آمدن دوباره معاون صدراعظم آلمان امید تازهای به فعالان اقتصادی داده است
روابط ایران و آلمان در اوج
زیگمار گابریل دومین سفر پسابرجامی خود به ایران را طی هفتههای گذشته انجام داد. وزیر اقتصادی که معاون صدراعظم آلمان هم هست.
زیگمار گابریل دومین سفر پسابرجامی خود به ایران را طی هفتههای گذشته انجام داد. وزیر اقتصادی که معاون صدراعظم آلمان هم هست. او به ایران آمده بود تا به ایرانیها یک بار دیگر نشان دهد که قرار است روابط اقتصادی و تجاری کشورش با ایران، راه گذشته را تغییر دهد و شرایط را به گونهای پیش برد که اقتصاد ایران و آلمان، باز هم اوج تعاملات تجاری مشترک را تجربه کنند. او حتماً یادش نرفته است که روزگاری کشورش، اولین شریک تجاری ایران بوده است، البته نه آن زمان که چین هنوز پا به عرصه بینالمللی شدن و گام برداشتن در مسیر اقتصادهای برتر دنیا نگذاشته بود، بلکه آن روزهایی که آلمان در اتحادیه اروپا، گوی سبقت را از سایر کشورهای دیگر ربوده بود و در صدر شرکای تجاری ایران قرار میگرفت. سالهای تحریم اما فرصت را از آلمانیها گرفته بود و به کشورهایی همچون چین و هند و امارات داده بود. آلمان تقریباً سهمی از شرکای اول اقتصادی ایران نداشت و به حاشیه رفته بود، اما پیشینه روابط آنقدر قوی بود که وقتی تحریمها برداشته شد و برجام به نتیجه رسید، باز هم رفتوآمدها شروع شد و تاکنون هم ادامه دارد. جالب اینجاست که آنها آنقدر برای ورود به ایران عجله
میکنند و مشتاق برقراری روابط تجاری و اقتصادی با شریک دیرینه خود هستند که بر اساس آمارها، تا این لحظه بیشترین هیاتهای تجاری وارده به ایران در فضای جدید اقتصادی پس از برجام، از کشور آلمان بوده است. خود گابریل تاکنون دومین سفر خود را در دوران پسابرجام به ایران داشته و شرایط را به نحوی پیش برده است که طرف ایرانی هم به این باور برسد که آلمانیها اشتیاق زیادی برای ورود به بازار ایران دارند. او هر بار که آمده، تعداد زیادی از شرکتهای آلمانی را با خود همراه کرده است. اما روابط تجاری ایران و آلمان، تنها به این رفتوآمد او ختم نمیشود، بلکه بسیاری از ایالتهای آلمان نیز تلاش کردهاند تا در همین مدت، سفرهای متعددی به ایران داشته باشند و تجار خود را از پتانسیلهای اقتصاد ایران مطلع کنند، به خصوص اینکه طی سالهای گذشته، کمترین اطلاعات اقتصادی از اقتصاد ایران و شرکتهای ایرانی به دست فعالان اقتصادی آلمانی رسیده است. نمونهاش هم ایالت باواریاست که این ایالت هم تلاش کرده تا هیاتهای تجاری متعددی را به ایران اعزام کند. از همه مهمتر اینکه کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و آلمان، در حضور زیگمار گابریل، معاون صدراعظم آلمان،
بعد از 15 سال تشکیل شد و دستاورد آن هم، امضای 10 توافقنامه با وزارت امور اقتصادی و دارایی ایران که ریاست کمیسیون مشترک دو کشور را از سمت طرف ایرانی بر عهده دارد، بود. مروری بر پرونده روابط تجاری ایران و آلمان نشانگر این است که آلمان پله به پله در حال افزایش سطح مبادلات تجاری خود با ایران است و کمکم جزو پنج شریک تجاری اول ایران قرار گرفته است. به خصوص اینکه شرکتهای ایرانی هم علاقهمندی زیادی به نزدیک شدن به این کشور صنعتی دارند.
چه آنکه، بسیاری از ماشینآلات و دستگاههای مستقر در کارخانجات آنها نیز برندهای آلمانی را یدک میکشد و اکنون هم بدشان نمیآید که در شرایط جدید اقتصاد ایران، زمینه را برای بهرهگیری از تکنولوژی نوین آلمانی فراهم کنند. هرچه باشد، آلمان یک کشور صنعتی برتر دنیاست و بخش خصوصی ایران و آلمان هم، علاقهمندی زیادی به گسترش روابط با یکدیگر دارند. در عین حال، به تازگی بانکهای آلمانی نیز به حرکت درآمدهاند و تلاش میکنند تا بتوانند روابط کارگزاری خود را با بانکهای ایرانی برقرار سازند. آنها هم به خوبی میدانند که روابط تجاری ایران و آلمان سابقهای طولانی دارد و اتفاقاً، هر زمان که مراودات بانکی با ایران مناسب بوده، حتماً و حتماً شرایط برای کار مشترک بیش از هر زمان دیگری مساعد شده است. حتی در سفری که اخیراً هیات آلمانی از ایالت باواریا به ایران داشتند، وعده دادند تا با رایزنیهای خود، زمینه را برای گشایش دفاتر و شعب چهار بانک ایرانی در این کشور فراهم کنند. موضوعی که به شدت مورد استقبال بانکهای ایرانی و به خصوص فعالان اقتصادی و تجار قرار گرفته است؛ لذا تصور من بر این است که روابط تجاری دو کشور، در آیندهای نزدیک رو به
بهبود میگذارد و به جلو پیش میرود. در این راستا البته روابط سیاسی دو کشور نیز بسیار به هم نزدیک است و دو طرف به منافع سیاسی یکدیگر اهمیت میدهند. در این میان برخی مشکلاتی هم که به وجود آمده، با دیپلماسی و هوش سیاسی وزارت امور خارجه حل و فصل خواهد شد.
بر همین اساس، ما به عنوان فعالان اقتصادی، کار سیاسی و حسن روابط دیپلماتیک را به عهده سیاسیون میگذاریم و در قالب بخش خصوصی و تجار واقعی ایران، برای اینکه کار مبادلات تجاری ایران و آلمان سرعت گیرد، تمام تلاش خود را به کار میبندیم. در این میان البته باید توجه داشت که برخی پوششهای بیمهای و برقراری بیمههای اعتباری برای ایران بسیار حائز اهمیت است و امید داریم که شرکتهای بیمهای آلمانی همچون هرمس نیز بیش از هر زمان دیگری تلاش کنند روابط خود با ایران را رو به رشد گذارند. واقعیت این است که باید بیمه هرمس، فعالیت خود را در ایران گستردهتر کند و سیستمهای اعتباری نیز راه بیفتد تا به ایران کمک کند میزان خریدهای خود در حوزه کالاهای سرمایهای و واسطهای، ماشینآلات و دستگاههای با تکنولوژی روز دنیا را بالا ببرد.
در مجموع به نظر میرسد آمادگی بسیار بالایی برای کار مشترک با ایران وجود دارد و اینها سیگنالهای خوبی به ایران و تجار ایرانی میدهد. البته ما به دنبال این هستیم که علاوه بر روابط بانکی، در بخش دریافت اعتبار از بانکهای آلمانی نیز گامهای جدی برداریم به خصوص اینکه با توجه به بخشنامهای که به تازگی دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا صادر کرده است، به نظر میرسد راه برای افزایش تبادلات بانکی بیش از هر زمان دیگری باز شود. هر چه باشد، آلمان از قبل از انقلاب هم جزو بهترین شرکای تجاری ایران در بخشهای مختلف بوده و نه فقط در حوزه صادرات کالاهای مصرفی به ایران، پیشقدم بوده بلکه در ارائه تکنولوژی، خدمات فنی و مهندسی و صادرات محصولات مهندسی و ماشینآلات نیز این کشور از جمله شرکای مطمئن ایران به شمار میرفته است.
