داستان سفر با اسنپ به روایت یک مسافر
ماکسیماسواری در پایتخت
۱۰ سال پیش کسی تصور نمیکرد روزی در ایران تکنولوژی و استفاده از موبایل آنقدر فراگیر شود که بتوان برای سادهترین فعالیتها مثل خرید نیازهای ضروری، تاکسی گرفتن، غذا سفارش دادن یا فروش لوازم اضافی و خرید بلیت سینما و تئاتر از اپلیکیشن موبایل استفاده کرد.
10 سال پیش کسی تصور نمیکرد روزی در ایران تکنولوژی و استفاده از موبایل آنقدر فراگیر شود که بتوان برای سادهترین فعالیتها مثل خرید نیازهای ضروری، تاکسی گرفتن، غذا سفارش دادن یا فروش لوازم اضافی و خرید بلیت سینما و تئاتر از اپلیکیشن موبایل استفاده کرد. راستش موبایل چندان خزنده و سریع به زندگی ما ایرانیها وارد شد که هیچکدام دقیقاً نفهمیدیم درست چه روزی احساس کردیم بدون موبایل هوشمند نمیتوانیم راحت زندگی کنیم! هرچند هنوز هم خیلی از دوستان و آشنایان که کمابیش با تکنولوژی آشنایند و همگی در خرید آخرین مدل از تلفنهای هوشمند پیشقدم هستند، همچنان از موبایل خود برای استفاده از شبکههای اجتماعی و سرگرمی و خواندن جوک و دیدن ویدئو استفاده میکنند اما این روزها من از هیچ اپلیکیشنی به اندازه اپلیکیشن اسنپ که یک سیستم هوشمند سفارش خودرو است استفاده نمیکنم. درست از روزی که دیگر در محل کار پارکینگ نداشتم و ساعت رفت و آمدم به شرکت چندان مشخص نبود تا بتوانم برای استفاده از دیگر لوازم نقلیه عمومی برنامهریزی کنم، اسنپ نرمافزاری هوشمند بود که به من کمک میکرد راحت در هر نقطهای از شهر بدون اینکه حتی نشانی دقیق محل مورد
نظر را بدانم یک تاکسی تروتمیز سفارش دهم.
راستش در کلاس برنامهریزی حمل و نقل در دانشگاه نه من و نه هیچ یک از دانشجویان و استادان دانشکده درباره شیوهای که اسنپ در اختیار مردم قرار میدهد حتی تخیل هم نمیکردیم. اینکه سیستمی هوشمند و ساده در گوشی موبایل ما وجود داشته باشد تا بتوانیم خیلی راحت به خودروهای متقاضی برای جابهجایی مسافر دسترسی پیدا کنیم بدون اینکه سر قیمت کرایه با راننده چانه بزنیم یا از امنیت سفر و سلامت اخلاق راننده نگران نباشیم. یادم هست تا همین 10 سال پیش پدیده مسافرکشی در تهران معضلی بود که شورای شهر و شهرداری چندان قادر به کنترل آن نبودند. خودروهایی که به کمک سیستم ضعیف تاکسیرانی آمده بودند ولی هیچ نهاد نظارتی برای کنترل آنها وجود نداشت. اسنپ و چند اپلیکیشن دیگر که همگی در حوزه حمل و نقل شهری فعال هستند، کپی هوشمندانهای از نمونههای خارجی است ولی این کپیبرداری متناسب با نیاز مردم شهر بزرگی مثل تهران طراحی شده است و به نظر من بهعنوان یک مسافر این مهمترین ویژگی این سیستم محسوب میشود.
گاهی پیش آمده که در خیابان گیر افتادهام و کیف پولم را جا گذاشتهام، اسنپ در این جور مواقع از هر گزینه دیگری بهتر است. معمولاً مقداری در حساب اسنپ ذخیره دارم تا دیگر نگران همراه داشتن و پرداخت پول نقد برای تاکسی نباشم. اما این شیوه از پرداخت کرایه یکی از امتیازهایی است که سیستمی مثل اسنپ برای مسافر حواسپرتی مثل من به همراه دارد.
فکر نمیکنم در حالت عادی مسافری جرات کند سوار خودروی مسافرکشی غیر از پیکان، پراید و پژو 405 شود اما یک شب تابستانی وقتی درخواست اسنپ دادم، در کمال ناباوری یک ماکسیمای مشکی درخواستم را پذیرفت. همه حساب و کتابهایی که معمولاً برای گرفتن تاکسی در ذهن داشتم به هم ریخت. تازه متوجه شدم مثل اینکه ماکسیما هم میتواند در شهر مسافر جابهجا کند! من با خیال راحت و در کمال خونسردی سوار ماکسیمای تمیز، خنک و خوشبو شدم و راننده مودب برای پخش موسیقی از من اجازه گرفت و خیالم راحت بود که برای این همه رفاه فقط باید 11 هزار تومان پرداخت کنم! وقتی به در منزل رسیدم، احساس کردم لازم است برای خانواده توضیح دهم که این ماکسیما اسنپ بود! فکر میکنم اگر میخواستم همان مسیر را در آن وقت شب با آژانس طی کنم، باید برای کولر هزینه جدا پرداخت میکردم و برای همان مسیر رقمی حدود 17 هزار تومان میپرداختم! راستش رقم معقول کرایههای اسنپ خیالم را برای استفاده از از این اپلیکیشن راحت کرده آنقدر که گاهی ترجیح میدهم برای رفتوآمدهای عادی روزانه هم از اسنپ استفاده کنم. واقعیت اینجاست که اسنپ همیشه هم بهترین قیمت را در مقایسه با موسسات اتومبیل
پیشنهاد نمیدهد. به تجربه میگویم که مسیرهای کوتاه گرانتر و مسیرهای طولانی ارزانتر هستند. ولی وقتی کرایه یک مسیر بیشتر از کرایه آژانس هم میشود باز هم ترجیح میدهم از اسنپ استفاده کنم چون لازم نیست دستم به هیچ اسکناسی بخورد! برای من همین موضوع ساده، احساس خوبی از رفاه و آسودگی به همراه دارد، شاید برای بقیه مسافران اسنپ مزیت دیگری مهم باشد ولی این مساله برای من بسیار خوشایند است.
