راز موفقیت سوئد
سال نو مبارک[در متن اصلی به فارسی آمده].
سال نو مبارک [در متن اصلی به فارسی آمده].
اکنون که تحریمها برداشته شده، ایران دارد به آرامی اما استوار به عنوان نیرویی اقتصادی به باقی جهان بازمیپیوندد. این برای شهروندان ایران و برای باقی جهان، خبر خوبی است. تجارت نیروی بنیادین رشد اقتصادی است، اما همچنین آن نوع ساختارهای سیاسی را که برای رشد و شکوفایی زیانآورند، در ملأ عام افشا میکند. برای اینکه رشد و شکوفایی اتفاق بیفتد، این سیاستها باید تغییر کنند.
سوئد کشوری کوچک است که برای قرنها به مواد اولیه تکیه داشته: سنگآهن، چوب، پشم، و هر آن چیز دیگر که طبیعت میتوانست برایمان فراهم کند. تا میانه قرن نوزدهم، سوئد کشوری بود فقیر، سرد و تاریک در شمال اروپا.
اما بعد اتفاقی افتاد. تجارت آزاد و آزادیهای معقول اقتصادی کمک کرد تا سوئد به ثروتی که امروز دارد و در طول قرن بیستم اندوختهاش کرد، برسد. کارآفرینی و مهندسی، با پشتوانه اصلاحات ساختاری گسترده، باعث شدند تا برخی از بزرگترین شرکتهای جهان در این کشور به وجود بیایند، و اقتصاد ما را به سوی تبدیل شدن به یکی از غنیترین اقتصادهای جهان سوق دادند.
کلیدیترین عامل این توسعه مهندسان و کارآفرینان غیردولتیای بودند که جرات کردند خطر کنند و فکرها و طرحهایشان را به محصولات، خدمات و شرکتهایی رو به ترقی در بازار جهانی بدل کنند. شرکتهایی مثل اریکسون، ولوو، ABB، آلفا لاوال و بسیاری دیگر، همگی ریشه در این دوران دارند.
امروزه میدانیم که اکثریت غالب فرصتهای شغلی تازه نه در شرکتهای بزرگ، بلکه در شرکتهای کوچک و روبه رشد است که به وجود میآیند. در نتیجه به وجود آوردن محیطی که برای اینگونه توسعهیابی مناسب باشد، برای رقابتی نگه داشتن اقتصاد حیاتی است.
در این زمینه تجربههای خیلی بدیهی موجود است که ممکن است به عنوان پیشنهادهایی برای سیاستگذاری، به کار ایران بیاید:
حاکمیت قانون و مالکیت خصوصی: پیشبینیپذیری و ثبات نظام قضایی یکی از کلیدیترین عواملی است که باعث میشود کارآفرینان از مخاطره کردن خیالشان آسوده باشد و مخاطره کردنهایی از این دست برای رشد شرکتها و بردن اندیشهها به قالب بازار، الزامی است.
یک نظام مالیه کارآمد: دسترسی به اعتبارات و تامینات مالی برای آنکه شرکتها رشد کنند و به بنگاههای بزرگ بدل شوند، حیاتی است.
یک نظام آموزشی موثر: اگر کشوری میخواهد رقابت کند و نمیخواهد فقط با پایین بودن دستمزدها به بازار رقابتی وارد شود، بلکه میخواهد خود را در ردههای بالای زنجیره ارزش ببیند، آنگاه آموزش یکی از کلیدیترین عوامل خواهد بود.
سیاستهایی که از کارآفرینی حمایت میکنند: کارآفرینان کوچک گونه کمیابیاند و باید تیمارشان کرد. مراقب مالیاتهای مانعتراش و قوانین نظارتیای باشید که زندگی را بر این عده دشوار میکند.
کالاهای مصرفی و مواد اولیه میتوانند برای اقتصاد پربرکت باشند، اما همچنین اگر مصرف را، بیکه منافع ساختاری برای اقتصاد پدید بیاورد، افزایش دهند، ممکن است به تهدید بدل شوند. در این زمینه میتوان از نروژ درس گرفت، جایی که از درآمدهای نفت دریای شمالش سود میجوید تا ذخیره ارزی بزرگی بسازد، جایی که سود سهام را برای سرمایهگذاریهای استراتژیک آتی به کار میگیرند.
من شکی ندارم که ایران توان بالقوه عظیمی دارد. نیروی جوان و تحصیلکردهاش، اشتیاقش به پیوستگی هرچهعمیقتر با اقتصاد جهانی، و آغوش گشودهای که اخیراً به جهان نشان داده و جهان به آن نشان داده، نمایانگر فرصتهای فراوانی است که در افق وجود دارد. باشد که سال نو، سالی خوب و پررونق باشد.
دیدگاه تان را بنویسید