حتی در بسیاری از کارخانجات ایرانی قدیمی هنوز هم ردپای ماشینآلات آلمانی را میتوان دید که استفاده میشوند و حتی بالای 30 تا 40 سال نیز قدمت دارند یا حتی در دوره تحریمهای ظالمانه بینالمللی علیه ایران نیز که به دلیل قطع روابط بانکی، ارتباطات ایران و آلمان به حداقل خود رسید، باز هم ردپای این کشور را در میان فهرست شرکای تجاری ایران میتوان یافت. اما اکنون با اجرایی شدن برنامه جامع اقدام بینالمللی یا همان برجام، آلمانیها دوباره برای احیای روابط تجاری و اقتصادی خود با ایران پیشگام شده و تلاش دارند دوباره روابط خود با ایران را احیا کنند به همین دلیل به محض اینکه تحریمهای بینالمللی در قالب برجام شروع به حذفشدن شده و به نوعی توافقات اولیه برای رفع تحریمها انجام شد، هیاتهای زیادی به ایران آمدند و خواستار برقراری مجدد روابط خود با ایران شدند. همانطور که پیشتر هم اشاره کردم، همینها میتوانند یک علامت بسیار خوشایند در روابط تجاری ایران و آلمان باشند به این معنا که این علامت خوشایند، نشانگر آن است که آلمانیها پیگیر اتصال به بازار ایران هستند و برجام را فرصت خوبی میدانند که کار تجاری خود را در منطقه با
محوریت ایران توسعه دهند. کاملاً خوشبینی بر روابط تجاری ایران و آلمان حاکم است و در مقایسه با سال گذشته، بالغ بر 15 درصد افزایش واردات از آلمان صورت گرفته است که تصور میرود طی ماههای آینده این روند بسیار افزایش دارد. فکر میکنم این روند 100 درصد رو به رشد خواهد بود. یکی از مباحثی که در رابطه با آلمان نکته خیلی مهمی به شمار میرود، بحث ورود ماشینآلات صنعتی به کارخانجات ایران است که این هم برای صنعت ایران خیلی مفید خواهد بود به خاطر اینکه دولت جناب آقای روحانی به دنبال ایجاد شغل و توسعه کارخانجات موجود است آلمان میتواند کشور کلیدی برای ما در این زمینه باشد.
به خصوص اینکه آلمان با سابقهای که دارد، یکی از تامینکنندگان اصلی ماشینآلات کارخانجات ایرانی به شمار میآمده است. در عین حال نیاز ما به فاینانس هم وجود دارد و این حلقه گمشده قطعه روابط ایران و آلمان است که امیدواریم با تلاشهایی که در دولت صورت میگیرد و بانک مرکزی هم به دنبال آن است، در این بحث هم فعالیت را بیشتر کنیم. موضوع دیگری که در روابط تجاری ایران و آلمان وجود دارد، مسائل بانکی است که رایزنیها با بانکهای زیادی از آلمان صورت گرفته است. به این موضوع اعتقاد داریم و دلایل آن هم تاریخی و فرهنگی است. سطح توقع کیفی کالاها از سوی ایرانیها بسیار بالاست و در دنیا نیز چند کشوری در اروپا هستند که قابلیت این را دارند که خدمات صنعتی و تکنولوژیک به ایران بدهند البته ما با آلمانیها، بحث فرهنگی هم داریم و از دیرین، همکاری با آلمانیها در سطح خرید کالا و انجام کارهای مهندسی همیشه خیلی موفق بوده است. فکر میکنم سابقه فرهنگی و همفکر بودن مقامات دو کشور همواره به این وضعیت کمک کرده و در آینده نیز به ما کمک شایانی ارائه میکند تا آلمان جزو چند شریک اول تجاری ما باشد.
دیدگاه تان را بنویسید