پیمان بورژوا
همچنان که تاریخ به ما میآموزد بهویژه آنطور که این آموختهها از خلال چشمهای تیزبین دیردره مککلاسکی خوانش شدهاند ثروت و کامیابی برای توده مردم معلول نوآوری در بازارهای باز است.
همچنان که تاریخ به ما میآموزد بهویژه آنطور که این آموختهها از خلال چشمهای تیزبین دیردره مککلاسکی خوانش شدهاند ثروت و کامیابی برای توده مردم معلول نوآوری در بازارهای باز است، و بازارها باز و آزادند تنها اگر اکثریت مردم پیمان بورژوا را بپذیرند، که از این قرار است: نوآوران، کارآفرینان، و تاجران میتوانند هر چقدر دلشان میخواهد ثروتمند شوند، اما تنها اگر همزمان مشتریان و کارگرانشان را هم ثروتمندتر سازند و آن هم منحصراً مطابق قضاوت مشتریان و کارگران. تولیدکنندگان در خدمت مصرفکنندگانند، نه برعکس. آزادی قرارداد شامل آزادی قرارداد نبستن هم هست. مبادلات و تجارت اختیاری که ورای مرزهای سیاسی انجام میگیرد منفعتش کمتر از مبادلات داخلی نیست. این واقعیت که «اقناع» به واسطه زور و قهر صورت نمیگیرد، باعث میشود نه پدیدهای خوارشمردنی، که امری متمدنانه باشد. اگر حقوق «ثروتمندان» تامین نشود، مردم عادی هم امنیت حقوقشان به مخاطره خواهد افتاد. و اگر حقوق مردم عادی تامین نشود، «ثروتمندان» هم امنیت حقوقشان به مخاطره خواهد افتاد.
این انگارهها انقلابیاند و شواهد حاکی از نیرومندیشان بسیار است.
بسیاری جاهای دنیا هستند که بهرغم طبیعت لمیزرعشان مردمانی ثروتمند دارند. زیر سطح سوزانشان رودهای زیرزمینی جاری است. خوراک و نوشیدنی آنجا به فراوانی سیاتل و پاریس و توکیو است. ماشینهای تهویه هوا همه را در محلهای سرپوشیده خنک نگه میدارد و با وجود بیبهره بودن از «منابع طبیعی»، از رونقی خارقالعاده برخوردارند.
این رونق را اندیشهها و انگارهها به وجود آوردهاند، در دو سطح مختلف.
در سطح اول انگارههایی هستند که در پیمان بورژا، در بالا، آورده شدند: صنعت، تجارت، و ابداع پدیدههایی فاخرند، حتی وقتی روشهای مالوف کسب و کار را دگرگون میکنند و از هم میگسلند. در سطح دوم انگارههای معینی قرار دارند که «پیمان بورژوا» با خود به زندگی میآورد. در مورد لاسوگاس این انگارههای خاص شامل آنهایی هستند که باعث میشود بتوانیم آب را به صحرا ببریم، آنهایی که نیروی برق را به خانهها و کسبوکارها میرساند، آنهایی که تولید برنامههای سرگرمی را سهولت میبخشد، آنهایی که ساختن و اداره ساختمانهای بلند را در صحرا ممکن میکند. کامیابی در جهان مدرن، چه در لاسوگاس باشد چه در دوبی، چه در فیلادلفیا باشد چه در برلین، چیزی نیست مگر به منصه ظهور رسیدن بیشمار انگارههای خلاقانهای که پیمان بورژوا از بند میرهاندشان. در سرنوشت هیچجایی از جهان فقیر باقی ماندن نوشته نشده است، به شرطی که مردمان آنجا پیمان بورژوا را بپذیرند، و هیچجایی از جهان مقدر نیست که پررونق باقی بماند اگر مردمش این پیمان را رد کنند. شکی نیست که پیمان بورژوا، خوب است. برد-برد است و با اینحال در طول تاریخ کمیاب است. پیمان بورژوا کمیاب است هم
چون بسیاری از مردم وعدههایی که میدهد را درنمییابند، و هم به اینخاطر که تعدادی از افراد سعی دارند حریصانه قوانینش را زیر پا بگذارند و به عایدی بیشتر دست یابند. با اینهمه بدون این پیمان تودهها نخواهند بالید. مردمی که به راستی خواهان ثروت و کامیابی هستند، انتخابی جز پذیرفتن پیمان بورژوا ندارند. من از صمیم قلب مجله بورژوا را برای نقشی که در ترغیب مردم ایران به پذیرفتن پیمان بورژوا ایفا میکند، تحسین میکنم.
دیدگاه تان را بنویسید