوراق قرضه را ندارند متعاقباً اقدام به افزودن انواع جدیدی از این اوراق کردهاند. به طور مثال لهستان در سال 1999 اوراق قرضه دولتی با نرخ ثابت 10ساله را معرفی کرد؛ کره جنوبی این روند را از سال 2000 دنبال کرد. در پژوهشهای اخیر، من اینگونه متوجه شدم که بازارهای اوراق قرضه به ثبات و پایین نگه داشتن تورم کمک میکنند. حال میتوان این طور تصور کرد که دارندگان اوراق قرضه میتوانند از آن به عنوان ابزاری بالقوه برای آوردن فشار سیاسی و همچنین برای پایین نگه داشتن نرخ تورم استفاده کنند. تحقیقات تجربی من نشان میدهد برای یک مجموعه از کشورها - کشورهایی با رژیم پولی تورم محور- وجود بلندمدت و محلی بازارهای مالی موجب شده نرخ تورم به طور متوسط سه تا چهار درصد کاهش بیابد. به این معنا که بازار اوراق قرضه به عنوان پیشنهادی برای کاهش تورم عنوان میشود.
تامین مالی دولت معمولاً با چاپ اوراق قرضه رابطه مثبتی دارد. چاپ پول ایجاد تورم میکند که بیشتر هزینه آن را فقرا میپردازند چرا که آنها هستند که پول را به جای خرید داراییهایی که آن را از تورم محافظت کند، به صورت نقد و در دست نگه میدارند. اگر دولت کسریاش را با صدور اوراق قرضه به ثروتمندان برطرف کند نهادی قوی برای کنترل تورم را ایجاد کرده است. و این نهاد قویتر خواهد شد اگر بر منابع ثروتمندان به جای فقرا تکیه کند. منطق اقدام جمعی این طور نشان میدهد که با انجام این کار هم احتمال سواری مجانی کاهش و هم احتمال کنترل تورم افزایش مییابد. به این معنا که تورم پایین کالای عمومی است که با راهاندازی بازارهای اوراق قرضه بیشتر در دسترس مردم قرار میگیرد. خریداران اوراق قرضه بیشتر از کسانی که پولشان در دستشان است از عواقب تورم بالا ضرر میکنند. اگر ماهیت بدهیها را از پول به اوراق قرضه تغییر دهیم باید در نظر داشته باشیم این عمل زمانی در کنترل تورم موثر است که بدهیهای ما بلندمدت، اسمی و محلی باشد و نه برای بدهیهای کوتاهمدت و خارجی.
نگاهی به آمار
در اینجا تمرکز ما بر روی کشورهایی است که هدف سیاست پولیشان کنترل تورم است. چهار کشوری را که بازار اوراق قرضه ندارند در نظر میگیریم: آلبانی، غنا، گواتمالا و رومانی. کشورهایی که بسیار پیش از آنکه از اوراق قرضه به عنوان سیاستی برای کنترل تورم استفاده شود، بازار اوراق قرضه داشتهاند: اتریش، کانادا، نیوزیلند، نروژ، آفریقای جنوبی، سوئد، سوئیس و انگلیس. و کشورهایی که با هدف کنترل تورم، بازار اوراق قرضه ایجاد کردهاند: ارمنستان، برزیل، شیلی، پرو، کلمبیا، جمهوری چک، ایسلند، اندونزی، کره، مکزیک و ترکیه.
جدول یک آماری توصیفی از وضعیت تورم و سیاستهای پولی و بازارهای اوراق قرضه نشان میدهد. پنل A کشورهای دارای بازار اوراق قرضه را نشان میدهد. هدفگذاران تورم، تورمی کمتر از کنترلکنندگان تورم و سایر کشورها را تجربه کردهاند. پنل B نمایانگر کشورهای بدون بازار اوراق قرضه است که در اینجا متوسط تورمشان با کشورهای هدفگذار و کنترلکنندگان دستوری تورم یکی است. البته ثبات تورم در کشورهای هدفگذار تورم (دارای بازار اوراق قرضه) بیشتر است.
به نظر میرسد کشورهای دارای بازار اوراق قرضه با هدفگذاری تورم، تورم پایین و باثباتتری نسبت به کشورهای بدون بازار اوراق قرضه داشته باشند. در حالی که نتایج برای سایر رژیمهای پولی به این وضوح نیست.
همچنین تورم مصرفکننده(CPI inflation) برای کشورهای هدفگذار تورمدار و بدون بازار اوراق قرضه رسم شده است. این نمودارها نیز نشان میدهند که تورم در اقتصادهای دارای بازار اوراق قرضه کمتر است. نمودار بعدی نشاندهنده تورم GDP است.
شکل 2 منعکسکننده نتایج دو مطالعهای است که حول تاثیر تورم و ایجاد بازارهای اوراق قرضه انجام شده است. در اینجا من متوسط نرخ تورم 14 کشور را سه سال پیش و پس از ایجاد بازار اوراق قرضه رسم کردم. هر چند که این بررسی به دلیل اینکه تنها 14 کشور را مورد بررسی قرار داده نمونه محدودی است.
دیدگاه تان را بنویسید