نمیدانم تا به حال چیزی در تاکسی یا هر وسیله نقلیه عمومی جا گذاشتهاید. میدانم شرکت تاکسیرانی و شرکت واحد هر کدام یک وبسایت و یک اداره عریض و طویل مربوط به اشیای گمشده دارند و جستوجو و پیگیری برای یافتن شیء گمشده خودش ماجرایی طولانی است ولی سیستم هوشمند اسنپ کمک میکند خیلی راحت وسیله گمشدهتان را پیدا کنید. درست دو ساعت بعد از اینکه با عجله از اسنپ پیاده شدم، متوجه شدم که دستهکلیدم را داخل خودرو جا گذاشتهام. سریع با مرکز مشتریان اسنپ تماس گرفتم و دو ساعت بعد راننده دستهکلید را بدون گرفتن هیچ هزینهای به دستم رساند. راستش در بهترین حالت، باید هزینه این حواسپرتی را میدادم اما خیالم راحت بود که نام و نشان راننده را میدانم و کلید خانهام جای ناامنی نیست.
اما داستان سفر با اسنپ همیشه هم آسوده و راحت نبوده. بارها شده که رانندهها مسیر را بلد نبوده و من مجبور شدهام در نقش GPS مدام پیچ و خم کوچه و خیابانها را به راننده گوشزد کنم یا گاهی شده به راننده یادآوری کنم که حین رانندگی با موبایل خود صحبت نکند یا مدام مسیر را از روی نقشه تلفنش چک نکند. حتی گاهی شنونده دلخوری رانندهها بودهام: «برای من این کرایهها نمیصرفد! این سیستم ترافیک را حساب نمیکند!» اما با همه این حرفها اسنپ را به همه توصیه میکنم و با دعوت دوستانم به این سیستم از کد تخفیف برای سفرهایم استفاده میکنم که واقعاً جذاب است و شاید همین مساله باعث شده هر روز به تعداد مسافران اسنپ اضافه شود. شاید جالب باشد بدانید اسنپ به یکی از رقیبهای سرسخت تاکسیها و مسافرکشان گران اطراف فرودگاه تبدیل شدهاست!
ساعت 2 نیمهشب بود که به تهران رسیدم و تاکسیهای فرودگاه کمتر از 55 هزار تومان برای مسیر مورد نظر من نمیگرفتند در حالی که اسنپ کرایه همان مسیر را 25 هزار تومان محاسبه کرد. جالب اینجاست به محض اینکه من کرایه اسنپ را به رانندهها گفتم و درخواست اسنپ کردم، رانندگان یکی یکی قیمتها را کم کردند! ولی به هر حال من اسنپ را در آن وقت شب به هر تاکسی دیگری ترجیح میدادم چون خیالم راحت بود در این وقت شب، مسیری که طی میکنم توسط یک سیستم آنلاین رصد میشود و مشخصات خودرو و راننده در حساب من ثبت شده است.
ترجیح میدادم میتوانستم بهعنوان مسافر گاهی در بین رانندگان نزدیک به مبدأ، خودرو و راننده مورد نظرم را انتخاب کنم اما اسنپ چنین اختیاری به مسافر نمیدهد البته مسافر میتواند تا وقتی سوار خودرو نشده، سفر خود را لغو کند. اما من ترجیح میدادم حق انتخاب داشتم تا میتوانستم مثلاً گاهی سفر با رانندگان خانم اسنپ را هم تجربه کنم. از برخی دوستان شنیدهام که سوار خودرو دختران جوانی شدهاند که دانشجو یا کارمند بودهاند، یکی از رانندگان که دانشجوی دکترای فلسفه بوده و فرصتی برای کار تماموقت نداشته، اسنپ را بهترین فرصت شغلی برای دانشجوها میداند. شاید بالاتر بودن سطح سواد رانندگان اسنپ باعث شده تا این حد به مسافر احترام میگذارند. گاهی اتفاق افتاده که خدماتی بیشتر از حد انتظار، از اسنپ بهعنوان یک سیستم دریافت خودروی ارزان در ایران دریافت کردهام. مثلاً برای حمل وسایلم به من کمک شده یا در خودرو را برایم باز کردهاند، خودرو همیشه تمیز بوده و بدون نگرانی از کثیف شدن لباسهایم روی صندلی نشستهام.
با وصف همه این مزایا، اگر مشکلات مربوط به اینترنت اپراتورهای تلفنهمراه را نادیده بگیریم باید درباره نقاط ضعف اسنپ بگویم خیلی از اوقات نقشه اپلیکیشن، مکانیابی درستی انجام نداده یا نشانی صحیح برای راننده ارسال نشده و راننده برای پیدا کردن نشانی مبدأ بارها با من تماس گرفته، گاهی سیستم برای یک مسیر مشخص در روزهای مختلف قیمتهای متفاوتی ارائه کرده یا راننده به قدری ناشی بوده که اصلیترین خیابانهای تهران را نمیشناخته! میدانم که این سیستم جوان است و کمتجربه ولی امیدوارم روزی در همه شهرهای ایران چنین سیستمی راهاندازی شود چون زندگی مسافران سختگیری مثل من را بسیار راحت خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید